كارگاه‌هاي آموزش دستورنامه رابرت (كادرها)

راهنمای تأسیس انجمن‌های محلی معلمان: اهمیت تاریخی آشنایی معلمان با علم حقوق پارلمانی

۲۱ آذر ۱۴۰۱
دو شنبه 12 دسامبر 2022 بوسيله‌ى گروه نويسندگان

در چارچوب تحلیلی که در مقدمه این سلسله یادداشت‌ها مطرح شد،‌ و در شرایط حاضر که گرمای جنبش زن، زندگی و آزادی، به تدریج اما به صورت فزاینده، یخ‌های ترس، بی‌اعتمادی و انزوا را ذوب می‌کند، تعداد هرچه بیشتری از معلمان آرمان‌خواه و متعهد عزم خود را برای ورود به میدان مبارزه جزم می‌کنند. این تحول در میان تمام گروه‌های اجتماعی محسوس است و همه می‌کوشند تا با توجه به موقعیتی که در آن هستند،‌ سهم خود را در پیش‌برد این خیزش رهایی بخش ادا کنند.

تجربه مشارکت در انقلاب ۵۷ نشان می‌دهد به مرور که گرمای انقلاب جان‌ها را از خواب زمستانی بیدار می‌کند،‌ دل‌های دلیرتر در هر حلقه و محفلی قدم به پیش می‌گذارند تا یاران را گردهم جمع کنند و دست به اقدام جمعی بزنند. در این مرحله از مبارزه، هدف روشن است و کسانی که با این هدف موافق باشند حرکت جمعی را آغاز می‌کنند. و از آنجا که «علم حقوق پارلمانی» - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح شده است - حقوق اعضای یک مجمع تصمیم‌گیری را بر اساس اصول بدیهی ناشی از عمل تصمیم‌گیری گروهی استدلال می‌کند،‌ چه بسا در این مرحله از مبارزه چندان کاربردی نداشته باشد. با این همه، و در حالیکه روند مبارزه به پیش‌ می‌رود،‌ تعداد اعضای گروه افزایش می‌یابد، و گروه در جریان عمل با مسائل و مشکلات متنوعی مواجه می‌شود که مستلزم همفکری و تصمیم‌گیری گروهی‌ است، ضرورت استفاده از قواعد استاندارد تصمیم‌گیری گروهی بیشتر خواهد شد، به نحوی که اگر مورد توجه قرار نگیرد، می‌تواند سبب تخریبی شدن اختلاف‌نظرها، و تبدیل دوستی‌ها به دشمنی و سرانجام فروپاشی گروه شود. به همین خاطر، کاملاَ ضروری است، دلیرانی که در این شرایط پا به میدان می‌گذارند، با حد اقلی ازقانون عام پارلمانی آشنا باشند و هدف اعلام شده‌ی این سلسله یادداشت‌ها نیز همین است. این بخش می‌کوشد، به صورت اجمالی، علم حقوق پارلمانی را توضیح دهد و اهمیت تاریخی آشنایی معلمان با علم حقوق پارلمانی را در ساختن جامعه‌/انجمن‌های [1] مبتنی برقانون، کارآمد،‌ اثربخش، و فسادناپذیر تشریح کند. با هم می‌خوانیم:

«حق» چیست؟ و «علم حق»چیست؟

اصطلاح «علم حقوق پارلمانی» از سه مفهوم «علم»، «حقوق» و «پارلمان» تشکیل شده است. در نتیجه، درک این اصطلاح مستلزم آن است که معنای این سه مهفوم روش شده باشد.

قبل از ادامه این بحث لازم است یاد آوری شود که اصطلاح«حقوق پارلمانی» را برای نخستین بار،‌ توماس جفرسون - نخستین رئیس سنای آمریکا - به کار برده است و منظورش مجموعه‌‌ی حقوقی بود که اعضای پارلمان دارند و البته، منظور او، پارلمان انگلستان بود که این قواعد طی تاریخ طولانی و بدون طرح قبلی، و در جریان مذاکرات نمایندگان مجلس عوام انگلستان در آنجا ساخته و پرداخته شد. بعدها، در هر جمعی که اعضای آن حق برابر داشتند،‌ و می‌بایست به مثابه یک جمع به یک تصمیم واحد برسند، از همین قواعد استفاده کردند. به این ترتیب، اصطلاح «حقوق پارلمانی» در مورد «حقوق» اعضای هر مجمع تصمیم‌گیری که اعضای آن حق برابر داشته باشند، به کار می‌رود. برای آشنایی با سوابق تاریخی علم حقوق پارلمانی پیشگفتار کتاب دستورنامه را مرور کنید. در این پیشگفتار، از جمله نشان داده می‌شود که چطور پدران بنیان‌گذار ایالات متحده نیز فقط به این دلیل که با این قواعد آشنا بودند توانستند اسناد مورد نیاز برای تأسیس چنان نظام سیاسی را طی چند روز تدوین و تصویب کنند. در ارتباط با موضوع ما نحن فیه، سؤال این است: اعضای یک مجمع تصمیم‌گیری چه حقوقی دارند؟ و منشأ این حق و حقوق چیست؟ و مشروعیت آ‌ن‌ها چطور تبیین و استدلال می‌شود؟ پیش از پرداختن به این پرسش‌ها باید پرسید: «حق» چیست؟

با کمی تأمل شاید بتوان روی تعریفی از مفهوم «حق» به تفاهم رسید: ادعای مالکیت نسبت به یک ارزش. بر اساس این تعریف، ابتدا باید چیزی دارای «ارزش» باشد. در آن صورت،‌ کس یا کسانی می‌خواهند آن را در اختیار خود بگیرند. و اگر ادعای آنان نسبت به مالکیت آن چیز ارزشمند مقبول باشد،‌ مالکیت آنان نسبت به آن چیز ارزشمند، به حق و درست خواهد بود و مقبول تلقی می‌شود و از سوی دیگران مورد تأیید قرار می‌گیرد.

با نگاهی گذرا به پیرامون خود به سادگی می‌توانیم انواع حق و حقوق را مشاهده کنیم: حقوق خانواده، حقوق کار، حقوق بیمار، حقوق تجارت،‌ حقوق بین‌الملل و غیره. در تمام این عرصه‌ها،‌ چیزهای ارزشمندی هست که کسانی مدعی هستند به آنان تعلق دارد. در این صورت،‌ «حقوق پارلمانی» چیست؟

مالکیت مشاع: در جوامع سنتی و در جامعه‌های مدرن

پیش از ادامه بحث لازم است در مورد مفهوم حقوقی «مالکیت مشاع» تأملی داشته باشیم و به خصوص، به تفاوت ماهوی این نوع مالکیت در جوامع سنتی و در جامعه‌های مدرن توجه کنیم.

هر شهروندی با مفهوم حقوقی «مالکیت مشاع» آشناست. در این اصطلاح،‌ «مشاع» به معنای ارزشی است که نه یک نفر،‌ بلکه چند نفر، یک گروه، به صورت مشترک مالک آن باشند. انواع مالکیت مشاع را می‌توان برشمرد. به عنوان نمونه: در هر شهر و روستا، ارزش‌هایی وجود دارد که متعلق به تمام ساکنان آن شهر و روستاست. در نتیجه، فقط تمام اهالی همان شهر و روستا حق دارند که به صورت جمعی در مورد مشاعات شهر خود تصمیم بگیرند.

در یک مجتمع مسکونی هم به همین ترتیب: در حالیکه حق تصمیم‌گیری در مورد امور اختصاصی هر آپارتمان‌ به مالکان آن‌ها تعلق دارد، تصمیم‌گیری در مورد قسمت‌های مشاع مجتمع مسکونی، حق مشاع تمام اهالی آن مجتمع است که باید به صورت یک گروه در مورد آن تصمیم‌ بگیرند.

مالکیت مشاع یک امر مدرن و جدید نیست. می‌توان تصور کرد حتی گروه‌های انسانی که در آغاز تاریخ بشر به صورت دسته جمعی تمام وقت برای تأمین غذای مورد نیاز خودشان با چنگ و دندان می‌جنگیدند،‌ به صورت گروهی تصمیم می‌گرفته‌اند.

بعدها هم که قبایل کوچ‌رو شکل‌گرفتند که به صورت گروهی برای تصاحب مراتع مورد نیاز خود با قبایل دیگر می‌جنگیدند، در مورد ملک مشاع قبیله به صورت گروهی تصمیم می‌گرفتند. بنا بر این،‌ تصمیم‌گیری گروهی امر مدرن نیست. نکته این است که در دنیای مدرن، ارزش‌های مشاع نوینی خلق شد که در آفرینش آن‌ها، افراد «آزاد» و «مستقل» نقش داشتند. به همین خاطر، ماهیت تصمیم‌گیری گروهی از جامعه سنتی به جامعه مدرن تفاوت ماهوی پیدا می‌کند.

بدیهی است که ساختار قدرت در گروه‌های سنتی، سلسله مراتبی بود. در نتیجه، ساختار تصمیم‌گیری گروهی در گروه‌های سنتی نیز سلسله مراتبی بوده باشد. هر قبیله از تعدادی طایفه تشکیل می‌شد و برای اخذ تصمیم‌های مهم، بزرگان هر قبیله در ساختاری شبیه لویی جرگه جمع می‌شدند و تصمیم می‌گرفتند.

وقتی یکی از این قبایل آن قدر قوی می‌شد که می‌ةوانست کل سرزمین فلات ایران را تسخیر کند،‌ تمام مشاعات این سرزمین را از آن خودشان می‌دانستند و به همان روش در باره کل مملکت تصمیم می‌گرفتند. کل تاریخ ماقبل مدرن ایران چیزی نیست جز دست به دست شدن این قدرت از یک قبیله به قبلیه‌ی دیگر و بدیهی است که تا همین امروز نیز مفهومی به نام شهروند ناشناخته باقی بماند. چرا که ساختار تصمیم‌گیری در مورد «حق ‌الناس» در جمهوری دهاتی/اسلامی هم به همین ترتیب است که ولی‌ فقیه به جای ناس (مردم) تصمیم می‌گیرد!

در دهات هم همین طور بود. یکی از درآمدسازترین عرصه‌های اقتصادی در ایران قدیم، حفر قنات و استخراج آب از منابع زیر زمینی و ایجاد یک ده در مناطق خشک و کویری بود. اما تأمین هزینه‌های بسیار زیاد حفر قنات از توان مردم عادی خارج بود و فقط حکومت یا افراد بسیار ثروتمند از پس تأمین آن برمی‌آمدند. طبیعی بود که آب قنات و زمین‌هایی که با آن آب آیباری می‌شد به مالک قنات تعلق داشته باشد و ارباب ده یا وارثان او بودند که در مورد مشاعات ده تصمیم می‌گرفتند. این ساختار تصمیم‌گیری بعد از اصلاحات ارضی در زمان محمد رضا پهلوی در هم ریخت و دهات بی‌صاحب شدند تا امروز که شوراهای روستا‌ها عمدتاً به محل جدیدی برای انواع فساد‌ها و پولشویی‌های کسانی تبدیل شده است که با همدستی با ساختار قدرت وارد آن‌ها می‌شوند.

حتی همین امروز نیز، در هر گروه که ساختار قدرت سلسله مراتبی باشد، ساختار تصمیم‌گیری نیز متناسب با همان ساختار قدرت سلسله مراتبی خواهد بود. به عنوان نمونه،‌ به ساختار قدرت در یک خانواده توجه کنید: آیا قدرت و مسؤلیت‌های پدر،‌ مادر،‌ کودکان و نوزاد یکسان است؟ قطعاً خیر. در نتیجه حق اخذ تصمیم در مورد ارزش‌های مشاع خانواده نیز متناسب با همین قدرت تنظیم می‌شود. تبیین و استدلال حقانیت مناسبات این حقوق بر عهده‌ی شاخه تخصصی علم حقوق خانواده است.

جامعه: تجمع افراد آزاد و مستقل

اجازه بدهید برای درک بهتر تفاوت ماهیت تصمیم‌گیری گروهی در جامعه‌های سنتی و مدرن، از دو اصطلاح‌ متفاوت استفاده کنیم: یکی society که برای آن دو معادل فارسی «جامعه/انجمن» را در نظر می‌گیریم،‌ و یکی community که معادل فارسی «جماعت» برای آن مناسب به نظر می‌رسد. ممکن است در تئوری‌های جامعه‌شناسی برای این اصطلاحات تعاریف متفاوتی ارایه شده باشد. ولی ما توافق می‌کنیم که «جامعه/انجمن»، گردهم‌آیی داوطلبانه‌ی افراد آزاد و مستقل است که برای تحقق یک هدف مشترک دور هم جمع می‌شوند که به صورت فردی قادر به دستیابی به آن نیستند. در حالیکه «جماعت» به گروهی از انسان‌ها گفته می‌شود که به صورت خود به خودی با هم زندگی می‌کنند. با توجه به این تمایز مفهومی، اهالی یک روستا یا اعضای یک طایفه، یک «جماعت» محسوب می‌شوند. در حالیکه وکلا یا معلمان یک شهر اگر به صورت داوطلبانه دور هم جمع شوند و توافق کنند که برای رسیدن به یک هدف مشترک طبق قواعد مورد توافق خودشان رفتار کنند،‌ گروه آنان یک «جامعه/انجمن» خواهد بود.

یادآوری می‌کند که این بحث‌های مقدماتی برای توضیح مفهوم «علم حقوق پارلمانی» لازم است، علمی که آگاهی از آن، پیش شرط ایجاد جامعه/انجمن‌های محلی معلمان- به روش اصولی است. به علاوه، ساختن یک حکومت مبتنی برقانون نیز مستلزم آن است که مردم یک کشور - دست کم - با کلیات علم حقوق پارلمانی آشنا باشند. به همین خاطر، هدف نهایی این است که معلمان کشور، در جریان تأسیس انجمن‌های محلی خود، با علم حقوق پارلمانی نیز آشنا شوند و در مرحله بعد، این علم را به دانش‌آموزان سراسر کشور منتقل کنند و به آنان یاد بدهند وقتی وارد جامعه شدند، چطور در ساختن یک حکومت مبتنی بر قانون مشارکت کنند.

جنبه‌های تاریخی

هرچند هدف این سلسله یادداشت‌ها پرداختن به جنبه‌های تاریخی مباحث نیست، اما لازم است توجه معلمان گرامی به چند نکته مهم در این زمینه جلب شود:

الف. با توجه به تفاوت بین دو مفهوم «جامعه/انجمن» و «جماعت» این پرسش قابل تأمل است که چه تحولاتی باید در یک جماعت رخ بدهد تا امکان شکل‌گیری «جامعه/انجمن» در آن جا ممکن شود؟

مقدمه
۱. انجمن محلی معلمان برای چی؟
۲. اهمیت تاریخی آشنایی معلمان با علم حقوق پارلمانی

در دست نگارش . . .

[1همه جا در مطالب این وب سایت، جامعه و انجمن هر دو معادل اصطلاح society به کار می‌رود که اعضای آن‌ها را اشخاص حقیقی تشکیل می‌دهند و گردهمایی اعضای آن را assembly می‌نامند. هرگاه تعدادی جامعه یا انجمن تصمیم بگیرند با حفظ استقلال تشکیلاتی خود ائتلاف کنند،‌ سازمانی شکل می‌گیرد که در قانون عام پارلمانی assosiation نامیده می‌شود که معادل فارسی مناسب برای آن «کانون»‌ است و گردهمایی اعضای آن را کنوانسیون convention می‌نامند. به اسنادی هم که در نشست‌های کانون‌ها تصویب می‌شود،‌ کنوانسیون می‌گویند و فقط وقتی در مجمع عمومی انجمن‌های عضو به تصویب برسد، به اجرا درمی‌آید.


پذيرش | تماس | نقشه‌ى سايت | | آمار سايت | بازديد كنندگان : 8221 / 577848

 پيگيرى فعاليت سايت fa   پيگيرى فعاليت سايت اخبار ساخت جامعه‌های طراز نوین   پيگيرى فعاليت سايت طرح ملی سامان‌یابی معلمان در پرتو علم حقوق پارلمانی   ?

سايت با اسپيپ درست شده است 3.0.17 + AHUNTSIC

Creative Commons License