كارگاه‌هاي آموزش دستورنامه رابرت (كادرها)

بخش 12: اصلاح

يكشنبه 1 ژوئن 2014

پيشنهاد فرعي اصلاح پيشنهادي است كه واژه‌بندي يك پيشنهاد در دست بررسي- و در حدود خاصي معناي آن- را پيش از آنكه در مورد خود پيشنهاد در دست بررسي اقدامي صورت بگيرد، بهبود مي‌بخشد.

كاربرد چنين روندي در مورد چيزي كه پيشتر به تصويب رسيده- مانند آئين‌نامه،‌ برنامه يا قطعنامه- به ندرت مي‌تواند مطلوب باشد. بايد خاطر نشان شود كه در آن صورت پيشنهاد مورد استفاده، پيشنهاد فرعي اصلاح نيست، بلكه يك پيشنهاد اصلي است كه خصوصيات ويژه‌اي دارد. اين بخش فقط به پيشنهاد اصلاح به عنوان يك پيشنهاد فرعي مي‌پردازد. (براي پيشنهاد اصلاح مصوبه نگا ك: به 35).

به احتمال زياد اصلاح پرمصرف‌ترين پيشنهاد فرعي است. تصويب آن پيشنهادي را كه به اين وسيله اصلاح شده تصويب نمي‌كند؛ آن پيشنهاد به شكل تعديل شده همچنان در دست بررسي باقي مي‌ماند. رد يك پيشنهاد اصلاح واژه‌بندي پيشنهاد در دست‌ بررسي را به شكلي كه پيش از طرح اصلاحيه بود، باقي مي‌گذارد.

نه عضو ارايه‌دهنده‌ اصلاحيه و نه عضوي كه پيشنهاد اصلي را مطرح كرده است، چيزي را اصلاح ‌نمي‌كنند، بلكه فقط مجمع قادر به اين كار است. رأي عضو به يك اصلاحيه‌ وي را ملزم نمي‌سازد كه به روش خاصي به پيشنهادي رأي بدهد كه آن اصلاحيه در مورد آن اعمال مي‌شود؛ او آزاد است هر طور كه دوست دارد به پيشنهاد اصلي، چه اصلاح شده باشد يا نه، رأي بدهد.

يك اصلاحيه هميشه بايد مربوط باشد- يعني، به موضوع پيشنهاد مورد اصلاح كاملاً ارتباط داشته باشد. هيچ موضوع تازه‌اي نمي‌تواند به بهانه‌ اصلاحيه مطرح شود (نگا ك: ص. 31-129).

ويژگي‌هاي توصيفي استاندارد پيشنهاد فرعي اصلاح:

1. الف) وقتي در مورد يك پيشنهاد اصلي به كار برود: از پيشنهاد اصلي و از پيشنهاد فرعي تعويق نامشخص جلو مي‌افتد؛ از تمام پيشنهادهاي فرعي ديگر به جز تعويق نامشخص، از تمام پيشنهادهاي فوريتي، و از تمام پيشنهادهاي ضمني به جز پيشنهاد تفكيك موضوع اصلي و پيشنهاد بررسي پيشنهاد اصلي به صورت بند بند يا به ترتيب، عقب مي‌افتد.

ب) وقتي در مورد پيشنهادهايي غير از پيشنهاد اصلي به كار برود: از پيشنهادي كه به خاطر اصلاح آن مطرح شده جلو مي‌افتد؛ از تمام پيشنهادهاي ديگري كه از پيشنهاد مورد اصلاح جلو مي‌افتند، عقب مي‌افتد (جز آنكه، اگر در مورد يك اصلاحيه به كار رود، از پيشنهادي مبني بر تقسيم آن اصلاحيه يا پيشنهادي مبني بر بررسي بند بند آن عقب نمي‌افتد)؛ از پيشنهادهاي كميت مذاكره يا كفايت مذاكره، وقتي در مورد اين پيشنهاد به كار روند،‌ عقب مي‌افتد؛ و از پيشنهادهايي كه نسبت به خودش ضمني باشند عقب مي‌افتد.

2. مي‌تواند در مورد هر پيشنهاد اصلي (اما در مورد بعضي پيشنهادهاي اصلي ضمني فقط به شيوه‌اي محدود) به كار رود؛ نيز مي‌تواند در مورد هر پيشنهاد ديگري كه قانوناً شامل عوامل تغييرپذير هستند (به روش‌هاي محدود متفاوت) به كار رود؛ به عنوان نمونه، مي‌تواند براي تغيير مدت زمان يك تنفس مورد نظر يا ساعتي كه پيشنهاد در دست بررسي به آن ساعت تعويق مي‌شود، كاربرد داشته باشد. (براي پيشنهادهايي كه نمي‌توانند اصلاح شوند، بنگريد به صفحه‌ي 45-44 بخش خاكستري آخر كتاب).

اصلاح مي‌تواند در مورد خودش به كار رود (يعني، در مورد يك اصلاحيه‌ي اوليه‌ي در دست بررسي)، كه نتيجه‌اش يك اصلاحيه‌ي ثانويه (يا «اصلاحيه‌ي اصلاحيه») خواهد بود، اما نمي‌تواند در مورد يك اصلاحيه‌ي ثانويه به كار رود (نگا ك: ويژگي استاندارد 6، در زير).

قسمت‌هايي در اين كتاب كه به پيشنهاد‌هاي جداگانه مي‌پردازند در ويژگي استاندارد 6 گزاره‌اي دارند مبني بر اينكه آيا اصلاح در مورد آن پيشنهاد خاص كاربرد دارد يا نه، و اگر كاربردش محدود است، اين محدوديت به چه شكل است.
پيشنهادهاي كميت مذاكره و كفايت مذاكره مي‌توانند در مورد يك اصلاحيه‌ي اوليه يا يك اصلاحيه‌ي ثانويه كاربرد داشته باشند؛ و اين پيشنهادها فقط بر پيشنهاد بلافاصله در دست بررسي تأثير مي‌گذارند مگر انكه به نحوي ديگري مشخص شده باشند (نگا ك: ويژگي‌ استاندارد 6، در زير). پيشنهاد تفكيك موضوع مي‌تواند در مورد پيشنهاد اصلاح به كار رود، هرچند اين كار به ندرت مفيد خواهد بود؛ پيشنهاد بررسي بند بند نيز مي‌تواند در مورد آن كاربرد داشته باشد. پيشنهاد اصلاح نمي‌تواند به تنهايي پيشنهادهاي ارجاع، تعويق مشخص، يا روي ميز گذاري را بپذيرد، اما وقتي يك اصلاحيه اوليه يا يك اصلاحيه‌ اوليه و ثانويه در دست بررسي باشند، موضوع اصلي مي‌تواند ارجاع شود، به تعويق بيافتد يا روي ميز گذاشته شود، و اصلاحيه‌ها نيز همان فرايند را همراه پيشنهاد اصلي طي خواهند كرد. پيشنهاد اصلاح نمي‌تواند تعويق نامشخص شود.

3. وقتي كس ديگري صحن دارد خارج از دستور است.

4. بايد حمايت شود.

5. هرگاه پيشنهادي كه در موردش به كار مي‌رود قابل‌مذاكره باشد، قابل‌مذاكره خواهد بود. با اين وجود، چنين مذاكره‌اي بايد به ضرورت اصلاحيه‌ محدود بماند و به بحث در مورد امتياز‌هاي پيشنهاد مورد اصلاح كشيده نشود، مگر ‌آنكه براي تعيين منطقي بودن اصلاحيه چين بحثي ضروري شود. پيشنهاد اصلاح غيرقابل‌ مذاكره است هرگاه پيشنهاد مورد اصلاح غيرقابل‌مذاكره باشد.

6. به طور كلي قابل‌اصلاح است. با اين همه، اين ويژگي، همانطور كه در ويژگي استاندارد 2 فوق ذكر شد، دو درجه اصلاحيه ايجاد مي‌كند- اوليه و ثانويه- و اصلاحيه‌ ثانويه نمي‌تواند اصلاح شود. يك اصلاحيه‌ ثانويه تغيير در اصلاحيه‌ اوليه‌ي در دست بررسي است، كه بايد مربوط باشد (نگا ك: ص.31-129)؛ اصلاحيه‌ي ثانويه نمي‌تاند به طور مستقيم در مورد پيشهاد اصلي مطرح شود. اصطلاح‌هاي اصلاحيه‌ي درجه‌ي اول و اصلاحيه‌ي درجه‌ي دوم، يا اصلاحيه‌ي موضوع اصلي و اصلاحيه‌ي اصلاحيه‌، عبارات درستي هستند، اما اصطلاح اوليه و ثانويه بهترند. اصلاحيه‌ي درجه سوم مجاز نيست، چرا كه وضعيت پارلماني را بسيار پيچيده مي‌كند. براي اين مقصود، يك عضو، هنگامي كه يك اصلاحيه‌ي ثانويه در دست بررسي است، مي‌تواند بگويد اگر اكثريت رأي منفي بدهد، او يك اصلاحيه‌ي ثانويه‌ي ديگر ارايه خواهد داد- كه در زمان خودش- مي‌تواند به اختصار آن را شرح دهد. در يك زمان فقط يك اصلاحيه‌ي اوليه و يك اصلاحيه‌ي ثانويه مجاز هستند، اما هر كدام از آن‌ها مي‌توانند پشت سر هم مطرح شوند، تا وقتي كه موضوع‌هايي را كه قبلاً در باره‌ي آ‌ن‌‌ها تصميم‌گيري شده‌اند دوباره طرح نكنند. (براي روش ويژه‌ي اصلاح عوامل بسيار تغييرپذير، مانند زمان، مقادير، اسامي، يا تعداد، كه از طريق آن چندين پيشنهاد جايگزين مي‌توانند در آن واحد در دست بررسي باشند، نگا ك: پركردن جاي خالي صص. 60-155؛ ).

7. فقط به اكثريت آراء نياز دارد، حتي در موردي كه موضوع در دست اصلاح براي تصويب به دوسوم آراء نياز داشته باشد.

8. مي‌تواند تجديد نظر شود.

قواعد و توضيح‌ بيشتر(همراه با شكل‌ها)

دسته‌بندي شكلي. سه فرايند اساسي براي اصلاح وجود دارد، نوع سوم تركيبي تقسيم‌نشدني از دو نوع اول است. براي هر يك از اين فرايندها، با توجه به اينكه قرار است چند كلمه اصلاح شود يا كل يك بند يا يك بخش، بعضي از قواعد متفاوت است. مانند زير:

1. فرايند اول: گنجاندن، يا افزودن
الف. گنجاندن كلمات، يا، اگر قرار است در آخر جمله‌ بيايند، افزودن كلمات.
ب. گنجاندن يك بند، يا، اگر قرار است در آخر جمله بيايد، افزودن يك بند.

2. فرايند دوم: خط زدن.
الف. خط زدن كلمات.
ب. خط زدن يك بند.

3. فرايند سوم: يك فرايندتركيبي از فرايند (1) و (2) كه شكل‌هاي زير را پيدا مي‌كند:
الف. خط زدن و گنجاندن (كه در مورد كلمات كاربرد دارد).
ب . جايگزين كردن؛ يعني، در واقع، حذف كردن يك بند، يا متن كامل يك قطعنامه يا پيشنهاد اصلي، و جايگزين كردن يكي ديگر. (توجه كنيد كه جايگزين يك اصطلاح فني پارلماني است كه فقط در مورد يك بند كامل و يك يا چند جمله كابرد دارد، به نحوي كه اين اصطلاح براي شكل 3 [الف] كاربرد نخواهد داشت).

شكل‌هاي 1‌ (الف)، 2 (الف)، و 3 (الف)، در ارتباط با كلمات، مي‌توانند براي كلمات در يك جمله‌ي تنها، يا گاهي‌ اوقات در دو جمله يا چند جمله‌ي مربوط به هم كه بخشي از يك بند تنها هستند، به كار بروند. شكل‌هاي 1 (ب)، و 2 (ب) و 3 (ب)، در ارتباط با يك بند، مي‌توانند در مورد يك بخش، مقاله، يا قسمت‌هاي بزرگتر نيز كاربرد داشته باشند.
قواعد هر يك از شكل‌هاي متفاوت اصلاحيه‌ها در بخش‌هاي جداگانه‌ در آغاز صفحه 133 ارايه شده است.

تعيين ربط يك اصلاحيه. همانطور كه پيشتر گفته شد، يك اصلاحيه بايد مربوط باشد تا طبق دستور باشد. يك اصلاحيه براي ربط داشتن، بايد به نحوي با همان موضوعي كه توسط پيشنهاد مورد اصلاح مطرح شده، مربوط شود. يك اصلاحيه‌ي ثانويه نيز بايد با اصلاحيه‌ي اوليه به همين ترتيب ارتباط داشته باشد. يك اصلاحيه نمي‌تواند يك موضوع مستقل را مطرح كند؛ اما يك اصلاحيه مي‌تواند مخالف روح پيشنهاد اصلي باشد و حتي آن را نابود كند و با اين حال مربوط باشد.

جداي از اين اصول، يك آزمون واحد و جامع براي تعيين اينكه يك اصلاحيه كي مربوط و كي نامربوط است، وجود ندارد. با اين همه، روشي كه با آن ربط يك اصلاحيه را مي‌توان سنجيد از قواعد كلي قانون پارلمان، كه در زير ارايه شده، استنباط مي‌شود:

1) در طول برگزاري يك اجلاس كه مجمع در آن تصميمي اتخاذ كرده است، پيشنهاد اصلي ديگري كه همان موضوع يا در اساس همان موضوع را ارايه دهد نمي‌تواند مطرح شود.
2) وقتي يك پيشنهاد به طور موقت تعيين تكليف شده باشد (با ارجاع به يك كميته، تعويق، يا روي ميز گذاري، يا تجديد نظري كه به دست گرفته نشده باشد، 37)، هيچ پيشنهاد ديگري كه با يكي از تصميم‌هاي نهايي محتمل در مورد پيشنهاد اول در تعارض باشد، نمي‌تواند پذيرفته شود.

بر اساس اين قواعد، اگر يك اصلاحيه‌ پيشنهادي به نحوي با پيشنهاد اصلي ارتباط داشته باشد كه، پس از تصويب، رد، يا تعيين تكليف موقت پيشنهاد اصلي، ايده‌ اساسي آن اصلاحيه ‌نتواند به عنوان يك قطعنامه‌ي مستقل دست‌كم در جريان همان اجلاس مطرح شود، اصلاحيه مربوط است و بايد پذيرفته شود، زيرا هيچ فرصتي براي آنكه بعداً مطرح شود نخواهد داشت يا نمي‌تواند داشته باشد. اين آزمون براي تعيين اينكه يك اصلاحيه خارج از دستور است نمي‌تواند به نحو قابل اتكائي مورد استفاده قرار بگرد، زيرا گاهي اوقات ممكن است اصلاحيه مربوط باشد حتي اگر، صرف‌نظر از اقدام روي پيشنهاد اصلي فعلي، ايده‌ي مندرج در اصلاحيه بتواند بعداً در همان اجلاس به طور مستقل مطرح شود.
به عنوان يك نمونه از اصلاحيه‌ي مربوط، فرض كنيد كه پيشنهادي در دست بررسي است مبني بر اين «كه انجمن اجازه‌ي خريد يك ميز جديد براي منشي را بدهد». اين اصلاحيه كه پس از كلمه‌ي «ميز» كلمات «و صندلي مربوط» گنجانده شود، وارد و طبق دستور است، چون هر دو به تأمين وسايل ضروري براي منشي مربوط هستند. از سوي ديگر،‌ يك اصلاحيه مبني بر افزودن كلمات «و پرداخت هزينه‌هاي رئيس در كنوانسيون ايالتي» وارد نيست.
يا فرض كنيد كه اين پيشنهاد در دست بررسي است: «كه شوراي شهر مأمور جرج را به خاطر فلان اقدام ستايش كند». يك اصلاحيه مبني بر خط زدن «ستايش» و گنجاندن «نكوهش»، هرچند نسبت به پيشنهاد اصلي متضاد است، اما طبق دستور خواهد بود، چرا كه هر دو ايده با نظر شورا نسبت به اقدام مأمور برخورد مي‌كنند. نيز، از آنجا كه يك پيشنهاد مبني بر نكوهش مأمور براي همان اقدام نمي‌تواند بلافاصله در همان اجلاس پس از تصويب پيشنهاد ستايش وي مطرح شود، اصلاحيه‌ مبني بر تغيير ستايش به نكوهش در چارچوب قاعده‌اي كه در فوق داده شد، مربوط است. بايد خاطر نشان شود كه نكوهش با عدم ستايش متفاوت است (بنگريد به اصلاحيه‌هاي نامناسب؛ در زير).

موارد بينابيني وجود دارد كه در آن‌ها براي رئيس جلسه قضاوت كردن در مورد ربط اصلاحيه دشوار خواهد بود. رئيس جلسه هنگام ترديد بايد اصلاحيه را بپذيرد يا در موارد مهم تصميم‌گيري را به مجمع واگذار كند: «رئيس دچار ترديد است و از مجمع تقاضا مي‌كند تصميم بگيرد كه آيا اصلاحيه مربوط هست يا نه. [مذاكره انجام مي‌شود، و در اين صورت، مشروط به اين است كه طبق دستور باشد]. رأي‌گيري در مورد اين موضوع است كه آيا اصلاحيه به قطعنامه [يا«نسبت به اصلاحيه‌ي اوليه] مربوط است يا نه. كساني كه معتقدند اصلاحيه مربوط است بگويند «آري» . . . كساني كه معتقدند مربوط نيست بگويند «نه». . . و غيره» (نيز بنگريد به مثال زير اخطار دستور،‌ ص. 47-246).

اصلاحيه‌هاي نامناسب. انواع اصلاحيه‌هاي زير خارج از دستور هستند:

1) اصلاحيه‌اي كه به موضوع مورد اصلاح ربط نداشته باشد.

2) اصلاحيه‌اي كه صرفاً تصويب موضوع اصلاح شده را با رد پيشنهاد اوليه هم ارزش سازد. به اين ترتيب، در اين پيشنهاد كه «به نمايندگان ما توصيه شود كه به نفع افزايش حق عضويت در فدراسيون رأي بدهند»، اصلاحيه‌ي مبني بر جايگزين كردن حرف «ن» به جاي «ب» پيش از «دهند»، خارج از دستور است، زيرا رأي مثبت به ندادن يك توصيه‌ي خاص با رأي منفي به دادن آن توصيه يكي است. اما طبق دستور خواهد بود اگر پيشنهاد گنجاندن حرف «ن» پيش از كلمه‌ي «شود» را مطرح كنند، زيرا در اين صورت پيشنهاد اصلي را به پيشنهادي براي دادن توصيه‌هاي متفاوت تبديل مي‌كند (با اين همه نگا ك ص. 99، س. 1 تا 33 تا ص. 100، س. 9).

3) اصلاحيه‌اي كه موضوع را شبيهِ يا ضدِ موضوعي اصلاح مي‌كند كه پيش از اين مجمع در جريان همان اجلاس در مورد آن تصميم گرفته، يا پيش‌تر مورد بررسي قرار گرفته و هنوز «تعيين تكليف نهايي» نشده يا «هنوز تحت كنترل مجمع» است (نگا ك‌: صص. 88، 30-329).

4) اصلاحيه‌اي كه بخواهد يكي از اشكال اصلاح را كه در صفحه 129 آمده به شكل ديگري تبديل كند. به عنوان نمونه، يك اصلاحيه‌ اوليه در دست بررسي مبني بر «خط زدن "بلوط"پيش از "مبلمان"»، نمي‌تواند با پيشنهاد افزدون «و گنجاندن افرا» به شكل «خط زدن و گنجاندن» تبديل شود.

5) اصلاحيه‌اي كه كه يك پيشنهاد پارلماني را به پيشنهاد ديگري تبديل كند. به عنوان نمونه، پيشنهاد «تعويق موضوع تا ساعت 2 بعد از ظهر» نمي‌تواند با پيشنهاد «خط زدن "تا ساعت 2 بعد از ظهر"» و گنجاندن «"نامشخص"» اصلاح شود، چرا كه اين اصلاحيه يك پيشنهاد را به پيشنهاد نوع ديگري تبديل مي‌كند.

6) اصلاحيه‌اي كه كلمه‌ي «تصويب شد» يا ديگر كلمات مقرر را خط بزند.

7) اصلاحيه‌اي كه بي‌اهميت و نامعقول باشد.

8) اصلاحيه‌اي كه عبارتي نامربوط يا عبارتي حاوي مطلبي غيرمنطقي را باقي بگذارد.

9) اصلاحيه‌اي كه، در چارچوب هر يك از قواعد اشكال متفاوت اصلاحيه كه در فوق ارايه شد، يك اصلاحيه‌‌ي اوليه را به يك اصلاحيه با شكل نامناسب تبديل كند.

تذكر در مورد اصلاح مقدمه. وقتي قطعنامه‌اي يك مقدمه ‌(يعني يك يا چند بند كه با "از آنجا كه" شروع مي‌شود) داشته باشد، تا اصلاح قطعنامه تكميل نشده باشد، اصلاح مقدمه آغاز نخواهد شد. بعد از اصلاح مقدمه يك رأي‌ واحد براي تصويب كل قطعنامه يا سند اخذ مي‌شود (نگا ك: ص 269).

قواعد اشكال مختلف اصلاحيه. چون اصلاح مي‌تواند به شكل‌هاي مختلفي پيشنهاد شود، قواعد مربوط به هر شكل پيشنهاد به صورت جداگانه، و با مثال در ادامه ارايه خواهد شد. با اين همه، در ابتداء بايد خاطر نشان ساخت بسياري از قواعد ناظر بر اشكال مختلف اصلاحيه، كاربردهاي خاص اين اصول هستند: پس از آنكه مجمع رأي‌ داد بعضي كلمات (يا بعضي بندها) بخشي از قطعنامه‌ در دست بررسي باشد يا نباشد، طرح پيشنهاد ديگر اصلاح كه همان موضوع را با همان محتوا و اثر مطرح كند،‌ خارج از دستور است. عقل سليم بايد مسؤل جلسه را در تفسير قواعد هدايت كند، هم در دادن آزادي براي ارتقاء يك پيشنهاد اصلي كه سرانجام به رأي گذاشته مي‌شود،‌ و در همان حال، در ممانعت مجمع از طرح پيشنهادهاي اصلاحيه كه موضوع‌هاي قبلاً تصميم‌گيري شده را عرضه مي‌كنند.

1(الف). گنجاندن، يا افزودن، كلمات. پيشنهاد گنجاندن كلمات بايد با اسم بردن كلمه‌ ماقبل و مابعد عبارت گنجاندني، يا كلماتي كه قرار است بين آن‌ها گنجانده شود- هر كدام كه جاگيري و تأثير پيشنهاد را بهتر نشان ‌دهد- محل دقيق درج كلمات را مشخص كند. براي نسخ طولاني يا چاپي،‌ شماره خط و شماره بند نيز بايد مشخص شود.

در بررسي پيشنهاد گنجاندن چند كلمه، يا (اگر قرار است در پايان عبارت اصلاحي قرار بگيرند) افزودن چند كلمه،‌ هر نوع تكميل ضروري كلمات جديد بايد از طريق طرح پيشنهاد اصلاح ثانويه، پيش از رأي‌گيري در مورد گنجاندن يا افزودن ارايه شده به وسيله‌ اصلاح اوليه، صورت پذيرد. در غير اين صورت، به دلايلي كه در بند بعدي توضيح داده شده،‌ ممكن است فرصتي براي تكميل كلمات گنجانده يا افزوده شده باقي نماند.

پس از آنكه كلمات افزوده يا گنجانده شدند،‌ نمي‌توانند تغيير كنند يا خط بخورند، مگر از طريق پيشنهاد تجديد نظر در رأي‌گيري (نگا ك: 37)، يا از طريق يك اصلاحيه كه موضوع جديدي را در شكل يك پيشنهاد مطرح كند مبني بر:

1) خط زدن كل بندي كه كلمات در آن گنجانده شده‌اند.

2) خط زدن بخشي از بند، شامل تمام يا بخشي از كلمات گنجانده شده و به قدر كافي كلمات ديگر، تا از يك موضوعي كه با گنجاندن كلمات در مورد آن تصميم‌گيري شده بوده، يك موضوع متفاوت ساخته شود.

3) پيشنهاد جايگزيني يك بند كامل به جاي بندي كه كلمات در آن گنجانده شده اند.

4) خط زدن بخشي از بند (شامل تمام يا بخشي از كلمات گنجانده شده) و گنجاندن كلمات ديگر، به نحوي كه يك موضوع جديد ارايه شود.

اگر پيشنهادي مبني بر گنحاندن چند كلمه در يك جاي خاص رأي نياورد، به شرط اينكه يك موضوع اساساً‌ جديد را مطرح كند، هنوز طرح پيشنهادي براي موارد زير طبق دستور خواهد بود:

1) گنجاندن فقط بخشي از همان كلمات.

2) گنجاندن تمام يا بخشي از همان كلمات همراه با كلمات ديگر.

3) گنجاندن همان كلمات به جاي كلمات ديگر (پيشنهاد خط زدن و گنجاندن).

4) گنجاندن همان كلمات در جاي ديگري كه تأثيرش تغيير كند.

پيشنهاد گنجاندن، يا افزودن، كلمات مي‌تواند در مورد يك اصلاحيه‌ي ثانويه در هر سه شكل مرتبط با كلمات،‌ يعني: گنجاندن يا افزودن، خط زدن، يا خط زدن و گنجاندن؛ كاربرد داشته باشد.

1 (ب). گنجاندن يا افزدون، يك بند. قواعد گنجاندن يا افزودن يك بند اساساً شبيه همان قواعدي است كه در فوق ارايه شد، به جز اينكه پس از گنجاندن يك بند، كلمات هنوز مي‌توانند به آن افزوده شوند (يعني، فقط در پايان همان بند قرار بگيرند) به شرط آنكه با هيچ چيز بندي كه پيشتر گنجانده شده مغاير نباشند يا آن بند را تعديل نكنند. وقتي قرار است بك بند گنجانده يا افزوده شود، هر نوع ويرايش آن بايد ابتداء با پيشنهاد اصلاح ثانويه صورت پذيرد. پس از گنجاندن يا افزودن بند، ديگر نمي‌توان آن را خط زد مگر در ارتباط با بندهاي ديگري كه موضوع را از اساس تغيير مي‌دهد. اگر پيشنهاد گنجاندن يا افزودن يك بند با اكثريت آراء رد شود، رد آن مانع از طرح هيچ پيشنهاد ديگري نمي‌شود مگر پيشنهادي كه اساساً همان پيشنهاد را طرح كند. اگر يك بند رد شده بازنويسي يا به نحوي كوتاه شود كه اثر آن تغيير كند، تحت قواعد اصلاحيه، آن بند به بند ديگري ‌تبديل شده است.

شكل و مثال: 1 (الف) و (ب). گنجاندن، يا افزودن (كلمات يا يك بند). اشكال نمونه‌اي كه پيشنهاد گنجاندن، يا افزودن به خود مي‌گيرد از اين قرارند: «پيشنهاد مي‌كنم كه قطعنامه با گنجاندن كلمه‌ي «لب دريا» پيش از كلمه‌ي «املاك» اصلاح شود»؛ «پيشنهاد مي‌كنم عبارت «هزينه‌هاي اضافي» پس از كلمه‌ي «100 دلار» گنجانده شود»؛ «پيشنهاد مي‌كنم «دائمي»‌ بين «تمام»‌ و «كاركنان» گنجانده شود»؛ «پيشنهاد مي‌كنم در خط 5 از بند دوم، كلمه‌ي «ممتاز»‌ پيش از كلمه‌ي «سهام» گنجانده شود»؛ «پيشنهاد مي‌كنم پس از بند سوم اين بند گنجانده شود: . . . »؛ «پيشنهاد مي كنم با افزودن اين كلمات «با هزينه‌ي كم‌تر از 2 هزار دلار» اصلاح شود»؛ «پيشنهاد مي‌كنم بند زير افزوده شود. . . ».
در جريان رأي‌گيري در مورد هر پيشنهاد از مجموعه‌ي اصلاحيه‌ها،‌ وهنگام به رأي گذاشتن دوباره‌ي پيشنهاد، رئيس بايد دقت داشته باشد كه اعضاء درك كنند آخرين پيشنهاد در دست بررسي كدام است،‌ همچنين تأثير رأي مثبت يا منفي به هر اقدام پيشنهادي چيست. وقتي اصلاحيه‌اي به رأي گذاشته مي‌شود، رئيس ممكن است بازخواني متن كامل پيشنهاد يا قطعنامه (يا بند يا بخشي از اصلاحيه)، اصلاحيه‌ي مورد نظر، و پيشنهاد، قطعنامه، يا بخشي را كه در صورت تصويب اصلاحيه تغيير مي‌كند، منطقي بداند؛ در آن صورت او بايد بار ديگر روشن سازد كه اين اصلاحيه‌اي است كه به رأي گذاشته مي‌شود. در موارد ديگر- متناسب با بلندي قطعنامه و اصلاحيه،‌ ماهيت موضوع، شرايط مجمع و از اين قبيل- گاهي اوقات موضوع براي اعضاء روشن‌تر مي‌شود اگر رئيس فقط اصلاحيه‌ را دوباره بيان كند. در بيان نتيجه‌ي رأي‌گيري در مورد يك اصلاحيه، بي‌توجه به تصويب يا رد‌ شدن آن، رئيس بايد موضوعي را كه متعاقباً موضوع بلافاصله در دست بررسي خواهد شد، به طور كامل بيان كند.

فرض كنيد كه قطعنامه‌ زير در دست بررسي است: «تصويب شد، كه در انطباق با توصيه‌هاي كميته‌ي املاك، انجمن قطعه زمين هم مرز با بلوك سيصد و بيست وست‌فايلد بلوار را خريداري كند».

عضو الف (كسب صحن): پيشنهاد مي‌كنم با گنجاندن كلمه‌هاي «و مسطح‌» پس از كلمه‌ي «خريداري» قطعنامه اصلاح شود» (حمايت).
رئيس: پيشنهاد و تأييد مي‌شود كه كلمات «و مسطح» پس از «خريداري» گنجانده شود. اگر اصلاحيه تصويب شود، قطعنامه اين طور خوانده خواهد شد: «تصويب شد، كه در انطباق با توصيه‌هاي كميته‌ي املاك، انجمن قطعه زمينه هم مرز با بلوك سيصد و بيست وست‌فايلد بلوار را خريداري و مسطح كند». موضوع در دست بررسي گنجاندن كلمات «و مسطح» است.

پس از مذاكره در مورد اصلاحيه، رئيس آن را به رأي مي‌گذارد:

رئيس: موضوع رأي‌گيري اصلاحيه‌ي قطعنامه‌ي مربوط به خريد ملك وست‌فايلد بولوار، با گنجاندن كلمات «و مسطح» پس از كلمه‌ي «خريداري» است، به نحوي كه اگر اصلاحيه‌ تصويب شود، قطعنامه‌ اين‌ طور خوانده خواهد شد: [قرائت دوباره‌ي قطعنامه]. تأثير تصويب اصلاحيه اين خواهد بود كه قطعنامه شامل مسطح كردن ملك با هزينه‌اي كه قطعنامه بايد به آن بپردازد، خواهد شد. كساني كه موافق گنجاندن كلمات «و مسطح» در قطعنامه هستند، بگويند: «آري» . . . مخالفان بگويند: «نه». . . موافقا بردند، اصلاحيه تصويب شد. اكنون موضوع رأي‌گيري قطعنامه‌ي اصلاح شده به اين قرار است: «تصويب شد، كه . . . خريداري و مسطح كند».

در صورتي كه اصلاحيه رأي نمي‌آورد، اعلام نتيجه‌ي رئيس به شكل زير مي‌شد:

رئيس: مخالفان بردند و اصلاحيه رد شد. اكنون موضوع رأي‌گيري قطعنامه است كه قرائت مي‌كنم: « تصويب شد، كه . . . انجمن قطعه‌ زمين هم مرز با بلوك . . .را خريداري كند».

در اين موقع، بي‌توجه به اينكه اصلاحيه تصويب يا رد شده باشد، قطعنامه دوباره به روي مذاكره مفتوح مي‌شود و طرح اصلاحيه‌ي متفاوت طبق دستور خواهد بود.

اصلاحيه‌ها گاهي اوقات آنقدر ساده‌ يا پذيرفتني هستند كه ممكن است با توافق عمومي (نگا ك: ص.53.-51) تصويب شوند. به عنوان نمونه، فرض كنيد پبسنهاد اصلي در دست بررسي اين باشد: «كه به كميته‌ي املاك خاطر نشان شود براي تعميرات ضروري ساختمان برآورد بگيرد»، و يك عضو پيشنهاد «اصلاح با گنجاندن كلمات "دست كم سه مورد" پيش از "برآورد"» را مطرح كند. اگر رئيس احساس كند در اين مورد اجماع عمومي وجود دارد، ممكن است بگويد: «اگر مخالفي نيست، كلمات «دست كم سه مورد»‌گنجانده شود. در آن صورت جمله‌بندي اين طور خواهد شد: دست كم سه مورد برآورد بگيرد». [مكث] مخالفي نيست، كلمات گنجانده مي‌شود».

به عنوان نمونه‌اي از اصلاحيه ثانويه‌ با گنجاندن فرض كنيد كه: (1) اين قطعنامه در دست بررسي است: «تصويب شد، كه انجمن ملك مجاور دفتر مركزي فعلي را بخرد»، (2) و اين پيشنهاد اصلاح اوليه (موضوع بلافاصله) در دست بررسي است: «افزودن كلمات "و به محوطه‌ي پاركينگ تبديل كند"» (فرض مي‌شود جزئيان مربوط به ارزش‌ فاز‌هاي مورد نظر پروژه معلوم است).

عضو ايكس(كسب صحن):‌پيشنهاد مي‌كنم در اصلاحيه‌ي در دست بررسي كلمه‌ي «طبقاتي» پس از كلمه‌ي «پاركينگ» گنجانده شود» (حمايت)

رئيس: پيشنهاد و حمايت مي‌شود كه با گنجاندن كلمه‌ي «طبقاتي» بعد از كلمه‌ي «پاركينگ» اصلاحيه اوليه اصلاح شود. اگر اين كلمه گنجانده شود، اصلاح اوليه چنين خواهد شد: «افزودن عبارت «و تبديل به پاركينگ طبقاتي كند» به قطعنامه مربوط به خريد ملك. الأن، موضوع رأي‌گيري گنجاندن كلمه‌ي «طبقاتي» است.

اگر مذاكره‌اي انجام شود بايد محدود به اين موضوع شود: اگر ملك تبديل به محوطه پاركينگ شود آيا پاركينگ بايد طبقاتي باشد؟ وقتي اين مذاكره خاتمه يافت، رئيس اصلاح ثانويه را به رأي مي‌گذارد، نتيجه را اعلام مي‌كند، و موضوع را، به روش زير، در برابر مجمع قرار مي‌دهد:

رئيس: موضوع اخذ رأي، گنجاندن كلمه‌ي «طبقاتي» در اصلاح اوليه پس از كلمه‌ي «پاركينگ» است. اگر اين كلمه گنجانده شود، اصلاح اوليه عبارت خواهد بود از «افزودن كلمات "و به محوطه‌ي پاركينگ طبقاتي تبديل كند" به قطعنامه‌ي مربوط به خريد ملك». بايد خاطر نشان شود كه اين رأي‌گيري تعيين نخواهد كرد كه يك محوطه‌ي پاركينگ بخشي از پروژه است يا نه. اين رأي‌گيري فقط مشخص خواهد كرد كه آيا اگر پاركينگ ساخته شود طبقاتي خواهد بود يا نه. رأي مثبت به نفع طبقاتي بودن پاركينگ و رأي منفي عليه آن است. موافقان گنجاندن كلمه‌ي «طبقاتي» در اصلاحيه بگويند: «آري» . . .مخالفان بگويند: «نه». . . موافقان بردند و كلمه‌ي «طبقاتي» گنجانده مي‌شود. الأن، موضوع رأي‌گيري، اصلاحيه‌ي اوليه‌، به نحوي كه اصلاح شد، است، يعني: «افزودن كلمات «و به محوطه‌ي پاركينگ تبديل كند»‌. اگر اين اصلاحيه تصويب شود، قطعنامه‌ اينگونه قرائت خواهد شد: «تصويب شد، كه انجمن ملك مجاور دفتر مركزي فعلي را بخرد و به محوطه‌ي پاركينگ تبديل كند». تصويب اين اصلاحيه به اين معناست كه اگر ملك از سوي انجمن خريداري شود، آنجا يك پاركينگ خواهد شد و پاركينگ هم طبقاتي خواهد بود. اكنون موضوع اخذ رأي همين اصلاحيه است.

مذاكره و اخذ رأي‌ در مورد اين موضوع نيز آنگونه كه در فوق توصيف شد ادامه مي‌يابد.

2 (الف). خط زدن كلمات. پيشنهاد خط زدن كلمات بايد محل قرار گرفتن آن‌ها را در جمله با دقت مشخص كند.
هنگامي كه پيشنهادي مبني بر خط زدن چند كلمه مطرح مي‌شود، فقط در مورد كلمات متوالي كاربرد دارد؛ اما كلماتي كه قرار است خط بخورند احتمال دارد در نتيجه‌ي يك اصلاح ثانويه از هم جدا شوند، كه در اين مورد اصلاح اوليه در شكلي به رأي گذاشته مي‌شود كه نمي‌توانست در آن شكل به صورت مستقيم مطرح شده باشد. براي خط زدن كلمات جدا از هم، بهترين روش اين است كه پيشنهادي مبني بر خط زدن كل يك بند يا يك خط شامل كلمات جدا از هم، و گنجاندن يك بند يا يك جمله‌ي جديد دلخواه مطرح شود. كلمات جدا از هم نيز مي‌توانند با پيشنهاد جداگانه‌اي خط بخورند.
اگر پيشنهاد خط زدن چند كلمه تصويب شود، همان كلمات نمي‌توانند دوباره گنجانده شوند مگر آنكه محل يا جمله‌بندي آن‌ها به نحوي عوض شود كه يك مطلب جديد شكل بگيرد. اگر پيشنهاد خط زدن چند كلمه رأي نياورد، به شرط اينكه كلمات مورد نظر پشت سر هم باشند، هنوز دادن پيشنهادهاي زير طبق دستوراند:

1) خط زدن فقط بخشي از همان كلمات.

2) خط زدن تمام يا بخشي از همان كلمات همراه با بعضي كلمات ديگر.

3) خط زدن تمام يا بخشي از همان كلمات و گنجاندن كلمات متفاوت.

4)خط زدن تمام يا بخشي از همان كلمات همراه با بعضي كلمات ديگر و گنجاندن كلمات متفاوت.

ذكر اين نكته مهم است كه: پيشنهاد اصلاح با خط زدن چند كلمه فقط مي‌تواند با خط زدن كلماتي از اصلاح اوليه اصلاح شود. تأثير چنين اصلاح ثانويه‌اي اين است كه كلمات خط خورده‌ي اصلاح اوليه بي‌توجه به اينكه اصلاح اوليه رأي بياورد يا رد شود، باقي خواهند ماند. به عنوان نمونه، فرض كنيد كه اين گزاره‌ها‌ در دست بررسي هستند:

(1) پيشنهادي مبني بر توصيه به منشي كه به اعضا‌ء گنگره: آلتمن، برووك، كراولي، داويدسون، و ادواردز نامه‌اي بنويسد،
(2) اصلاح اوليه‌اي مبني بر خط زدن «برووك،‌ كراولي، داويدسون»؛ و
(3) اصلاح ثانويه‌اي مبني بر خط زدن «كراولي» از اصلاح اوليه. اگر اصلاح ثانويه تصويب شود، اصلاح اوليه چنين خواهد شد: «خط زدن برووك و داويدسون»‌ از پيشنهاد اوليه- به اين ترتيب، نام «كراولي»، بي‌توجه به نتيجه‌ي رأي‌گيري در مورد اصلاح اوليه، كه ديگر تأثيري هم بر آن ندارد، در پيشنهاد اوليه باقي مي‌ماند. به عنوان نتيجه‌ي قاعده‌اي كه در آغاز اين بند گفته شد، اصلاح اوليه مبني بر خط زدن يك كلمه‌ي واحد نمي‌تواند اصلاح شود.

وقتي پيشنهادي مبني بر خط زدن جمله‌اي مطرح مي‌شود كه بهتر است با بعضي تغييرات باقي بماند، شكل اصلاح ثانويه كه اجازه‌ طرح پيشنهادهايي مبني بر خط زدن چند كلمه را بدهد ممكن است به سادگي كاربرد نيابد. در چنين موردي،‌ يك عضو در جريان مذاكره بر سر اصلاح اوليه مي‌تواند بگويد كه معتقد است جمله بايد به نحوي بازنويسي شود كه بتواند باقي بماند،‌ و اينكه اگر پيشنهاد خط زدن جمله‌ي فعلي تصويب شود،‌ او ويرايش جديد خود را پيشنهاد خواهد داد. اگر پيشنهاد خط زدن تصويب نشود، او نيز مي‌تواند خط زدن جمله‌ي در دست بررسي و گنجاندن ويرايش جديد خود را پيشنهاد كند.

2 (ب). خط زدن يك بند. بين پيشنهاد خط زدن يك بند با پيشنهاد خط زدن چند كلمه تفاوت اساسي وجود دارد، كه در قواعد و تأثير اصلاح ثانويه نهفته است. وقتي پيشنهاد مي‌شود يك بند كامل خط بخورد، بندي كه قرار است خط بخورد به روي بهتر شدن از طريق پيشنهاد اصلاح ثانويه در اشكال سه‌گانه‌ي مرتبط با كلمات (گنجاندن يا افزودن؛ خط زدن؛ يا خط زدن و گنجاندن) تا پيش از رأي‌گيري در مورد اصلاح اوليه، مفتوح باقي مي‌ماند. اگر اصلاح اوليه‌ي خط زدن با اكثريت آراء رد شود،‌ آن بند با هر تغييري كه پيشنهاد اصلاح ثانويه مطرح كرده باشد، در قطعنامه باقي خواهد ماند. تفاوت‌هاي موجود در تأثير اصلاح ثانويه‌ي خط زدن- بسته به آنكه آيا اصلاح اوليه‌ي خط زدن شامل چند كلمه يا يك بند بوده باشد- بايد مورد توجه قرار بگيرد:

● اگر اصلاح اوليه مبني بر خط زدن چند كلمه باشد،‌ آن وقت كلمات خط خورده بر اساس اصلاح اوليه بي‌توجه به رأي‌ نهايي در مورد اصلاح اوليه در قطعنامه باقي مي‌مانند (مانند توضيح داده شده در قسمت خط زدن كلمات، در فوق).
● اما اگر اصلاح اوليه مبني بر خط زدن يك بند باشد، آن وقت كلمات خط خورده‌ي بند در روند اصلاح ثانويه،‌ صرف‌نظر از اينكه رأي نهايي به اصلاح اوليه چه باشد، خارج از قطعنامه‌ باقي مي‌مانند.

پس از خط خوردن يك بند، ديگر نمي‌تواند در قطعنامه گنجانده شود مگر آنكه واژه‌بندي (يا، در صورت امكان، محل آن) به نحوي تغيير كند كه يك موضوع اساساً جديد را ارايه دهد. پس از آنكه پيشنهاد خط زدن يك بند خاص رد شد، هر اصلاحيه‌اي كه از لحاظ محتوا موضوع جديدي را ارايه دهد كه مستلزم همان بند، يا هر بخشي از آن باشد، هنوز طبق دستور خواهد بود.

شكل و مثال: 2 (الف)، 2 (ب). خط زدن (كلمات يا يك بند). پيشنهاد خط زدن مي‌تواند در شكل‌هايي از اين قبيل مطرح شود: «پيشنهاد مي‌كنم كلمه‌ي "مشخص" پيش از كلمه‌ي "پياده‌رو" در خط 5 خط بخورد»؛ يا «پيشنهاد مي‌كنم بند سوم بيانيه‌ي اعلام مواضع خط بخورد». تنوعاتي مشابه آنچه كه براي گنجاندن يا افرودن ارايه شد (ص. 36-135) در اين جا نيز كاربرد دارند.

فرض كنيد پيشنهاد اصلي در دست بررسي از اين قرار باشد: «كه ليگ بولينگ بخشي براي دانش‌آموزان سال پائين و سال‌ بالاي دبيرستان ساوس‌وود تأسيس كند».

عضو الف (كسب صحن): اصلاح با خط زدن كلمات «و سال بالاي» را پيشنهاد مي‌‌كنم.(حمايت).
رئيس: پيشنهاد و حمايت مي‌شود كه كلمات «و سال بالاي» خط بخورد. اگر اصلاحيه تصويب شود،‌ پيشنهاد اصلي اين خواهد شد: «تأسيس يك بخش براي دانش‌ آموزان سال پائين دبيرستان ساوس‌وود». موضوع اخذ رأي خط زدن كلمات «و سال بالاي» است.

از اينجا به بعد،‌ روش كار با آنچه كه پيش‌تر براي گنجاندن و افزودن توصيف شد مشابه است.

3 (الف). خط زدن و گنجاندن (در مورد كلمات). پيشنهاد خط زدن و گنجاندن به ويژه در موقعيت‌هايي كه حفظ نتيجه‌ي مطلوب مشروط به «خط زدن» توأم با «گنجاندن» باشد، كاربرد دارد- مانند مواردي كه اعضاء مايل نيستند به چيزي رأي بدهند مگر آنكه از موارد ديگر مطمئن شوند. دو بخش اين پيشنهاد نمي‌توانند، حتي از طريق طرح پيشنهاد اصلاح ثانويه يا از طريق پيشنهاد تفكيك موضوع از يكديگر جدا شوند.

براي اجتناب از خلط اين نوع اصلاح با اصلاحي كه به نام جايگزين شناخته مي‌شود (ص. 146، 3 [ب])، كه در مورد بندها و قطعه‌هاي طولاني‌تر كاربرد دارد، كلمه‌ي جايگزين را نبايد در مورد پيشنهاد خط زدن و گنجاندن، كه در مورد كلمات به كار مي‌رود، مورد استفاده قرار داد.

پيشنهادهاي خط زدن و گنجاندن به دو نوع تقيسم مي‌شوند:

● پيشنهادهايي كه به وسيله‌ي آن‌ها‌ يك عبارت‌ متفاوت در همان جا گنجانده مي‌شود؛ و
● پيشنهادهايي كه به وسيله‌ي آن‌ها همان عبارت خط خورده از يك جا در جاي ديگري گنجانده مي‌شود.

خط زدن چيزي از يك جا و گنجاندن چيزي از لحاظ محتوا متفاوت در جاي ديگر با طرح يك پيشنهاد خارج از دستور است، مگر آنكه پيشنهاد دهنده با كسب توافق عمومي مجمع دو پيشنهاد جدا را در يك زمان طرح كند.
نخستين دسته از پيشنهاد خط زدن و گنجاندن- يعني آن نوع پيشنهادي كه مي‌خواهد يك عبارت متفاوت را در همان جا بگنجاند- شايد بيشتر رايج باشد.

وقتي چنين اصلاح اوليه‌اي مطرح مي‌شود، رئيس آن را قرائت مي‌كند و اجازه مي‌دهد كه مذاكره در مورد مزاياي آن طبق معمول ادامه يابد. با اين وجود، براي مقاصد (يا كاربردهاي) اصلاح ثانويه، با اين نوع از پيشنهاد به نحوي برخورد مي‌شود كه انگار به دو عنصر خود تجزيه شده باشد، با اصلاح ثانويه‌ي هر يك از اين عناصري كه پيروي مي‌كنند از قواعدي كه براي دو پيشنهاد جداي اصلاح اوليه به كار مي‌رود- يكي خط زدن (قابل‌اصلاح فقط با خط زدگي) و ديگري گنجاندن (قابل‌اصلاح در هر سه شكل مربوط به كلمات). يك پيشنهاد واحد براي اصلاح ثانويه شامل هر دو عنصر پيشنهاد اصلاح اوليه مبني بر خط زدن و گنجاندن طبق دستور نيست. اگر يك پيشنهاد خط زدن و گنجاندن شامل تعدادي كافي از كلمات براي چندين پيشنهاد اصلاح ثانويه- به ويژه براي كلماتي كه بايد خط بخورند- باشد، ممكن است، و اغلب بهتر است كه هر اصلاحي براي خط خوردگي كلمات اول انجام شود، چرا كه اعضاء علاقمند به كامل كردن كلماتي كه بايد به وسيله‌ي پيشنهاد اصلاح ثانويه انجام شود، لازم است با دقت بدانند كه كدام كلمات قرار است جاي عبارت بنشينند، تا بتوانند به نحو اثربخشي آن‌ها را كامل كنند. به اين ترتيب،‌ تكليف پيشنهادهاي اصلاحي مربوط به گنجاندن كلمات بعد از انجام پيشنهادهاي اصلاحي مربوط به خط زدن كلمات روشن مي‌شود. اما رئيس بايد بر مبناي شرايط قضاوت كند كه آيا مجمع مايل است اين روش را دنبال كند يا آن را مفيد خواهد يافت. در هر حال، اصلاح اوليه در تمام مدتي كه بدون اصلاح ثانويه در دست بررسي باشد، به روي مذاكره مفتوح خواهد ماند، و اين مذاكره به محاسن هر دو قسمت پيشنهاد به مثابه يك پيشنهاد واحد خواهد پرداخت.

وقتي يك پيشنهاد اصلاح اوليه‌ي خط زدن و گنجاندن چند كلمه در دست بررسي باشد، اگر يك پيشنهاد اصلاح ثانويه‌ي پذيرفتني در مورد كلماتي كه قرار است خط بخورند مطرح شود، و هيچ اصلاحيه‌اي مبني بر كلماتي كه بايد گنجانده شوند، طرح نشود، رئيس از پيشنهاد اصلاح ثانويه استقبال مي‌كند و اجازه مي‌دهد تا پس از برخورد با اصلاح ثانويه، بحث در مورد پيشنهاد اصلاح اوليه از سرگرفته شود. اما در نخستين وهله كه اصلاح ثانويه‌اي مبني بر گنجاندن مطرح شد- با فرض اينكه تعدادي اصلاحيه‌ مربوط به خط زدن كلمات مي‌بايست موجود باشد- رئيس، همانگونه كه در بند پيشين گفه شد، حق انتخاب دارد كه بگويد: «رئيس اعتقاد دارد بهتر است از رويه‌ي بررسي اصلاحيه‌هاي مربوط به كلماتي كه بايد خط بخورند، به نحوي كه قواعد اجازه مي‌دهند، پيروي شود». در ادامه، پيش از بررسي اصلاحيه‌اي كه الأن مطرح شده، رئيس مي‌پرسد: «آيا اصلاحيه‌اي وجود دارد[يا «اصلاحيه‌ي ديگري هست»] كه كدام كلمات خط بخورند؟». وقتي روشن شد كه هيچ كس ديگر تمايلي به طرح اصلاحيه‌ي مربوط به خط زدن كلمات ندارد، آن موقع رئيس مي‌گويد: «پيشنهاد اصلاح اوليه‌ آنگونه كه اصلاح شده براي مذاكره مفتوح است، و اصلاح‌هاي ثانويه مربوط به كلماتي كه بايد گنجانده شوند، اكنون طبق دستور هستند». پس از دادن فرصت معقولي براي ارايه‌ي هر اصلاحيه‌ي از نوع اخير، اصلاحيه‌‌هاي ثانويه نيز در هر دو مورد طبق دستور خواهند بود. وقتي اين مذاكره‌ها و هر نوع مذاكره‌اي به اتمام رسيد، در مورد پيشنهاد خط زدن و گنجاندن كه پس از اصلاح ثانويه قرار مي‌گيرد، رأي‌گيري مي‌شود.

پس از آنكه يك پيشنهاد مبني بر خط زدن و گنجاندن به تصويب رسيد، آنچه كه خط خورده و آنچه كه گنجانده شده موضوع همان قواعد مربوط به اصلاح بيشتر هستند، انگار كه خط خوردن و گنجاندن با پيشنهادهاي جداگانه صورت پذيرفته است: اقلام گنجانده شده نمي‌توانند خط بخورند، و اقلام خط خورده نيز نمي‌توانند دوباره گنجانده شوند، مگر از طريق پيشنهاد تجديد نظر در مورد رأي به اصلاحيه، يا از طريق تغيير در عبارت يا در محل كلمات در جمله به نحوي كه يك موضوع جديد را مطرح كند (تحت قواعدي كه پيشتر در مورد گنجاندن، يا افزودن و در مورد خط زدن ارايه شد).

اگر يك پيشنهاد خط زدن و گنجاندن رد شود، هنوز طبق دستور است كه:

● پيشنهادهاي جداگانه‌‌اي مطرح كرد مبني بر خط زدن، يا گنجاندن همان كلماتي كه مي‌بايست بر اساس پيشنهاد تركيبي كه رأي نياورد خط مي‌خوردند يا گنجانده مي‌شدند؛ يا

● يك پيشنهاد ديگر براي خط زدن و گنجاندن مطرح كرد- به اين شرط كه هم كلماتي كه بايد خط بخورند و هم كلماتي كه بايد گنجانده شوند، به نحوي تغيير كنند كه يك پيشنهاد از اساس متفاوت با پيشنهادي كه رد شد، ارايه شود.

وقتي يك اصلاح اوليه‌ي خط زدن يك قطعه‌ي طولاني يا پيچيده و گنجاندن ويرايش جديد در دست بررسي باشد و بعضي از اعضاء ترجيح دهند چيزي متفاوت گنجانده يا چيزي شبيه‌تر به كلمات اصلي حفظ شود، رسيدن به نتيجه‌ي مطلوب با پيشنهاد اصلاح ثانويه دشوار يا غيرممكن خواهد بود. اين نوع موقعيت‌ها به ويژه هنگامي بروز مي‌يابد كه اصلاح مربوط به يك يا چند جمله‌ي كامل باشد كه يك بند را تشكيل نمي‌دهند. در چنين موردي، يك عضو ممكن است عليه اصلاح اوليه در دست بررسي حرف بزند و بگويد اگر اين اصلاح رد شود او يك پيشنهاد جديد خط زدن همان قطعه و گنجاندن ويرايش جديدي كه دوست دارد، ارايه خواهد داد- كه در صورت موافقت آن را اعلام خواهد كرد. او بايد مورد خودش را تا آنجا كه ممكن است قوي مطرح كند، زيرا اگر ويرايش پيشنهادي اول گنجانده شود، بعداً نمي‌تواند تغيير كند مگر در ارتباط با موضوعي متفاوت.

همانطور كه پيشتر در ارتباط با قواعد ناظر بر پيشنهاد خط زدن توضيح داده شد، پيشنهاد خط زدن و گنجاندن مي‌تواند براي اخذ نتيجه‌ي خط زدن يا جرح و تعديل كلمات جداگانه مورد استفاده قرار بگيرد. براي اين كار، يك عضو مي‌تواند پيشنهاد خط زدن يك قطعه‌ي به اندازه‌ي كافي بلند از قطعنامه را بدهد كه شامل تمام كلماتي باشد كه قرار است حذف يا تعديل شوند، و قطعه‌ي ويرايش شده گنجانده شود. اگر چندين جرح و تعديل در يك بند مورد نظر باشد، معمولاً بهتر است بند را نوشت و ويرايش جديد را به عنوان يك جايگزين، آنطور كه در زير توضيح داده شده، مطرح كرد.
شكل و مثال: 3 (الف). خط زدن و گنجاندن (در مورد كلمات). به عنوان نمونه‌اي از پيشنهاد خط زدن و گنجاندن، فرض كنيد كه اين قطعنامه‌ در دست بررسي است: «تصويب شد،‌كه انجمن شهروندان مكان راك‌ويل را براي كالج جديد تأييد كند».

عضو الف (كسب صحن): پيشنهاد مي‌كنم با خط زدن «راك‌ويل» و گنجاندن «چات‌من» قطعنامه اصلاح شود. (حمايت).
رئيس: پيشنهاد و حمايت مي‌شود كه «راك‌ويل» خط بخورد و «چات‌من»‌ گنجانده شود. اگر اصلاحيه به تصويب برسد، قطعنامه اين طور خواهد شد كه «انجمن . . . مكان «چات‌من» را براي كالج جديد تأييد كند».

مذاكره در مورد اصلاحيه به امتيازهاي نسبي دو محل محدود مي‌شود. پس از آنكه اصلاحيه مورد مذاكره قرار گرفت، مانند موردي كه پيشتر براي گنجاندن يا افزودن توضيح داده شد، رئيس آن را به رأي مي‌گذارد. مذاكره در مورد قطعنامه مي‌تواند حول اين موضوع باشد كه آيا انجمن بايد حمايت از هر يك از مكان‌ها را اعلام كند يا نه.

3 (ب). جايگزيني. يك پيشنهاد اصلاح با خط زدن كل يك بند،‌ بخش يا ماده- يا يك پيشنهاد اصلي يا قطعنامه‌ي كامل- و گنجاندن يك بند يا قسمتي ديگر به جاي آن پيشنهاد جايگزيني ناميده مي‌شود، و به بند يا قطعنامه‌‌اي كه قرار است جاي آن را بگيرد، «جايگزين» گفته مي‌شود. يك جايگزين مي‌تواند براي يك بند يا يك پيشنهاد اصلي فقط يك خطي ارايه شود، و در چنين موردي بند پيشنهادي به عنوان جايگزين مي‌تواند شامل چندين جمله باشد. (براي جا‌ به جايي جمله‌ها در چارچوب يك بند، زير را بنگريد). يك جايگزين ارايه شده براي يك پيشنهاد اصلي يا قطعنامه، يا براي يك بند درون يك قطعنامه، يك اصلاح اوليه است و بنا بر اين فقط وقتي مي‌تواند مطرح شود كه هيچ اصلاحيه‌ي ديگري در دست بررسي نباشد. اگر يك پيشنهاد در پي جايگزين كردن يك يا چند بند باشد كه درگير يك اصلاح اوليه در دست بررسي هستند،‌ اين پيشنهاد يك پيشنهاد اصلاح ثانويه است كه اصطلاح جايگزين در مورد آن نيز به كاربردني است.
با يك اصلاح اوليه‌‌ي جايگزين درست شبيه يك پيشنهاد خط زدن و گنجاندن برخورد مي‌شود كه در صفحه‌هاي 45-142 توضيح داده شد. اين پيشنهاد در تمام مدتي كه بدون يك اصلاح ثانويه‌ در دست بررسي، در دست بررسي باشد، به روي مذاكره مفتوح خواهد ماند؛ و چنين مذاكره‌اي ممكن است امتياز‌هاي هر دو متن اصلي و جايگزين را به طور كامل به بحث بگذارد، زيرا تعيين سودمندي اصلاح اوليه ضروري است. اما براي هدف‌هاي اصلاح ثانويه، پيشنهاد جايگزين كردن را به عنوان دو جزء، يعني بندي كه بايد خط بخورد و بندي كه بايد گنجانده شود مي‌نگرند. با اين حال،‌ بر عكس قواعد ناظر بر خط زدن و گنجاندن كلمات، وقتي يك پيشنهاد جايگزيني در دست بررسي است بندي كه بايد خط بخورد و بندي كه بايد گنجانده شود،‌ مي‌توانند با اصلاحيه‌ي ثانويه در هر سه شكل (گنجاندن يا افزودن؛ خط زدن؛ يا خط زدن و گنجاندن) كامل شوند، زيرا وقتي هر يك از پيشنهادهاي جداگانه‌ي گنجاندن يا خط زدن براي بندها به كار رود، رويه اين چنين است. به اين دليل، بندي كه قرار است خط بخورد در عمل هميشه مستعد اصلاح ثانويه خواهد بود. مانند مورد پيشنهاد خط زدن و گنجاندن كلمات، رئيس گزينه‌ي پذيرش فقط اصلاحيه‌هاي مربوط به بندي كه بايد اول خط بخورد را دارد، و بعد فقط اصلاحيه‌هاي جايگزين مورد نظر را، پس از آن حق پذيرش هر نوع اصلاحيه‌ي ثانويه‌اي را خواهد داشت. پيروي از اين رويه احتمالاً در مورد پيشنهاد جايگزيني‌ بيشتر ضروري مي‌شود كه ، به ويژه اگر مانند پيشنهادي كه در ادامه ارايه شده، يك موضوع مهم به چنان پيشنهادي منوط باشد. پس از آنكه تكليف تمام اصلاحيه‌هاي ثانويه روشن شد، و پس از اتمام هر نوع مذاكره‌ در مورد پيشنهاد جايگزيني، در مورد اينكه آيا جايگزيني انجام شود يا نه، رأي‌گيري به عمل خواهد آمد.

براي جا به جايي بخش دست‌ نخورده يك بند، وقتي آن بخش كه قرار است جايگزين شود از يك يا چند جمله كامل تشكيل شده باشد، بين ارايه‌ي يك اصلاحيه‌ به عنوان پيشنهادي مبني بر خط زدن آن بخش و گنجاندن موضوع جديد (يعني، يك پيشنهاد خط زدن و گنجاندن)، يا پيشنهاد آن در شكل جايگزيني كل بند با فقط قسمت تغيير كرده‌ي مورد نظر، امكان انتخاب وجود دارد. هر دوي اين پيشنهادها، چون در يك مورد به كار مي‌روند،‌ وقتي مطرح شوند اساساً يك موضوع را ارايه مي‌دهند، اما تأثير هر كدام از آن‌ها راجع به اصلاح ثانويه‌ي مجاز، متفاوت است. اگر بخش بيشتر بند چنين وضعيتي داشته باشد، به طور كلي بهتر است كه اصلاحيه‌ مطلوب در شكل جايگزيني ارايه شود. با اين وجود، اگر اين روش به كار رود، اصلاح ثانويه مي‌تواند بخشي از بند را هم كه قرار نبود در ابتداء تغيير كند،‌ دربربگيرد.
در جريان رأي‌گيري در مورد انجام جايگزيني، رئيس بايد ابتداء هر دو بند را از متن اصلي و جايگزين مورد نظر- آنگونه كه در آن هنگام در دست بررسي هستند- قرائت كند. حتي اگر كل قطعنامه يا پيشنهاد اصلي جايگزين شود، تصويب پيشنهاد جايگزيني فقط قطعنامه را اصلاح مي‌كند،‌ كه به عنوان يك اصلاحيه در دست بررسي باقي مي‌ماند.
پس از آنكه يك بند، ‌يك بخش، يا ويرايش قطعنامه با يكي ديگر جايگزين شد، بند يا قطعنامه‌ي جايگزين شده نمي‌تواند اصلاح شود، مگر با افزودن چيزي كه محتواي بند فعلي را تعديل نكند- همانطور كه در مورد هر بندي كه گنجانده شده باشد نيز صدق مي‌كند.

اگر يك پيشنهاد جايگزيني رد شود،‌ مجمع فقط تصميم‌گرفته است كه بند مورد نظر به عنوان جايگزين به جاي بند تعيين شده قرار نگيرد. همين بند مورد نظر جديد هنوز مي‌تواند جاي بند متفاوت ديگري قرار بگيرد، يا به سادگي مي‌تواند گنجانده شود. از سوي ديگر، بندي كه در قطعنامه حفظ شده نيز مي‌تواند باز هم اصلاح شود، يا (اگر كل قطعنامه نباشد) خط بخورد، يا هنوز مي‌تواند با جايگزين ديگري جا به جا شود.

وقتي يك موضوع بر اساس پيشنهاد بند بند (28) در دست بررسي باشد، ارايه‌ي پيشنهاد جايگزيني براي هر بند يا بخش در تمام مدتي كه همان بند يا بخش در دست بررسي باشد،‌ طبق دستور است. اما طرح پيشنهاد جايگزيني براي كل سند تا وقتي تمام بندها يا بخش‌ها به صورت جدا جدا مورد بررسي قرار نگرفته باشد و رئيس اعلام نكرده باشد كه كل سند به روي مذاكره مفتوح است، خارج از دستور خواهد بود.

اگر قطعنامه‌اي به كميته ارجاع شود در حاليكه يك اصلاح اوليه- يا يك اصلاح اوليه و ثانويه- در دست بررسي باشند، كميته مي‌تواند با توصيه‌ي يك جايگزين گزارش خود را به مجمع ارايه دهد، گرچه اين جايگزين نمي‌تواند تا در مورد اصلاحيه‌‌هاي ديگر به روش معمولي رأي‌گيري نشده باشد، مطرح شود. به اين ترتيب، وقتي يك كميته اين طور گزارش داده، رئيس ابتداء در مورد اصلاح ثانويه كه هنگام ارجاع پيشنهاد به كميته در دست بررسي بوده رأي‌گيري مي‌كند، و سپس به اصلاح اوليه مي‌پردازد. به محض آنكه تكليف اصلاح اوليه روشن شد،‌ رئيس جايگزين توصيه‌شده از سوي كميته را، مانند هر پيشنهاد جايگزين ديگري در دست بررسي مي‌گيرد.

به روشي مشابه، اگر قطعنامه‌اي هنگامي كه يك جايگزين و يك اصلاح ثانويه (هم به جايگزين و هم به اصلي) در دست بررسي هستند به كميته ارجاع شود،‌ كميته مي‌تواند به نفع هر دو قرائت، همراه با هر توصيه‌ي مورد نظري به عنوان اصلاح ثانويه، گزارش دهد؛ يا كميته مي‌تواند جايگزين در دست بررسي را رد كند و به جاي آن جايگزين ديگري توصيه كند. در تمام اين موارد، رئيس با وضعيت پارلماني‌ كه هنگام ارجاع قطعنامه به كميته در آن قرار داشت كار را شروع مي‌كند؛ بعد به پيشنهاد‌ جايگزين مي‌پردازد، و در مورد هر اصلاحيه‌ي جديدي(كه از سوي كميته توصيه شده باشد) به محض اينكه اصلاحيه‌ در دست بررسي طبق قواعد معمولي در دستور باشد، براي آن رأي‌گيري مي‌كند.
پيشنهاد جايگزيني اغلب يك روش مناسب و سريع براي برخورد با قطعنامه‌اي با چارچوب ضعيف، يا براي ارايه‌ي رويكردي بهتر و متفاوت نسبت به موضوعي است كه با پيشنهاد اصلي مطرح شده ‌باشد. در حاليكه تغييرات از طريق اصلاحيه‌ها پيش مي‌روند، ‌عضوي كه احساس كند از طريق جايگزين راه حل بهتري ارايه ‌مي‌دهد، مي‌تواند خصوصيات جايگزين را به اختصار توضيح دهد و قصد خود را نسبت به ارايه‌ي جايگزين به محض اينكه اصلاحيه‌ي ديگري در دست بررسي نباشد، اعلام كند. اگر عضو علاقمند به ارايه‌ي جايگزين فكر كند مناسب است،‌ مي‌تواند براي اصلاحيه‌هاي در دست بررسي پيشنهاد كفايت مذاكره (16) را ارايه دهد.

يك اصلاحيه در شكل يك جايگزين همچنين مي‌تواند براي شكست دادن يا مخالفت با هدف اقدامي كه در اصل ارايه شده مورد استفاده قرار بگيرد. از چنين ترفندي مي‌توان با اين نظر استفاده كرد كه آن اقدام قبل از اخذ رأي نهايي به اقدامي تضعيف شده، يا به يك نسخه جايگزيني بدل شود كه احتمال طرد آن در رأ‌ي‌گيري نهايي بالا باشد. بايد خاطر نشان شود كه رأي به نفع يك جايگزين كامل براي يك قطعنامه يا يك پيشنهاد اصلي در اساس رأي به كشتن شريطي است كه در نگارش اصلي وجود داشته اما در جايگزين موجود نيست.

اگر قواعد برخورد با پيشنهادهاي جايگزيني به نحو مناسب به كار گرفته شوند، براي دو طرف ماجرا كه بر سر ارجحيت پيشنهاد اصلي يا جايگزين توافق ندارند، به صورت خود به خودي عادلانه عمل مي‌كنند. در چارچوب رويه‌اي كه در ابتداء، فقط اصلاحيه‌هاي هر يك از عناصر اصلاح اوليه پذيرفته مي‌شود- رويه‌اي كه به طور كلي هر وقت چنين اختلاف نظري رخ دهد طبق آن عمل خواهد شد- طرفداران نگارش اصلي نخستين كساني هستند كه به آنان فرصت داده مي‌شود تا در پرتو شرايطي كه طرح جايگزين آشكار مي‌سازد پيشنهاد خود را به صورت قابل قبول‌تري اصلاح كنند. اگر اين فرايند به شيوه‌ي صحيحي كه در صفحه‌ها‌ي 144-143 و 147-146 توصيف شد به كار گرفته شود، تضمين مي‌كند كه شرايط مندرج در ويرايشي كه نخست ارايه مي‌شود، بدون ممانعت از مذاكره‌ آزاد در مورد پيشنهاد جايگزين، به صورت جامع تحت بررسي قرار گيرد. اين الزام كه اصلاحيه‌هاي مربوط به جايگزين پيش از رأي‌گيري در مورد انجام جايگزيني بررسي شوند،‌ مانع از آن مي‌شود كه اعضاء تصميم به رد روايت اصلي بگيرند بدون آنكه بدانند سرانجام چه چيزي جايگزين آن خواهد شد.

شكل و نمونه: ‌3 (ب). جايگزيني. به عنوان نمونه‌اي از يك پيبشنهاد جايگزيني، فرض كنيد كه اين قطعنامه در دست بررسي باشد: «تصويب شد؛ كه فدراسيون پاريش، تا آنجا كه ممكن است با رهن ‌گذاشتن ساختمان فعلي براي تأمين هر چه بيشتر امور مالي، براي ساختمان پاريش يك سرويس جديد بسازد و تجهيز كند».

مذاكرات به سرعت روي نياز به سرمايه‌گذاري بيشتر متمركز مي‌شود، اما بسياري از اعضاء مصمم هستند اختيار بي‌واسطه خودشان را حفظ كنند. به نظر مي‌رسد كه نشست دوپاره شده و نتيجه غيرقابل‌ پيش‌بيني است.

عضو الف (كسب صحن): پيشنهاد مي‌كنم قطعنامه‌اي كه مي‌خوانم جايگزين قطعنامه‌ي در دست بررسي شود: «تصويب شد؛ كه هيأت مديره‌ي پاريش مسؤل انجام مشاوره‌ي مناسب و تهيه‌ي يك گزارش كامل در مورد نياز، هزينه‌هاي احتمالي، روش اقتصادي سرمايه‌گذاري و نگه‌داري يك سرويس جديد براي ساختمان پاريش شود» (حمايت).
رئيس: «پيشنهاد و حمايت مي‌شود كه به جاي قطعنامه‌ي در دست بررسي اين قطعنامه جايگزين شود: [قرائت جايگزين تقديم شده از سوي عضو الف]. پيشنهاد جايگزيني مطرح مي‌كند قطعنامه‌اي كه اكنون قرائت شد به جاي قطعنامه‌ي در دست بررسي در برابر مجمع قرار بگيرد» [مذاكره].

عضو لام (كه طرفدار قطعنامه‌ي در دست بررسي و در نتيجه مخالف جايگزين است- كس صحن مي‌كند): پيشنهاد اصلاح جايگزين با افزودن كلمات «طي بيست روز» را دارم» (حمايت).

رئيس: «رئيس فكر مي‌كند بهتر است اول تمام اصلاحيه‌هاي قطعنامه‌ي در دست بررسي، كه در چارچوب قواعد مجاز هستند، دريافت شوند. چنين اصلاحيه‌هايي اگر تصويب شوند، بر جمله‌بندي قطعنامه‌ي در دست بررسي، كه اگر پيشنهاد جايگزيني رأي‌ نياورد، به رأي‌گيري نهايي خواهد رسيد، تأثير مي‌گذارند. در نتيجه، به جاي بررسي اصلاحيه‌اي كه هم اكنون مطرح شد،‌ رئيس از همه مي‌خواهد تمام اصلاحيه‌هاي قطعنامه‌ي در دست بررسي را ارايه كنند تا او تمام آن‌ها را اول بخواند.٭ قطعنامه‌ي در دست بررسي اين است: «تصويب شد؛ كه فدراسيون پاريش، تا آنجا كه ممكن است با رهن ‌گذاشتن ساختمان فعلي براي تأمين هر چه بيشتر امور مالي، براي ساختمان پاريش يك سرويس جديد بسازد و تجهيز كند». آيا اصلاحيه‌ي ديگري در مورد قطعنامه‌ي در دست بررسي وجود دارد؟

عضو ايكس(كسب صحن): «پيشنهاد اصلاح قطعنامه را از طريق خط زدن آنچه كه پس از «با رهن گذاشتن» آمده و گنجاندن اين عبارت دارم: «با كمپين براي گردآوري پول براي ساختن و تجهيز يك ساختمان جديد براي ساختمان پاريش اقدام كند» (حمايت).

رئيس پيشنهاد اصلاح را قرائت مي‌كند و تأثير آن را روشن مي‌سازد، و، پس از مذاكره، آن را به رأي مي‌گذارد. براي منظور اين مثال، فرض كنيد كه طرفداران قطعنامه‌ي اوليه در مورد اين اصلاحيه دچار اختلاف نظر بشوند، بعضي از آنان به نفع و بعضي ديگر از آنان به ضرر اصلاحيه رأ‌ي بدهند. همچنين، چون تصويب اين اصلاحيه احتمالاً قطعنامه‌ي در دست بررسي را براي كساني كه احساس مي‌كنند كه طرح پيشنهادي به صورت فعلي خوب مورد مشاوره قرار نگرفته و در نتيجه براي كساني كه اميدوارند كه جايگزين رأي بياورد، كم‌تر قابل اعتراض مي‌سازد و بسياري از اين اعضاء احتمالاً به اصلاحيه رأي مي‌دهند. به اين ترتيب،‌ فرض كنيد كه اصلاحيه به تصويب مي‌رسد. رئيس نتيجه را به شكل زير اعلام مي‌كند:

رئيس: موافقان رأي آوردند و اصلاحيه تصويب شد. اكنون قطعنامه‌ي در دست بررسي از اين قرار است: «تصويب شد؛ كه فدراسيون پاريش، تا آنجا كه ممكن است با كمپين براي گردآوري پول براي ساختن و تجهيز يك ساختمان جديد براي ساختمان پاريش اقدام كند». اكنون موضوع مورد بررسي، پيشنهاد جايگزيني است. (مذاكرات بيشتر در مورد مزاياي قطعنامه‌ي در دست بررسي و جايگزين پيشنهادي).

عضو لام (كه طرفدار قطعنامه‌ي در دست بررسي است- كسب صحن مي‌كند): پيشنهاد مي‌كنم كه جايگزين با افزودن كلمات «تحت بيست روز» اصلاح شود (حمايت).

رئيس: پيش از بررسي اصلاحيه‌اي كه همين الأن مطرح شد رئيس دوباره مي‌پرسد: آيا اصلاحيه‌‌هاي ديگري براي قطعنامه‌‌ي در دست بررسي وجود دارد؟ [مكث]. اصلاحيه‌اي نيست. پيشنهاد و حمايت شد كه جايگزين مورد نظر با افزودن كلمات «تحت بيست روز» اصلاح شود.

مذاكرات اجمالي نشان مي‌دهد كه نقشه پيشنهادي ظرف بيست روز عملي نيست. فرض كنيد كه اين اصلاحيه رد شود.

عضو ب (كه طرفدارد پيشنهاد جايگزيني است، اما مي‌ترسد رأي نياورد مگر تحت زماني مشخص- كسب صحن مي‌كند): پيشنهاد اصلاح جايگزين را با افزودن «تحت شصت روز» دارم.

رئيس پيشنهاد اصلاحي را قرائت مي‌كند (پس از مذاكراتي كوتاه) آن را به رأي مي‌گذارد. فرض كنيد كه اين اصلاحيه به تصويب برسد. در اعلام نتيجه‌ي رأ‌ي‌گيري رئيس ادامه مي‌دهد:

رئيس: موافقان بردند و اصلاحيه تصويب شد. جايگزين مورد نظر قرائت مي‌شود: «تصويب شد؛ كه . . . ». آيا براي رأي‌گيري پيشنهاد جايگزيني آماده‌ايد؟

پس از هر مذاكره‌اي (كه در جريان آن جايگزين باز هم اصلاح مي‌شود)، رئيس پيشنهاد جايگزيني را به رأي مي‌گذارد. معمولاً رئيس هر دو قطعنامه را قرائت مي‌كند: قطعنامه‌ي در دست بررسي اول، و قطعنامه‌ي پيشنهادي به عنوان جايگزين، دوم.

رئيس: موضوع رأي‌گيري پيشنهاد جايگزيني است. رئيس ابتداء قطعنامه‌ي در دست بررسي و سپس قطعنامه‌ي پيشنهادي را به عنوان جايگزين قرائت مي‌كند. قطعنامه‌ي در دست بررسي از اين قرار است: تصويب شد؛ كه فدراسيون پاريش، تا آنجا كه ممكن است با كمپين براي گردآوري پول براي ساختن و تجهيز يك ساختمان جديد براي ساختمان پاريش اقدام كند». قطعنامه‌ي پيشنهادي به عنوان جايگزين عبارت است از: «تصويب شد؛ كه هيأت مديره‌ي پاريش مسؤل انجام مشاوره‌ي مناسب و تهيه‌ي يك گزارش كامل در مورد نياز، هزينه‌هاي احتمالي، روش اقتصادي سرمايه‌گذاري و نگه‌داري يك سرويس جديد براي ساختمان پاريش تحت شصت روز شود». مسأله اين است‌‌: آيا قطعنامه‌اي كه آخر خوانده شد، جايگزين قطعنامه‌ي در دست بررسي بشود؟ موافقان بگويند: «آري». . . مخالفان بگويند: «نه».

رئيس نتيجه‌ي رأي‌گيري را اعلام مي‌كند و به قرائت مسأله‌اي مي‌پردازد كه مربوط به قطعنامه‌ي باقي مانده در دست بررسي است، مانند:

رئيس: موافقان بردند و پيشنهاد جايگزيني تصويب شد. اكنون موضوع رأي‌گيري اين قطعنامه‌ است: [قطعنامه‌ي مربوط به استخدام مشاوران پروفشنال را قرائت مي‌كند].

يا:

رئيس: مخالفان بردند و پيشنهاد جايگزيني رد شد. اكنون موضوع رأي‌گيري اين قطعنامه است: [قطعنامه‌ي مربوط به كمپين مالي را قرائت مي‌كند].
بي‌توجه به اينكه اكنون كدام قطعنامه در دست بررسي است، بحث بيشتري لازم مي‌شد. اگر پيشنهاد جايگزيني به تصويب رسيده بود، قطعنامه‌ي در دست بررسي در موقعيت يك بند گنجانده شده قرار مي‌گرفت، و ديگر نمي‌توانست مورد اصلاح قرار بگيرد مگر با افزودن يك مطلب تعديل نشدني. از سوي ديگر، اگر پيشنهاد جايگزيني مي‌باخت، قطعنامه‌ براي جلب امور مالي مي‌توانست باز هم اصلاح شود؛ اما در تعيين اينكه آيا اصلاحيه‌اي كه اكنون ارايه مي‌شود يك موضوع جديد را عرضه مي‌كند و در نتيجه مي‌تواند پذيرفته شود يا نه، بايد تمام پيشنهاد‌هاي اصلاحي را به حساب آورد كه قبل از آنكه پيشنهاد جايگزين رأي‌گيري شود مطرح شدند، يا قتي خودش در دست بررسي بود.

اصلاحيه‌هاي دوستانه. اصطلاح «اصلاحيه‌ دوستانه» بيشتر براي توصيف اصلاحيه‌اي به كار مي‌رود كه از سوي كسي كه طرفدار پيشنهاد اصلي است مطرح مي‌شود، با اين باور كه اصلاحيه مي‌تواند بيان و تأثير پيشنهاد اصلي را ارتقاء بخشد، احتمالاً پيشنهاددهنده را خشنود سازد، يا شانس تصويب آن را زياد كند. صرف‌نظر از اينكه پيشنهاددهنده‌ي پيشنهاد اصلي اصلاحيه‌ را «بپذيرد» يا نه، بايد به صورت رسمي در معرض مذاكره قرار بگيرد و در مورد آن رأي‌گيري شود (مگر آنكه با توافق آراء به تصويب برسد) و طبق همان قواعد كلي مربوط به اصلاحيه‌ها با آن‌ها نيز برخورد شود (نگا ك: ص. 86-286).

پركردن جاي خالي
پركردن جاي خالي، گرچه خودش يك شكل اصلاحيه نيست، اما يك وسيله‌ي بسيار شبيه به اصلاحيه‌ است كه توسط آن تعداد نامحدودي گزينه‌هاي بديل براي يك مشخصه خاص در يك پيشنهاد اصلي يا اصلاح اوليه مي‌توانند در يك زمان در دست بررسي باقي بمانند. در واقع، پركردن جاي خالي مجوز يك استثناء بر يك قاعده‌ است (در توصيف استاندارد 6) كه طبق آن فقط يك اصلاحيه‌ اوليه و يك اصلاحيه‌ ثانويه مي‌توانند در هر زمان در دست بررسي قرار بگيرند، و در بعضي موارد اين استثنا امتياز‌هاي برجسته‌اي دارد.

در جريان اصلاح با روش معمولي، حداكثر سه بديل مي‌توانند با هم در دست بررسي باشند،‌ و دست‌كم يكي از آن‌ها بايد اول به رأي گذاشته شود. در پركردن جاي خالي، تعداد بديل‌ها محدود نيست؛ اعضاء فرصت دارند تا تمام بديل‌ها را پيش از رأي دادن بسنجند و طبق نظم منطقي و عادلانه به آن‌ها رأي بدهند. در ميان موارد مناسب با چنين روشي پيشنهادهاي اصلي يا اصلاحيه‌هاي اوليه‌اي قرار مي‌گيرند كه شامل نام افراد يا محلات، تاريخ‌ها، تعداد و مقادير هستند.

ايجاد جاي خالي. يك جاي خالي براي پر شدن از سه طريق ايجاد مي‌شود:

الف) يك عضو مي‌تواند پيشنهاد يا اصلاحيه‌‌اي شامل جاي خالي ارايه دهد: به عنوان نمونه؛ «تصويب شد؛ كه شعبه‌ي شماره‌ي 432 يك ستاد مركزي جديد بسازد كه هزينه‌اش از ____ دلار بيشتر نشود»؛ يا مي‌تواند يك اصلاحيه براي يك پيشنهاد اصلي ارايه دهد مبني بر «افزودن "به شرط اينكه برآوردها تا يا قبل از تاريخ ____ واصل شود"».
ب) يك عضو مي‌تواند پيشنهاد ايجاد يك جاي خالي را بدهد. به عنوان نمونه، فرض كنيد كه اين قطعنامه‌ در دست بررسي باشد: «تصويب شد؛ كه شعبه‌ي شماره‌ي 432 يك ستاد مركزي جديد بسازد كه هزينه‌اش از 000/300 دلار بيشتر نشود». هر عضوي مي‌تواند پيشنهاد كند كه «با خط زدن «000/300 دلار» از قطعنامه در دست بررسي يك جاي خالي ايجاد شود». اگر چنين پيشنهادي به تصويب برسد، مشخصه خط خورده براي ايجاد جاي خالي به طور خود به خودي تبديل به يكي از پيشنهاد‌ها براي پركردن آن مي‌شود- مانند 000/300 دلار در اين نمونه. گرچه پيشنهاد ايجاد جاي خالي يك پيشنهاد اصلاح از طريق خط زدن و گنجاندن به نظر مي‌رسد، اما در واقع يك پيشنهاد ضمني است (نگا ك: ص. 67-66). پيشنهاد ايجاد جاي خالي احتياج به حمايت دارد، اما نه قابل‌مذاكره است و نه قابل‌اصلاح؛ اين پيشنهاد همچنين در حاليكه يك پيشنهاد اصلاح اوليه يا ثانويه مربوط به محمول مشخصه در دست بررسي باشد، مي‌تواند مطرح شده و به رأ‌ي گذاشته شود. به عنوان مثال، همان پيشنهاد در دست بررسي فوق را در نظر بگيريد، يك پيشنهاد ضمني براي ايجاد جاي خالي با خط زدن «000/300 دلار» مي‌تواند در حالي مطرح شود كه اصلاح اوليه‌ي «خط زدن «000/300 دلار» و گنجاندن «000/350 دلار» نيز در دست بررسي باشد. تصويب پيشنهاد ايجاد جاي خالي در چنين موردي (پيش از رأي‌گيري در مورد اصلاحيه) سبب مي‌شود هر دو مشخصه- يكي در قطعنامه‌ي در دست بررسي و ديگري در اصلاحيه‌ي آن- به پيشنهادهايي براي پركردن جاي خالي تبديل شوند؛ مانند «000/300 دلار» و «000/350 دلار» در مثال ذكر شده.

پ) رئيس مي‌تواند، به شكل زير؛ پيشنهاد جاي خالي بدهد:
«رئيس پيشنهاد مي‌كند با خط زدن «000/350 دلار» يك جاي خالي ايجاد شود. اگر مخالفي نيست، جاي خالي ايجاد خواهد شد [مكث]. مخالفي نيست؛ جاي خالي ايجاد مي‌شود». اگر عضو مخالفت كند، رئيس پيشنهاد را به رأي مي‌گذارد، و با موضوع درست مانند پيشنهاد ايجاد يك جاي خالي كه در فوق توصيف شد، برخورد مي‌كند.

وقتي يك جاي خالي موجود باشد يا ايجاد شده باشد، هر تعداد از اعضاء مي‌توانند، بدون حمايت، يك نام، مكان، رقم، تاريخ، يا مقدار متفاوت براي پر كردن آن ارايه كنند. هيچ عضوي نمي‌تواند بيش از يك پيشنهاد براي پر كردن جاي خالي بدهد مگر آنكه براي اين كار توافق عمومي را كسب كرده باشد. هر پيشنهادي قابل‌مذاكره است و با آن مانند يك اصل مستقل برخورد مي‌شود كه بايد جداگانه به آن رأي داده شود تا يكي از آن‌ها با اكثريت آراء تصويب شود.

پركردن جاي خالي با اسامي. اصول زير در خصوص روند پر كردن جاي خالي با يك يا چند اسم به كار مي‌روند:

الف) رويه پر كردن جاي خالي با يك اسم در عمل همان رويه معرفي نامزدهاست. رئيس هر اسم را وقتي پيشنهاد مي‌شود تكرار مي‌كند، و سرانجام روي هر كدام به همان ترتيب رأي مي‌گيرد تا يكي از آن‌ها اكثريت آراء را كسب كند.
ب) اگر قرار باشد جاي خالي با بيش از يك نام پر شود و اسامي پيشنهادي بيش از تعداد لازم نباشد، اسامي مي‌توانند با توافق عمومي گنجانده شوند.

پ) اگر اسامي پيشنهادي بيش از تعداد لازم باشد، رئيس هر كدام را به ترتيبي كه مطرح شده‌اند به رأي مي‌گذارد تا
تعداد كافي براي پر كردن جاي خالي اكثريت آراء را كسب كنند. اسامي باقي مانده در فهرست پيشنهادي ناديده گرفته مي‌شوند، ‌چون مجمع تصميم گرفته است كدام يك از اسامي جاي خالي را پر كنند.

ت) اگر تعداد اسامي مشخص نباشد، رئيس تمام اسامي پيشنهادي را به رأي‌ مي‌گذارد؛ و تمام اسامي كه اكثريت آراء را كسب كنند گنجانده مي‌شوند.

پركردن جاي خالي با مبلغ. گاهي اوقات ماهيت خاص جاي خالي ترتيبي را كه بر اساس آن پيشنهادهاي پركردن آن بايد به رأي‌گذاشته شود، تعيين مي‌كند. نمونه‌هاي نوعيِ چنين جاي‌ خالي‌هايي آن‌هايي هستند كه بايد با مبالغ پولي پرشوند. در چنين مواردي، هرگاه كه يك ترتيب منطقي آشكار باشد، معقول است كه كل مبالغ پيشنهادي به نحوي مرتب شوند تا رقمي كه كم‌ترين احتمال رأي‌ آوردن را دارد، اول به رأي گذاشته شود و به همين ترتيب ادامه يابد. با هر رأيي‌گيري بعدي، حمايت‌كنندگان جديدي جمع مي‌شوند تا در مورد يك مدخل‌ اكثريتي را شكل دهند.

به عنوان يك مثال در مورد روش پركردن جاي خالي با مبالغ پولي، فرض كنيد كه قطعنامه‌ي ساختن يك ستاد مركزي جديد «با هزينه‌ي كم‌تر از "____" دلار» در دست بررسي باشد، و پيشنهاد شده باشد كه جاي خالي با اين مبالغ پرشود: 000/300 دلار، 000/250 دلار، 000/400 دلار، و 000/350 دلار. ويژگي اين معيار، يعني خرج كردن پول، حكم مي‌كند كه مقادير بايد به ترتيب از بالاترين رقم به پائين‌ترين رقم مرتب و به رأي‌ گذاشته شوند. اگر 000/400 دلار ر‌أي نياورد بايد در مورد 000/350 دلار رأي گيري شود؛ و اگر اين مبلغ رأي نياورد بايد براي 000/300 دلار رأي‌ گيري كرد. و اگر به اين مبلغ رأي داده شود، مبالغ ديگر نبايد به رأي گذاشته شوند، و رئيس بي‌درنگ مي‌گويد: «مبلغ 000/300 دلار جاي خالي را پر مي‌كند. موضوع رأي‌گيري اكنون اين قطعنامه است: «تصويب شد، كه . . . با هزينه‌ي كم‌تر از 000/300 دلار ساخته شود». توجه كنيد كه اگر اول از همه براي كم‌ترين مبلغ رأي‌گيري مي‌شد، ممكن بود تصويب شود. اما نتيجه‌ اين مي‌شد كساني كه مزاياي اضافي محتمل از طريق خرج بيشتر را ترجيح مي‌داند، رسيدگي به مقادير بزرگتر را رها كنند.

از سوي ديگر، فرض كنيد كه پيشنهاد يا قطعنامه اين باشد: «فروش ستاد مركزي با مبلغي نه كم‌تر از ___ دلار». در مورد چنين پيشنهادي، مبالغ بايد به ترتيب از كم‌ترين مبلغ به بالاترين مبلغ رأي‌گيري شود. به اين ترتيب، كساني كه مايل به فروش با كم‌ترين مبلغ هستند، و بعضي ديگر از اعضاء، ممكن است تمايل به فروش به مبلغ بعدي كه بيشتر است بيابند، و به همين ترتيب، تا به كم‌ترين مقداري برسند كه اكثريت مايل به فروش باشد.

پركردن جاي خالي با مكان،‌ تاريخ، يا شماره. وقتي يك جاي خالي قرار است با مكان، تاريخ يا شماره پر شود، از ميان روش‌ها‌ي زير براي مرتب كردن ترتيب رأي دادن به پيشنهادها، مي‌توان يك گزينه را انتخاب كرد:

الف) رأي دادن به پيشنهاد‌ها بر اساس ترتيبي كه ارايه شده‌اند، مانند زماني كه جاي خالي قرار است با نام‌ها پر ‌شوند.

ب) رأي دادن به پيشنهادها به ترتيب احتمال پذيرش آن‌ها، با شروع از كم‌ترين پذيرش، مانند پر كردن جاي خالي با مقادير پولي.

پ) (اگر دليل قاطعي براي افزايش يا كاهش ترتيب برتري وجود نداشته باشد)، به ترتيب به بزرگترين عدد، بيشترين
زمان، د‌ورترين تاريخ، و از اين قبيل رأي داده مي‌شود.

شرايط خاص بايد ترتيب مورد استفاده را تعيين ‌كند.
اگر يك مقدار خط خورده است تا يك جاي خالي ايجاد شود،‌ به آن مقدار در جايگاه مناسب خودش در رتبه‌بندي منطقي ميان مقادير ديگر رأي داده مي‌شود. با اين وجود، اگر يك نام خط خورده باشد تا جاي خالي ايجاد شود،‌ نخستين نامي كه در ميان نام‌هايي كه بايد به آن رأي داده شود، همان نام است.

به پيشنهادهاي پركردن جاي خالي مي‌توان بر اساس روش‌هاي معمولي رأي داد (صص.42 به بعد، 395 به بعد). رأي با ورقه يا قرائت فهرست اعضاء به ندرت مورد استفاده قرار مي‌گيرند مگر در مورد اسامي و در حالي كه رقابت‌ها بسيار سخت باشد- به عنوان نمونه، در ميان چندين شهر كه در پي برگزاري كنوانسيون هستند. وقتي به نام‌ها رأي داده مي‌شود، ورقه در نشان دادن اراده‌ي حقيقي گروه رأي‌دهنده مناسب‌تر است؛ وقتي رأي صوتي باشد،‌ به كساني كه اول نامزد شده‌اند رأي مي‌دهند.

بايد خاطر نشان شود رأيي كه جاي خالي را پر مي‌كند، موضوع اصلي را معيين نمي‌سازد. وقتي جاي خالي پر شد، رئيس بايد بي‌درنگ با قرائت پيشنهاد كامل شده نسبت به رأي‌گيري در مورد آن اقدام كند.

پيشنهاد كفايت مذاكره در مورد پيشنهاد ايجاد جاي خالي يا توقف بحث در مورد پيشنهادهاي ارايه شده براي پركردن جاي خالي طبق دستور نيست. با اين وجود، همان نتيجه ممكن است از پيشنهاد ختم توصيه كه شبيه پيشنهاد ختم معرفي نامزد است حاصل شود (31). اين پيشنهاد با دو سوم آراء به تصويب مي‌رسد و اگر تعداد زيادي توصيه ارايه شده باشد،‌ طبق دستور است.

معمولاً، جاي خالي بايد پيش از رأي‌گيري در مورد خود پيشنهاد پر شده باشد؛ اما اگر اكثريت بزرگي اطمينان داشته باشد كه اقدام پيشنهادي در هر حال رد خواهد شد، با دستور كفايت مذاكره در مورد تمام پيشنهادهاي در دست بررسي به كاربردني، پيش از پر شدن جاي خالي، مي‌توان در وقت صرفه‌جويي كرد. تصويب اين پيشنهاد مجمع را بي‌درنگ به دادن رأي به پيشنهادهاي پيشتر ارايه شده براي پركردن جاي خالي، يا به پيشنهاد اصلي يا اصلاحيه‌اي كه جاي خالي داشته است، وامي‌دارد. با اين وجود، اگر پيشنهاد برحسب شانس نيز تصويب ‌مي‌شد، جاي خالي بايد پر مي‌شد و پيش از انجام هر كار ديگري پيشنهاد بايد كامل مي‌شد.

(براي مثال‌هاي بيشتر در مورد ايجاد جاي خالي و پركردن آن نگا‌ ك: ص. 163س. 15-13، ص. 164 س. 30-32، ص. 166 س. 19- 6، ص. 171 و ص 263).


پذيرش | تماس | نقشه‌ى سايت | | آمار سايت | بازديد كنندگان : 244 / 584495

 پيگيرى فعاليت سايت fa   پيگيرى فعاليت سايت دستورنامه رابرت - ويرايش دهم   پيگيرى فعاليت سايت فصل ششم: پيشنهادهاي فرعي   ?

سايت با اسپيپ درست شده است 3.0.17 + AHUNTSIC

Creative Commons License