وکیل با شرافت
در مراسم خاکسپاری هما سلطانی، دختر عبدالفتاح سلطانی حاضران در مراسم خطاب به پدرش فریاد زدند: وکیل با شرافت، تسلیت، تسلیت.
یکی از موضوعهایی که در کارگاههای آموزش دستورنامه مورد بررسی قرار میگیرد این است که: شرف چیست و شرافتمند کیست؟ دلیل گنحاندن این موضوع در برنامههای آموزشی دفتر کادرها این است که «جامعه» و «انجمن» بدون اعضای با شرافت به باند قدرت تبدیل میشود.
نخستین جملهی قسمت ۶۱ کتاب دستورنامه رابرت که «رویههای انظباطی» در جامعهها و انجمنها را توضیح داده، تصریح میکند: در بیشتر جامعهها مسلم گرفته میشود که اعضا باید شرافتمند و خوشنام باشند، و بعضی از انواع انجمنها و کانونها باید کدهای اتیکز اختصاصی خودشان را داشته باشند و رعایت کنند.
حتی اگر چنین تصریحی هم نمیشد، لزوم با شرف بودن اعضای یک جامعه انسانی بداهتا قابل شهود است: یک جامعه فقط هنگامی انسانی خواهد شد که اعضای آن حقوق یکدیگر را بشناسند و رعایت کنند و ۸۰۰ صفحه کتاب دستورنامه رابرت چیزی نیست جز همان قواعدی که رعایت آنها به معنای رعایت حقوق اکثریت، اقلیت، افراد و غائبان در یک جامعه، به صورت متوازن و بر اساس هر عضو یک رأی است. حقوقی که تقریبا اکثریت آنها در عرف پارلمانی ایران شناخته شده هم نیست، چه برسد به درک ضرورت رعایت آنها. و فقط بعد از آشنایی و درک عمیق این قواعد است که بعضی از اذهان توسعه یافته علت ساختاری فساد و بیشرافتی گسترده و رایج در ایران امروز را درک میکنند. و همینها هستند که کمر همت به ترویج این قواعد میبندند. یکی از نخستین این کسان عبدالفتاح سلطانی بود و خواهد بود.
از همان نخستین روزهایی که قرار شد نخستین کارگاه آموزش دستورنامه رابرت فراخوان شود، یکی از اعضای ۵ نفره گروه دعوت کننده، عبدالفتاح سلطانی بود که به خاطر دفاع از حقوق متهمان سیاسی بیگناه، دستگیر شد و به زندان افتاد. این کارگاه به دعوت آقایان دکتر مصطفی معین، مهدی جمالی بحری و مربی دستورنامه در تاریخ یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ تشکیل شد و تا حدود ۶۰ نشست نیز بدون حضور عبدالفتاح سلطانی ادامه یافت. با این همه، در مدت کوتاهی که وی برای درمان در بیمارستان سینا بستری شده بود، به هر کس که به عیادتش میرفت توصیه میکرد در کارگاههای آموزش دستورنامه شرکت کند و این قواعد را بیاموزد.
هنگام بررسی معنا و مفهوم شرف و شرافتمند در کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت، از جمله به تجربه انجمنهای پروفشنال در کشورهای متمدن ،که در زمینه تدوین کد اتیکز و دستور شرف تجربه دارند اشاره میشود. به عنوان نمونه، آن قسمت از مقدمه کد اتیکز انجمن پزشکان آمریکا که در سال ۱۸۴۸ و همزمان با تصویب اساسنامه آن انجمن تدوین و تصویب شد، مورد تأمل قرار میگیرد که خاطر نشان کرده است: در میان پزشکان آمریکا، پزشکان برجستهای فعالیت دارند که تمام همکاران آنان را به عنوان پزشکان با شرف میشناسند. رفتار این پزشکان پروفشنال، میتواند الگوی رفتاری سایر پزشکان عضو انجمن باشد و انجمن برای تدوین کد اتیکز خود میتواند استانداردهای رفتار اتیکال و پروفشنال را از روش رفتار همین پرشکان پروفشنال استخراج کند.
یکی از دغدغههای مربی دستورنامه رابرت این بوده و هست که اگر قرار باشد هر یک از شبه پروفشنهای ایرانی، روزی روزگاری، گوش شیطان کر، به یک پروفشن واقعی ارتقا بیابند، کدام یک از اعضای آن پروفش میتواند به عنوان الگوی سایر اعضای آن پروفشن مورد بررسی قرار بگیرد؟
این پرسش، سهل و ممتنع است. اما خوشبختانه شعار امروز مردم در بهشت زهرا تکلیف را روشن کرد: عبدالفتاح سلطانی یک وکیل با شرافت و پروفشنال است که رفتار او میتواند الگوی رفتاری یک وکیل پروفشنال باشد.
مربی دستورنامه رابرت، مدتها قبل به همین نتیجه رسیده بود که در باره عبدالفتاح چنین نوشت:
با نام تو آعاز میکنم
قبلهام خانهی خالی از توست
بعد از هر جرعهی آب به تو سلام میدهم
رو به زندانی که تو در آن اسیری تعظیم میکنم
ای با شرف
عبدالفتاح سلطانی.
دستور شرف وکلا رفتار توست
تراز عدل تویی
تو به حقوق بشر معنا بخشیدی
تجسم پروفشنگرایی وکالت
ای با شرف
عبدالفتاح سلطانی.
حبس تو در محبس دین فروشان
بهترین حجت انکار آنان است
بهترین توجیه کافر شدن مسلمان.
اگر خدایی هم باشد
حتما خجالتزده شماست.
ای با شرف
عبدالفتاح سلطانی
به نام تو چراغ را روشن خواهیم کرد
در محضر دادگاههای ظلم
با یاد تو از مظلومان دفاع میکنیم
هرگز به آستان تو پشت نخواهیم کرد
ای با شرف
عبدالفتاح سلطانی
صبوری تو، مثل همسرت. مثل دخترت
اما سکوت ما موجه نیست
عذر ما را پذیرا باش
کسی به ما شرافتمندانه زیستن را نیاموخت
ای با شرف
عبدالفتاح سلطانی.