كارگاه‌هاي آموزش دستورنامه رابرت (كادرها)

بخش 24. فرجام

چهار شنبه 11 ژوئن 2014

با انتخاب يك مسؤل جلسه، مجمع اختيار و وظيفه‌ صدور احكام در مورد سؤال‌هاي مربوط به قانون پارلمان را به وي تفويض مي‌كند. اما هر دو عضوي حق دارند كه نسبت به حكم وي در مورد چنين سؤالي تقاضاي فرجام كنند. با يك عضو كه درخواست فرجام مي‌دهد و ديگري كه آن را حمايت مي‌كند،‌ سؤال از رئيس گرفته مي‌شود و براي صدور حكم نهايي در اختيار مجمع قرار مي‌گيرد.
اعضاء حق ندارند نسبت به حكم رئيس انتقاد كنند مگر آنكه نسبت به حكم وي فرجام بخواهند.

خصوصيات توصيفي استاندارد

يك فرجام:

1. از هر موضوع در دست بررسي در زماني كه رئيس حكمي را صادر كرده كه فرجام از آن ناشي شده باشد، جلو مي‌افتد. از تمام پيشنهادهاي فوريتي (به شرطي كه براساس نظام‌ رتبه‌بندي پيشنهادها در آن هنگام طبق دستور باشند) عقب مي‌افتد، و از پيشنهادهاي ضمني كه از خارج از خودش ناشي شده باشند عقب خواهد افتاد. اگر قابل‌مذاكره باشد (بنگريد به خصوصيت استاندارد 5، در زير)، از پيشنهادهاي فرعي كميت مذاكره و كفايت مذاكره، و روي ميز گذاري نيز عقب مي‌افتد، به شرط آنكه اين پيشنهاد‌ها بر اساس نظام رتبه‌بندي پيشنهادها در آن زمان طبق دستور باشند. اگر غير قابل ‌مذاكره و وابسته به موضوع(هاي) در دست بررسي باشد،‌ از هيچ پيشنهادي به جز پيشنهاد روي ميز گذاري عقب نمي‌افتد؛ و اگر غير قابل ‌مذاكره باشد و به موضوع(هاي) در دست بررسي وابسته نباشد، از هيچ پيشنهاد فرعي عقب نمي‌افتد.

2. مي‌تواند در مورد هر حكم مسؤل جلسه به كار گرفته شود مگر آنكه:‌
الف) اگر يك اخطار دستور وقتي كه يك فرجام در دست بررسي است صادر شود، حكم رئيس در خصوص اين اخطار دستور فرجام ندارد. گرچه بعداً مي‌توان با يك پيشنهاد مناسب كه مورد را شامل شود تصحيح حكم را مطرح ساخت؛ و
ب) وقتي رئيس در مورد موضوعي حكم كند كه منطقاً امكان دو نظر معقول در مورد آن وجود نداشته باشد، فرجام مي‌تواند تأخيري باشد و مجاز نخواهد بود.

قواعد ناظر بر قابليت كاربرد پيشنهادهاي فرعي در مورد فرجام‌هاي قابل‌مذاكره به شرح زير هستند: يك پيشنهاد محدود كننده يا بسط دهنده مذاكره يا پيشنهاد كفايت مذاكره بدون هيچ تأثيري بر ساير پيشنهادهاي در دست بررسي مي‌توانند در مورد فرجام قابل مذاكره كاربرد داشته باشند. نيز:

● وقتي يك فرجام قابل‌مذاكره به موضوع(هاي) در دست بررسي وابسته نباشد- يعني، وقتي حكم در مورد آن به هيچ وجه بر موضوع(هاي) در دست بررسي تأثيري نگذارد، در مورد چنين فرجام قابل ‌مذاكره‌اي تمام پيشنهادهاي فرعي به جز پيشنهاد تعويق نامشخص يا اصلاح مي‌توانند كاربرد داشته باشند.

● اما وقتي يك فرجام قابل ‌مذاكره به موضوع‌(هاي) در دست بررسي وابسته باشد- مانند مورد فرجام نسبت به حكمي مبني بر وارد نبودن يك اصلاحيه- پيشنهادهاي فرعي، به جز پيشنهادهاي مؤثر بر مذاكره، نمي‌توانند فقط در مورد فرجام كاربرد داشته باشند. با اين حال، آن‌ها مي‌توانند در مورد پيشنهاد اصلي به كارگرفته شوند، و اگر آخري به كميته ارجاع شود، به تأخير بيافتد، يا روي ميز گذاشته شود، فرجام نيز همراه با پيشنهاد اصلي خواهد بود.
در مورد فرجام‌هاي غيرقابل‌مذاكره:

● اگر يك فرجام غيرقابل‌مذاكره به موضوع(هاي) در دست بررسي وابسته نباشد، هيچ پيشنهاد فرعي نمي‌تواند در مورد آن كاربرد داشته باشد؛ با اين وجود،

● وقتي يك فرجام غيرقابل‌مذاكره به موضوع(هاي) در دست بررسي وابسته باشد،‌ هيچ پيشنهاد فرعي نمي‌تواند تنها در مورد اين فرجام كاربرد داشته باشد؛ اما پيشنهاد اصلي مي‌تواند روي ميز قرار بگيرد، و فرجام نيز همراه با پيشنهاد اصلي و تمام پيشنهادهاي مربوطه روي ميز قرار خواهد گرفت.

3. هنگامي كه كسي ديگري صحن داشته باشد،‌طبق دستور است، اما فرجام بايد به موقع مطرح شود. اگر مذاكره يا كاري شروع شده باشد،‌ درخواست فرجام ديگر دير است.

4. بايد مورد حمايت قرار بگيرد.

5. قابل‌مذاكره است،‌ مگر (الف) به عدم نزاكت يا تخطي از قواعد مذاكره مربوط باشد، (ب) به اولويت كار مربوط باشد، (پ) هنگامي مطرح شود كه پيشنهاد بلافاصله در دست بررسي غيرقابل‌مذاكره باشد. وقتي فرجام قابل‌مذاكره باشد،‌ هيچ عضوي حق ندارد بيش از يك بار صحبت كند، به جز رئيس- كه براي چنين نطقي لازم نيست جايگاه خود را ترك كند اما بايد بايستد. بار اول كه رئيس در مذاكره پيرامون فرجام صحبت مي‌كند، شايسته است كه پيش از ساير اعضائي كه در پي صحن هستند صحبت كند. او مي‌تواند در نطق دوم و هنگام ختم مذاكره در مورد فرجام، به استدلال‌هاي ارايه‌ شده عليه حكم پاسخ بدهد يا دلايل اضافي خود را مطرح كند. او بايد در مورد نطق رديه‌ خود حرف بزند و بپرسد كسي هست كه بخواهد پيش از نطق اختتاميه وي سخن بگويد. حتي وقتي فرجام قابل‌مذاكره نباشد،‌ رئيس مي‌تواند هنگام قرائت موضوع براي رأي‌گيري دلايل خود را براي صدور حكم توضيح دهد بدون اينكه جايگاه خود را ترك كند.

6. غير قابل‌اصلاح است.

7. اكثريت يا آراء مساوي حكم رئيس را طبق اين اصل كه تا وقتي حكم رئيس با اكثريت آراء لغو نشود به قوت خود باقي است، تأييد مي‌كند. اگر رئيس عضو مجمع باشد مي‌تواند با رأي خود تساوي آراء ايجاد كند كه در آن صورت حكمش نافذ باقي خواهد ماند.

8. مي‌تواند تجديد نظر شود.

قواعد و توضيح‌ بيشتر
تناسب فرجام. اگر عضوي با حكم مؤثر رئيس بر يك موضوعي اساسي توافق نداشت، در تقاضاي فرجام نبايد ترديد كند. اين وضعيت آسيي‌پذيرتر از مخالفت با عضوي ديگر در جريان مذاكرها نيست. در مورد موضوع‌هاي مهم كه تعداد مخالفان و موافقان نزديك به هم است، مسؤل جلسه چه بسا از فرجام خواهي نسبت به حكم خود استقبال مي‌كند. با رفع مسؤليت رئيس در وضعيت‌ رقابتي شديد و واگذاري آن بر عهد‌ه‌ي خود مجمع، اغلب روابط بهتر حفظ مي‌شود.

كاربرد محدود به حكم‌ها. همانگونه كه در خصوصيات استاندارد 2 توصيف شد، فرجام فقط در مورد حكم صادره از سوي رئيس كاربرد دارد.

در مورد پاسخ رئيس به سؤال پارلماني يا تقاضاي ديگر درخواست فرجام نمي‌توان داد، زيرا چنين پاسخي يك نظر است كه سوي رئيس ابراز مي‌شود، و نه حكمي در مورد مسأله‌اي كه عملاً رخ داده باشد. به عنوان نمونه، در پاسخ به يك سؤال پارلماني، رئيس خاطر نشان مي‌كند كه يك پيشنهاد مشخص در آن زمان مي‌تواند خارج از دستور باشد، اين پاسخ موضوع فرجام نيست. اما با طرح آن پيشنهاد، به رغم نظر رئيس، وقتي او حكم ‌كند كه آن پيشنهاد خارج از دستور است، اخطار مي‌تواند مورد بحث مجمع قرار بگيرد، و از حكم رئيس فرجام خواهي شود.

اعلام نتايج يك رأي‌گيري نيز يك حكم نيست و موضوع فرجام قرار نمي‌گيرد. با اين همه، اگر عضوي نسبت به درستي نتيجه اعلام شده شك داشت مي‌تواند اعلام تشكيك كند (بنگريد به 29).

شكل و نمونه
عضو متقاضي فرجام برمي‌خيزد، بدون انتظار براي كسب صحن رئيس را به شكل زير مخاطب قرار مي‌دهد:

عضو الف: نسبت به حكم رئيس تقاضاي فرجام دارم (حمايت).

رئيس پس از بيان صريح عين موضوع مورد بحث، و در صورتي كه ضروري دانست، توضيح دلايل خود براي صدور حكم، درخواست فرجام را به شرح زير به رأي مي‌گذارد:‌

رئيس:‌ مسأله اين است: «آيا حكم رئيس موضع مجمع [يا «انجمن» يا «سازمان»] خواهد ماند؟»

يا:

رئيس:‌ «مسأله اين است كه «آيا حكم رئيس مورد تأييد است؟».

سؤال نبايد اين باشد كه «آيا رئيس مورد تأييد است؟»، زيرا حكم و نه رئيس مورد سؤال است.
رأي‌ به نحوي اخذ مي‌شود كه رأي مثبت به نفع تأييد حكم رئيس باشد، به اين شرح:‌

رئيس: كساني كه موافق تأييد حكم رئيس هستند بگويند: آري. . . كساني كه مخالف حكم رئيس هستند بگويند:‌ خير. . .

پس از اعلام نتيجه‌ي آراء، كار طبق وضعيت موجود بعد از اقدام بر اساس فرجام از سرگرفته مي‌شود.


پذيرش | تماس | نقشه‌ى سايت | | آمار سايت | بازديد كنندگان : 500 / 583242

 پيگيرى فعاليت سايت fa   پيگيرى فعاليت سايت دستورنامه رابرت - ويرايش دهم   پيگيرى فعاليت سايت فصل هشتم: پيشنهادهاي ضمني   ?

سايت با اسپيپ درست شده است 3.0.17 + AHUNTSIC

Creative Commons License