بخش پنجم - دستهبنديهاي اساسي؛ نظام اولويتبندي پيشنهادها
دستهي پيشنهادها
همانطور كه در فصل II خاطر نشان شد، كلمهي پيشنهاد به يك طرح رسمي از سوي يك عضو، در يك نشست اشاره دارد، مبني بر اينكه مجمع دست به اقدامي بزند. پيش از آنكه موضوعي بتواند مورد بررسي قرار بگيرد، بايد به صورت يك پيشنهاد در مجمع مطرح شود. همانطور كه در فصل قبل خاطر نشان شد، از نوع اساسي پيشنهاد كه به عنوان پيشنهاد اصلي شناخته ميشود، پيشنهادهاي خاص بسيار ديگري انشقاق يافتهاند كه در چارچوب قانون پارلمان تعريف شدهاند.
براي سهولت در توصيف، پيشنهادها را ميتوان به نحوي كه در ابتداء صفحهي بعد نشان داده شده است، دستهبندي كرد. (همانطور كه در سمت چپ اين فهرست خاطر نشان شده است، پيشنهادهاي دستهي اول، دوم، سوم ، و چهارم - يعني پينشهادهاي فرعي، فوريتي، و ضمني همراه با هم- «پيشنهادهاي ثانويه» نيز گفته ميشود).
1 - پيشنهادهاي اصلي
الف - پيشنهادهاي اصلي اوليه
ب - پيشنهادهاي اصلي ضمني
2 - پيشنهادهاي فرعي
3 - پيشنهادهاي فوريتي _ پيشنهادهاي ثانويه
4 - پيشنهادهاي ضمني
5 - پيشنهادهايي كه موضوعي را دوباره در برابر مجمع قرار ميدهند
پيشنهادهاي ثانويه به مثابه يك مفهوم بنيادين
ماهيت پيشنهادهاي ثانويه. مفهوم پيشنهادهاي ثانويه به عنوان يك نقطهي شروع در تفكيك پيشنهادها به دستههايي كه در بالا نشان داده شد، به كار ميرود. اين مفهوم همچنين بر نظام اولويتبندي پيشنهادها نيز، كه يك عنصر اساسي در قواعدي است كه پيشنهادها بر اساس آنها براي حل و فصل امور به كار گرفته ميشوند، و در ادامه توضيح داده شده است، روشنايي ميبخشد.
پيشنهادهاي ثانويه را ممكن است در ارتباط با اين اصل بنيادين قانون پارلمان در نظر گرفت كه: در يك زمان فقط يك پيشنهاد ميتواند مورد بررسي قرار بگيرد؛ و هنگامي كه يك پيشنهاد در برابر مجمع قرار گرفت، بايد از طريق آراء تصويب يا رد شود، يا مجمع بايد به روش ديگر، و پيش از طرح هر كار ديگر(به جز برخي امور كه به آنها «تقاضاهاي فوريتي»گفته ميشود)، تكليف آن پيشنهاد را روشن كند. طبق اين اصل، يك پيشنهاد اصلي فقط وقتي ميتواند مطرح شود كه هيچ موضوع ديگري در دست بررسي نباشد. به اين ترتيب، نياز به تعدادي پيشنهاد ثانويهي خاص سربرميآورد.
يك پيشنهاد ثانويه پيشنهادي است كه رابطهاش با پيشنهاد اصلي، يا خصوصيت رويهاي يا غيرمترقبگي آن چنان باشد كه:
- 1) بتواند هنگامي كه يك پيشنهاد اصلي در دست بررسي است مطرح شده و مورد بررسي قرار بگيرد (يا، گاهي اوقات، درست پيش يا پس از موضوع اصلي مربوطه كه در دست بررسي است، كاربرد داشته باشد)- بدون آنكه اصل فقط يك پيشنهاد در يك زمان را نقض كند؛ و
- 2) هنگامي كه پيشنهاد ثانويه مطرح شده و از سوي رئيس به عنوان طبق دستور پذيرفته شد (يعني، قانوناً توانست در زماني منطبق بر قواعد ناظر بر استفاده از آن پيشنهاد در برابر مجمع قرار بگيرد)، ميبايست پيش از آنكه بررسي مستقيم پيشنهاد اصلي بتواند ادامه پيدا كند، مورد بررسي قرار گرفته و تكليفش روشن شود.
پيشنهادهاي ثانويه به طور كلي مانند يك پيشنهاد اصلي مطرح و حمايت و از سوي رئيس قرائت ميشوند- به جز اينكه برخي از آنها هنگامي كه عضو ديگر صحن داشته باشد، طبق دستور هستند، و بيشتر پيشنهادهاي گروه اخير نيازي به حمايت ندارند (نگا ك: صص. 43-42 بخش خاكستري).
هنگامي كه يك پيشنهاد ثانويه در برابر مجمع قرار ميگيرد به موضوع بلافاصله در دست بررسي تبديل ميشود؛ پيشنهاد اصلي در دست بررسي باقي ميماند در حاليكه پيشنهاد ثانويه نيز در دست بررسي قرار ميگيرد. يك پيشنهاد اصلي هرگاه بدون يك پيشنهاد ثانويه در دست بررسي باشد، موضوع بلافاصله در دست بررسي است. هر از گاه رئيس جلسه مجمع را مطلع ميكند كه موضوع بلافاصله در دست بررسي چيست، با اين وجود، رئيس اين عبارت را به كار نميبرد، بلكه از اين اصطلاح پارلماني استفاده ميكند: «موضوع مورد بحث اين پيشنهاد است كه . . .». اصطلاح اخير حتي هنگامي كه بيش از يك پيشنهاد در دست بررسي باشد به كار ميرود.
اولويت يك پيشنهاد نسبت به پيشنهاد ديگر. اگر دو پيشنهاد «الف» و «ب» در چارچوب قواعد رويهي پارلماني چنان رابطهاي با يكديگر داشته باشند كه وقتي پيشنهاد «الف» در دست بررسي است، پيشنهاد «ب» بتواند مطرح شود، و هنگامي كه از سوي رئيس قرائت شد، بتواند به طور موقت جانشين «الف»، به عنوان موضوع بلافاصله در دست بررسي شود، در اين صورت، پيشنهاد «ب» از پيشنهاد «الف» جلو ميافتد و پيشنهاد «الف» از پيشنهاد «ب» عقب ميافتد. به اين ترتيب، يك پينشهاد ثانويه از پيشنهاد اصلي جلو ميافتد؛ و پيشنهاد اصلي از هيچ پيشنهادي جلو نميافتد و از تمام پيشنهادهاي ثانويهي به كار بردني عقب ميافتد.
بعضي از پيشنهادهاي ثانويه نيز از بقيه جلو ميافتند، در نتيجه ممكن است در يك زمان بيش از يك پيشنهاد ثانويه در دست بررسي باشد (همراه با همان پيشنهاد اصلي). در اين وضعيت، آخرين پيشنهادي كه از سوي رئيس قرائت شده باشدر(در ميان پيشنهادهايي كه به رأي گذاشته نشدهاند) موضوع بلافاصله در دست بررسي است.
نظام اولويتبندي پيشنهادها؛ رتبه. قواعدي كه بر اساس آنها پيشنهادهاي ثانويه نسبت به يكديگر اولويت مييابند به مرور و از خلال تجربهها ابداع شدهاند. در حاليكه اين قواعد براي هر پيشنهاد خاصي مناسب هستند، از الگوهايي تبعيت ميكنند كه به تقسيم پيشنهادهاي ثانويه به پيشنهادهاي فرعي، فوريتي، و ضمني مربوط ميشوند.
جدا از پيشنهادهاي ضمني و با تعديلهايي تحت شرايط خاص كه در صفحههاي 63-62 توضيح داده شده است، پيشنهاد اصلي، هفت پيشنهاد فرعي، و پنج پيشنهاد فوريتي در نظام اولويتبندي معيني قرار ميگيرند كه به هر يك از اين پيشنهادها رتبهي خاصي ميدهد. پيشنهاد اصلي-كه از هيچ چيز جلو نميافتد- پائينترين رتبه را دارد. هر يك از دوازده پيشنهاد ديگر در نظام اولويتبندي جايگاه مناسب خودش را دارد و از پيشنهادهايي كه رتبههاي پائينتري دارند جلو ميافتد اما از پيشنهادهايي كه رتبههاي بالاتري دارند، عقب ميافتد. رتبهي پيشنهادهاي فوريتي از بقيهي پيشنهادها بالاتر است. روشي كه بر اساس آن نظام اولويتبندي پيشنهادها عمل ميكند در مقدمهي پيشنهادهاي فرعي و فوريتي كه در بخش بعدي ارايه ميشود، توصيف خواهد شد (نيز نگا ك: ص3-5 بخش خاكستري).
هر يك از پيشنهادهاي ضمني روابط خاصي با نظام اولويتبندي پيشنهادها دارد؛ اما اين روابط را فقط بر حسب قواعد ناظر بر پيشنهادهاي منفرد ميتوان به طور كامل بررسي كرد. عوامل ديگري نيز بر شرايطي كه تحت آن شرايط اين پيشنهادها طبق دستور هستند تأثير ميگذارند كه در صفحههاي 71-66 توصيف شده است. وقتي يك پيشنهاد ضمني خاص طبق دستور باشد، اين پيشنهاد از پيشنهاد اصلي و هر پيشنهاد ديگري كه در دست بررسي بوده باشد، اولويت پيدا ميكند و جلو ميافتد. پيشنهادهاي ضمني بين خودشان رتبهبندي ندارند، و در نظام اولويتبندي به هيچ يك از آنها نميتوان جايگاهي اختصاص داد.
رتبهي پيشنهادها در پنجمين دستهاي كه در آغاز اين بخش فهرست شده است- يعني، پيشنهادهايي كه يك موضوع را دوباره در برابر مجمع قرار ميدهند- هنگام توصيف اين پيشنهادها در آغاز صفحه 72 مورد بررسي قرار ميگيرد.
fa دستورنامه رابرت - ويرايش دهم فصل سوم: توصيف پيشنهادها در تمام دستهبنديها ?