طرح ملی «بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی»
«مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان» (ماپا) به عنوان نخستین مؤسسهای که مفهوم درست «پروفشن» و «پروفشنگرایی» را، در یک بیانیه تشریحی مفصل به فارسی زبانان معرفی کرد، اول خرداد ماه ۱۳۸۵ تأسیس شد و نخستین مدیرعامل آن دکتر داریوش فرهود متخصص دانش ژنتیک بود که یکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ دستگیر و پس از بازجوییهای مافیایی آزاد شد.
در مراسم سالگرد تأسیس این مؤسسه که شامگاه اول خرداد ماه ۱۳۸۶ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد، نمایندگانی از شبهپروفشنهای دولتی دعوت شده بودند و متن بیانه این مؤسسه با عنوان «بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی» مطرح شد و مورد بررسی قرار گرفت: «پروفشن» چسیت؟ با «شبهپروفشنهای دولتی» در ایران چه تفاوتهایی دارد؟ و چرا بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی میتواند، بعد از ترجمه به زبان عامه فهم، به عنوان یک طرح ملی برای فردای ایران مطرح شود؟
خاطر نشان میکند در جریان تأسیس «شورای ایرانی ترویج اخلاق پروفشنال» در سال ۱۳۸۶ بود که مشخص شد فقدان رویههای عقلانی مورد توافق اعضا، امکان مذاکره و رسیدن به تصمیم مورد توافق را، به خصوص اگر تعداد اعضای یک مجمع تصمیمگیری از تعداد انکشتان دو دست بیشتر باشد، غیرممکن میسازد. و از جمله به همین دلیل فعالیت آن شورا متوقف شد تا امروز که تجربههای محلیسازی شدهی قانون عام پارلمانی - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح و تبین شده است - امکان از سرگیری آن فراهم آمده است. به همین خاطر، دفتر کادرها تلاش خواهد کرد تا طرح ملی بازآفرینی پروفشنها را در دستور کار قرار دهد و به ویژه از فرصتهای بالقوهای که جنبش زن، زندگی و آزادی میتواند فراهم آورد، برای ترویج و تحقق این طرح بهره ببرد. به همین خاطر، بخش قابل توجهی از برنامههای راهبردی شورای عالی نهادهای مدنی در دوران گذار، استقلال کامل تمام پروفشنها از دولت سیاسی و تفویض اختیار اداره امور پروفشنال آنها به خود پروفشنهاست.
در ادامه، متن کامل بیانیه «مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان»)(ماپا)، به نقل از دومین شماره اتیکز، نشریه این مؤسسه، عیناَ نقل میشود:
پيشنويس بيانيهي «مؤسسه اخلاق پزشكي ايرانيان»(ماپا) در مورد چشمانداز حرفهها در ايران، همراه با كارت دعوت به مراسم نخستين سالروز تأسيس ماپا، اول خرداد ماه ۱۳۸۶، تقديم مدعوان شد تا پس از مطالعهي انتقادي آن، نظرات و پيشنهادهاي خود را براي ارتقاء بيانيه در اختيار «ماپا» بگذارند.
ضمن تشكر از كساني كه نظراتشان را در اين زمينه مطرح كردند، در ادامه، متن نهايي بيانيه با عنوان «بازآفريني پروفشنها از شبهپروفشنهاي دولتي» ارايه ميشود. خاطر نشان ميسازد، در اين بيانيه، بيشتر وضعيت پروفشن پزشكي مورد توجه قرار گرفته است، اما به نظر ميرسد چارچوب مفهومي كه در اين تحليل به كارگرفته شده، براي ديگر پروفشنها نيز كاربرد داشته باشد. در اين صورت، اعضاء ديگر شبهپروفشنهاي دولتي نيز چارهاي ندارند جز ساختن سازماني پروفشنال براي رهبري روند بازآفريني پروفش از شبهپروفشن دولتياي كه در آن مشغول هستند. و اما متن بيانيه:
● ويژگيهاي پروفشن
۱ - در زبان فارسي، واژهي «حرفه»، معادل پيشه و كسبوكار است. با اين همه، بعضي از پيشهها ويژگيهايي دارند كه آن ها را از ساير حرفهها متمايز ميسازد. در زبان لاتين به اين گروه از مشاغل «پروفشن» ميگويند. طبابت، وكالت، روحانيت، و تعليم و تربيت از قديميترين پروفشنها محسوب ميشوند. در دوران مدرن، پروفشنهاي بسياري پا به عرصه گذاشتهاند. اين سند به اين پرسشها ميپردازد: پروفشنها چه ويژگيهايي دارند؟ چرا در كشورهاي در حال توسعه «شبهپروفشن» ايجاد شد؟ عوارض ناخواسته و نامطلوب شبهپروفشنها چيست؟ چگونه ميتوان و بايد از شبهپروفشن، پروفشن آفريد؟
۲ - «پروفشن» از واژهي لاتين «پروفشيو» گرفته شده كه به معناي يك اظهارنامهي علني همراه با ضمانت اجراي يك تعهد بوده است. پروفشنها گروههايي هستند در خدمت به يك خيرعالي، و به طور علني اعلام ميكنند كه اعضاء آنها بر اساس روشهاي مشخصي عمل خواهند كرد و پروفشن و جامعه با هر عضوي كه طبق روش اعلام شده عمل نكند، برخورد خواهد كرد. به مجموعهي استانداردهاي حاكم بر رفتار اعضاء يك پروفشن «كد اتيكز» آن پروفشن ميگويند.
۳ - پروفشنها سه ويژگي اساسي دارند كه عبارتند از:
۳ - ۱ - احراز صلاحيت در يك تشكل تخصصي مبتني بر سلسله مراتب معرفت، و مهارت؛
۳ - ۲ - اذعان به وظايف و مسؤليتهاي خاص در قبال جامعه و مشتريان؛
۳ - ۳ - داشتن حق تربيت، پذيرش، تنبيه و اخراج اعضاء به خاطر ناتواني در حفظ صلاحيت يا عدم رعايت وظايف و مسؤليتها.
۴ - بديهي است كه اعضاء پروفشنها نيز همانند ساير حرفهها، عمدتاً، از طريق فعاليت پروفشنال خود امرار معاش ميكنند. با اين همه، يك خصوصيت مهم ديگر، پروفشنالها را از اعضاء حرفهها متمايز ميسازد: مشتريان پروفشنها ناگزيرند به اعضاء پروفشنها به صورت يك جانبه اعتماد كنند. متقابلاً، پروفشنالها نيز، هميشه و در همه حال، ميبايست منافع مشتريان پروفشن را نسبت به منافع شخصي خود در اولويت قرار دهند و با دقت مراقب باشند تا اعتماد يك جانبهي جامعه و مردم به پروفشنها مخدوش نشود. همين خصوصيت، هستهي اصلي «پروفشناليسم» را تشكيل ميدهد. در نتيجه ميتوان تعريفي از پروفشناليسم ارايه داد كه در مورد آن گستردهترين توافق وجود دارد: پروفشناليسم عبارت است از «ابراز ارزشها، باورها، و رويكردهايي كه نيازهاي شخص ديگر را فراتر از نيازهاي شخصي شما قرار ميدهند».
نيازي به گفتن نيست كه هر پروفشني، بايد پروفشناليسم ويژهي خود را خلق كند كه از فلسفهي وجودي همان پروفشن
ناشي ميشود. با اين همه، و همانگونه كه گفته شد، تمام پروفشنها در خدمت يك خير عالي اجتماعي هستند، در نتيجه، تمام پروفشنالها، بايد منافع مشتريان را نسبت به منافع خود در اولويت قرار دهند. به اين ترتيب ملاحظه ميشود كه پروفشناليسم ميتواند چارچوب مفهومي مناسبي براي ساختن جامعهاي كه به طور مداوم انسانيتر ميشود در اختيار بگذارد. و همين خصوصيت است كه ميتواند براي ما جذاب باشد.
- تعدادی از مهمانان مراسم سالگرد تأسیس ماپا. خانه هنرمندان ایران. اول خرداد ۱۳۸۶
● پروفشنها در گذر زمان
۵ - بـررســــي تحــولاتـي كـه پروفشنها در گذر زمان تجربه كردند به پژوهشهاي گسترده نياز دارد. اما با توجه به تحولات پروفشن پزشكي، داروسازي، معماري، مهندسي و وكالت در كشورهايي مثل فرانسه و انگلستان ميتوان به چند ويژگي مشترك در ميان پروفشنها اشاره كرد كه وضعيت پروفشنها در كشورهاي در حال توسعه را نيز تا حدودي توضيح ميدهند.
۶ - همانگونه كه پيشتر گفته شد، يكي از ويژگيهاي پروفشنها، حقوقي است كه جامعه به آنها اعطاء كرده است تا اعضاء جديد را گزينش كرده، به آنان آموزش داده و در صورت احراز صلاحيت، آنان را به درون پروفشن بپذيرند. تدوين برنامههاي درسي، گرفتن امتحان از دانشجويان، دادن دانشنامه به فارغالتحصيلان از جمله حقوق طبيعي پروفشنها بوده است.
از جمله پروفشنهاي سنتي در ايران كه از چنين حقوقي برخوردار بوده، پروفشن روحانيت است. روحانيت كه هنوز نيز اين حقوق را تا حدود زيادي براي خود محفوظ نگهداشته است، بدون دخالت دولت، طلاب علوم ديني را پذيرش ميكند و پس از اتمام مراحل آموزش مقدماتي، طي مراسم عمامهگذاري، طلاب با صلاحيت را رسماً به عضويت پروفشن ميپذيرد.
تقريباً مشابه همين مراسم نيز در برخي از دانشكدهها، كه فارغالتحصيلان آنها بايد به عضويت پروفشن درآيند، برگزار ميشود. در اين مراسم نيز، فارغالتحصيلان لباسهاي ويژهاي به تن ميكنند و پس از اداي سوگند، رسماً به درون پروفشن پذيرفته ميشوند.
به رغم اين شباهتها، تأمل بيشتر در اين مراسم، يك تفاوت ماهوي را آشكار ميسازد: در حاليكه پروفشن روحانيت در ادارهي امور خود مستقل است، مسؤليت ادارهي امور ساير پروفشنها را دولت بر عهده گرفته است. به اين ترتيب، در بسياري از كشورهاي در حال توسعه، پديدهي عجيبي شكل گرفته كه ميتوان آن را «پروفشن دولتي» ناميد كه طبعاً يك مفهوم پارادوكسيكال و متناقضنماست و بسياري از ويژگيهاي غيرپروفشنال حاكم بر اين به اصطلاح «شبهپروفشنها» نيز ناشي از دولتي بودن آنهاست.
● مقــايسـهي پروفشـن دولتــي و غيردولتي
۷ - سربرآوردن نظام سرمايهداري از درون نظام فئودالي در اروپا يكي از جذابترين مراحل تحول جامعهي انساني است و تئوريهاي متنوعي براي تبيين اين تحول ارايه شده است. نكتهاي كه به اين بحث مربوط ميشود اين است كه در جريان اين تحول عظيم تاريخي، بر سر پروفشنها چه آمد؟
هر چند ارايهي پاسخهاي دقيق به اين پرسش به پژوهشهاي گستردهاي نياز دارد، تا آنجا كه به هدف اين سند مربوط ميشود ميتوان به چند نكته اشاره كرد.
۸ - پروفشنهايي مانند پزشكي، داروسازي، مهندسي، معماري، وكالت و تعليم و تربيت، هم از نظر كمي و هم از نظر كيفي با سرعت رشد كردند به نحوي كه در اواخر قرن هفدهم و اوائل قرن هيجدهم ميلادي، يكي از مبرمترين مسائل اين پروفشنها، قانوني كردن حقوق عرفي خودشان بود.
همانگونه كه پيشتر گفته شد، پيش از شكلگيري دولتهاي پارلماني مدرن، پروفشنها، در ازاء اعلام علني و رسمي كد اتيكز خود و پايبندي به آن، عرفاً از حقوق مرتبط به ادارهي مستقل پروفشن برخوردار بودند. اما با شكلگيري دولتهاي مدرن، اين حقوق عرفي بايد به حقوق قانوني تبديل ميشد و در پارلمان به تصويب ميرسيد.
۹ - هر چند در هيچ يك از كشورهاي اروپايي و بعدها، ايالات متحدهي آمريكا و كانادا، روندهاي تبديل حقوق عرفي پروفشنها به حقوق قانوني، كاملاً مشابه يكديگر طي نشده است، اما در تمام اين روندها، تقريباً يك چيز مشترك ميتوان يافت: تصويب قانوني كه بر اساس آن يك سازمان عمومي غيردولتي تأسيس شد كه توسط تركيب معقولي از اعضاء منتخب پروفشنها و اعضاء منصوب از سوي حاكميت اداره ميشود. قدرت اين سازمانها ناشي از قدرت قانوني اعطاء شده از سوي مردم است و اين قدرت غيردولتي در خدمت حاكميت پروفشن ِاعمال ميشود. به اين ترتيب، اين سازمانهاي غيردولتي عمومي و پروفشنال، در واقع همان مسؤليتهايي را بر عهده دارند كه پيش از اين تاريخ، پروفشنها بر عهده داشتند: نظارت بر برنامههاي درسي دانشكدهها و تأييد كردن صلاحيت آموزشي آنها، پذيرش عضو جديد به درون پروفشن و رجيستر كردن آنان، تدوين استانداردهاي حاكم بر رفتار اعضاء پروفشن، نظارت بر عملكرد اعضاء، و تنبيه اعضائي كه صلاحيت پروفشنال خود را از دست ميدهند. به عبارت ديگر، وظيفهي اصلي اين سازمانهاي عمومي غيردولتي، دفاع از حقوق مردم و دفاع از حسن شهرت و اعتبار و منزلت پروفشنهاست. بديهي است كه دفاع از منافع صنفي اعضاء پروفشنها نيز بر عهدهي انجمن ها و اتحاديههاي صنفي است كه از سوي اعضاء تأسيس و اداره ميشوند.
پيش از ادامهي بحث، اشاره به عنوان برخي از اين سازمانها كه در انگلستان فعال هستند، ضروري است:
♦ شوراي عمومي پزشكي
♦ شوراي عمومي دندانپزشكي
♦ شوراي عمومي اوستئوپاتيك
♦ شوراي عمومي اپتيك
♦ شوراي عمومي كايروپراكتيك
♦ بورد رجيستريشن آرشيتكتها
♦ كالج سلطنتي جراحان دام
♦ جامعهي سلطنتي داروسازي بريتانياي كبير
♦ شوراي پروفشنهاي سلامتي
♦ شوراي پرستاري و مامايي
تمام سازمانهاي فوق، كه بر اساس قانونهاي بسيار مفصل و بسيار دقيق شكل گرفتهاند و از سوي نمايندگان پروفشن اداره ميشوند، به «شوراي خبرگان» بريتانياي كبير پاسخگو هستند. شوراي خبرگان در بريتانيا به قدمت سلطنت در اين كشور است و براي ارايهي مشاوره به پادشاه و ملكه تأسيس شده است.
۱۰ - همانگونه كه پيشتر گفته شد، ساختار اين سازمانهاي غيردولتي و عمومي، كه متكفل ادارهي پروفشنها هستند، در كشورهاي مختلف متفاوت است. به عنوان نمونه، در ايالت نيويورك آمريكا، بر اساس قانون، 49 پروفشن به رسميت شناخته شده است كه هر كدام توسط يك بورد ويژه اداره ميشود. حقوق مشتريان هر يك از اين پروفشنها با دقت تعريف شده و سازمانهايي وظيفه دارند تا اين حقوق را به مشتريان آموزش دهند. كد اتيكز هر يك از اين پروفشنها نيز تدوين شده است و نام اعضائي كه اين كد اتيكز را نقض كردهاند و خلاصهي پروندهي آنان نيز از طريق سايت «اداره پروفشنها» وابسته به وزارت آموزش ايالت نيويورك علناً منتشر شده و در دسترس است.
هر چند قوانين مربوط به پروفشنها در كشورهاي مختلف، متفاوت است، اما جوهر اصلي در تمام آنها يكي است.
به عنوان نمونه، در حالي كه بورد رجيستريشن آرشيتكتها در انگلستان 15 عضو دارد كه 7 نفر آنان از سوي آرشيتكتهاي رجيستر شده در انگلستان انتخاب ميشوند و 8 نفر ديگر را شوراي خبرگان انگلستان منصوب ميكند، بورد رجيستريشن داروسازان در ايالت كاليفرنيا 5 نفر عضو دارد كه همه داروسازان رجيتسر شده در كاليفرنيا هستند. ۳ نفر آنان را فرماندار كاليفرنيا منصوب ميكند و 2 نفر ديگر از سوي داروسازان رجيستر شده در كاليفرنيا انتخاب ميشوند.
۱۱ - با مطالعه و مقايسهي سازمانهاي عمومي غيردولتي پروفشنال در كشورهاي صنعتي پيشرفته، ميتوان برخي از خصوصيات مشترك آنها را، كه با هدف اين سند همخواني دارند، فهرست كرد:
۱۱ - ۱ - مسؤليت تدوين استانداردهاي حاكم بر رفتار پروفشنالهاي رجيستر شده و با پروانه، بر عهدهي اين سازمانهاست.
۱۱ - ۲ - اين سازمانها مسؤليت ارتقاء پروفشناليسم هر پروفشن را بر عهده دارند.
۱۱ - ۳ - تمام هزينههاي اين سازمانها، به شكل عادلانه و متناسب با درآمد و سابقهي فعاليت پروفشنالها، از آنان دريافت ميشود و دولتها هيچ مسؤليتي در اين زمينه بر عهده ندارند. پروانهي فعاليت پروفشنالهاي رجيستر شدهاي كه اين هزينه را نپردازند، بيدرنگ باطل ميشود.
۱۱ - ۴ - قوانين، اساسنامه، آئيننامهها، مقررات و دستورالعملهاي اين سازمانها با چنان دقت فوقالعادهاي تدوين شده و روزآمد ميشوند كه امكان بروز هر گونه خطا، تخلف، فساد، پارتي بازي، سمبلكاري، بينظمي، و رفتار غيرپروفشنال در آنها هرگز به وجود نخواهد آمد.
۱ - ۵ - اين سازمانها به اين معنا غيردولتي هستند كه تداول قدرت در دست احزاب مخالف، هيچ تأثيري در عملكرد آنها نخواهد گذاشت، چرا كه مديريت اين سازمانها غيردولتي و پروفشنال است.
۱۱ - ۶ - اين سازمانها، به اين معنا غيرسياسي هستند كه از هيچ حزبي جانبداري نميكنند. با اين همه، در ايالات متحدهي آمريكا، اعضاء انجمنهاي پروفشنال، و نه سازمانهاي غيردولتي و عمومي پروفشنال، در دفاع از اين يا آن كانديداي طرفدار برنامههاي انجمن خود، «كميته اقدام سياسي» تشكيل ميدهند و از طريق گردآوري اعانه، از كانديداي مورد نظر حمايت ميكنند. اين حمايت مشروط به مذاكرات مفصل با كانديداها و كسب اطمينان از حمايت كانديدا از منافع پروفشنال اعضاء انجمن است. اين شيوهي اصولي براي پيشبردن درخواستهاي پروفشن در سطح سياسي را با شيوهي معمول در ايران مقايسه كنيد: در سطح هر پروفشن، هواداران يك جريان سياسي خاص، گروهي را تشكيل ميدهند، و به جاي آنكه مطالبات پروفشنال را در سطح سياسي دنبال كنند، مطالبات طبيعتاً متضاد جريانهاي سياسي را در سطح پروفشن مطرح ميسازند و به اين ترتيب، به تفرقه در پروفشنها دامن ميزنند. در حاليكه هر پروفشني، به اتحاد و همبستگي اعضاء خود حول محور پروفشناليسم نياز مبرم دارد.
11 - 7 - وظيفهي اصـلي و انحصاري سـازمانهاي غيـردولتي و عمومي پروفشنال، فقط و فقط دفاع از منافع مشتريان پروفشن و اعتبار پروفشن است، اما انجمنهاي پروفشنال، كه در قالب اتحاديههاي صنفي تشكيل ميشوند از منافع اعضاء خود دفاع ميكنند. با اين همه، نكتهي در خور تأمل اين است كه تمام خواستههاي صنفي آنان به شكلي صورتبندي ميشود تا اين نكته را اثبات كند كه تأمين آنها نيز منافع بيشتري براي مشتريان پروفشنها در پي خواهد داشت. به بيان دقيقتر، منافع پروفشنها واقعاً جداي از منافع مشتريان پروفشنها نيست. همانگونه كه منافع يك مادر جداي از منافع كودك وي نخواهد بود.
۱۱ - ۸ - مطالعهي تاريخچهي اين سازمانها نشان ميدهد كه قوانين آنها، ابتداء از سوي اعضاء انجمنهاي پروفشنال به پارلمان كشورها پيشنهاد شده است. به عنوان نمونه، انجمن پزشكي بريتانيا «قانون پزشكي» را به پارلمان كشور ارايه داد كه بر اساس آن در سال 1858، «شوراي عمومي پزشكي» تأسيس شد. هدف اين انجمن از ارايهي آن پيشنهاد، از جمله اين بود كه از فعاليت پزشكان فاقد صلاحيت و آموزشنديده جلوگيري شود. گفتني است كه در آن هنگام هنوز وزارتخانهاي به عنوان وزارت بهداشت يا «خدمات ملي سلامتي» نيز تأسيس نشده بود و بعدها به پيشنهاد انجمن پزشكي بريتانيا چنين وزارتخانهاي ايجاد شد.
- دکتر داریوش فرهود مدیرعامل ماپا
- در مراسم سالگرد تأسیس ماپا. خانه هنرمندان ایران. اول خرداد ماه ۱۳۸۶
● شبهپروفشنهاي دولتي
۱۲ - در حاليكه دولت مدرن و از جمله وزارتخانههاي تخصصي در كشورهاي پيشرفتهي صنعتي عمدتاً ساختهي پروفشنها هستند، در كشورهاي در حال توسعه، و در غياب پروفشنهاي مدرن، دولتها به ناگزير متكفل ايجاد پروفشنها شدند و به اين ترتيب، پديدهي غريب «پروفشن دولتي» شكل گرفت.
در ايران، ابتداء دارالفنون با مدرسان و معلمان خارجي آموزش دانشجويان را آغاز كرد. بعدها، فرزندان درباريان، اشراف و زمينداران، براي فراگيري دانشهاي جديد راهي كشورهاي اروپايي شدند. سالها بعد، رضا شاه، نخستين دانشگاه دولتي تهران را تأسيس كرد و فارغالتحصيلان اين دانشگاه، نخستين نسل پروفشنالهايي بودند كه نه محصول پروفشن، كه محصول يك دانشگاه دولتي بودند.
دولتي شدن پروفشنها عوارض ناخواستهي فراواني در پي داشت و دارد كه همه شاهد آن هستند و در ادامه مورد بررسي قرار خواهد گرفت. اما پيش از بررسي اين عوارض و ارايهي راهكارهايي براي كسب استقلال و غيردولتي شدن پروفشنها، پرداختن به چند نكتهي ديگر اهميت دارد.
● فتوتنامهها
۱۳ - كساني كه با تاريخ ايران آشنا هستند ميدانند كه حرفهها در ايران سابقهاي طولاني دارند و آثار مكتوب و غير مكتوب فراواني به جا مانده كه جنبههاي متنوعي از سنتهاي غني آن حرفهها را به نمايش ميگذارند. يقيناً اين سابقهي طولاني فرهنگي به بررسيهاي گسترده نياز دارد. با اين همه، وضعيت امروز نشان ميدهد كه هجوم سيلآساي پديدههاي شبهمدرن در قرنهاي اخير از يك سو، و انحطاط حيرتانگيز ايران در همين دوران، از سوي ديگر سبب شده كه چيز چنداني از سنتهاي حرفهها باقي نماند. به علاوه، فتوتنامههاي باقي مانده حاكي از آن است كه آداب و آئين آن روز حرفهها، كاملاً ماهيت ديني داشته و هدف آنها حفظ و حراست از ايمان اهل حرفه بوده است. تجربههاي پس از انقلاب اسلامي نشان ميدهد كه به دشواري ميتوان از ماهيت قدرت ديني تقدسزدايي كرد. همين تجربهها بايد سبب شوند كه در هر نوع تلاش براي احياء آئين فتوت، حتي اگر امكانپذير باشد، تأمل كرد.
● نفت و شبهپروفشن دولتي
۱۴ - اين بحث نيز به بررسي بيشتر نياز دارد كه پروفشنها در كشورهاي در حال توسعهاي كه درآمد نفتي ندارند، چه سرنوشتي يافتهاند. منطقاً ميتوان تصور كرد كه در فقدان درآمدهاي نفتي، دولتهاي كشورهاي در حال توسعه، به سختي بتوانند از پس هزينههاي بازتوليد شبهپروفشنهاي دولتي برآيند، و در نتيجه، اين مسؤليتها را واميگذارند. اما با مشاهدهي وضعيت ايران ميتوان تصور كرد كه تا يكي دو دههي آينده، درآمدهاي نفتي اين امكان را به دولتها خواهد داد تا از تشكيل پروفشنهاي غيردولتي و مستقل پيشگيري كنند.
● عوارض شبهپروفشنهاي دولتي
۱۵ - اگر دولت به مثابه «دستگاهي براي اِعمال انحصاري قدرت به منظور اجراي قوانين عادلانه» در نظر گرفته شود، در آن صورت، جامعهاي انساني است كه تحت سلطهي بي چون چراي چنين دولتي باشد كه به هيچ فردي اجازهي تجاوز به حقوق افراد را نميدهد. در آن صورت، به قول هگل، شهروند آزاد شهروندي است كه از نظام سياسي جامعه تبعيت كند.
با اين همه، و بنا به عوامل گوناگون، دولتها در ميدان عمل از مرزهاي منطقاً تعريف شدهي خود بسيار فراتر رفته و خواهند رفت. تك تك اين عوامل، و تأثير آنها بر دولتي شدن پروفشنها در كشورهاي گوناگون را ميتوان و بايد با دقت بررسي كرد. اما حوصلهي اين سند گنجايش چنان بررسيها را ندارد. در نتيجه ميتوان به يك عامل بسيار مهم در اين زمينه اشاره كرد: فقدان پروفشن
۱۶ - هنگامي كه سرريز امواج شبه مدرنيته كشور ما را نيز در كام خود فرو ميكشيد، تنها پروفشن سنتي كه تاب و توان مقاومت و پايداري داشت، «روحانيت» بود. دستاورد اين مقاومتها انقلاب اسلامي است كه روحانيت را بر مسند قدرت نشاند و فصل شگفتي در تاريخ كشور گشود. پروفشنهاي ديگري مثل طبابت، قضاوت، وكالت، و تعليم و تربيت، يا هنوز از روحانيت جدا نشده بودند، يا بنيهي چنداني نداشتند كه بتوانند در برابر دستاوردهاي پروفشنهاي همسان در كشورهاي به سرعت رو به رشد صنعتي عرض اندام كنند. در نتيجه، و با شكلگيري دولت شبهمدرن در دوران معاصر، به ويژه در دوران رضا شاه، مسؤليت ايجاد و تأسيس پروفشنها به ناگزير بر عهدهي دولت افتاد و شبهپروفشنهاي دولتي مورد نياز دولت پا به عرصهي وجود گذاشتند.
اكنون ميتوان پرسيد كه شبهپروفشنهاي دولتي در مقايسه با پروفشنهاي غيردولتي و مستقل چه ويژگيهايي دارند؟
۱۷ - مهمترين ويژگي پروفشنها اين بوده و هست كه مسؤليت ادارهي خود را خود بر عهده بگيرند، در حاليكه مسؤل ادارهي شبهپروفشن دولتي، دولت است. همين يك ويژگي، عوارض ناخواسته و نامطلوب فراواني در پي دارد.
۱۷- ۱ - هنگامي كه اعضاء يك شبهپروفشن دولتي مسؤليتي در مديريت پروفشن نداشته باشند، به مرور نسبت به سرنوست پروفشن بيتفاوت خواهند شد و، حداكثر، خواهند كوشيد، خودشان به عنوان يك فرد، پروفشنال باقي بمانند. اما اگر كل مناسبات حاكم بر پروفشنها، پروفشنال نباشد، پروفشنال باقي ماندن افراد اگر نه محال، بلكه بسيار سخت و دامنه و عمق اين پروفشناليسم فردي بسيار محدود خواهد ماند.
۱۷ - ۲ - در حاليكه پروفشناليسم هر پروفشن بايد از سوي خود پروفشن به طور مستمر ارتقاء يابد، پروفشناليسم در شبهپروفشنهاي دولتي، به دليل فقدان مشاركت مسؤلانهي اعضاء پروفشن، به طور مستمر سقوط ميكند.
۱۷ - ۳ - از آنجا كه جوهر پروفشناليسم در اولويت قرار دادن منافع مشتريان نسبت به منافع شخصي اعضاء پروفشنهاست، سقوط مستمر پروفشناليسم معنايي جز سقوط مستمر اعتماد متقابل در جامعه نخواهد داشت. به اين ترتيب، جامعه يكي از مهمترين سرمايههاي خود را كه سرمايهي اجتماعي است، به طور مستمر از كف خواهد داد.
۱۷- ۴ - با سقوط مستمر پروفشناليسم در شبهپروفشنهاي دولتي، كارآمدي و اثربخشي سازمانهاي پروفشنال دولت نيز به طور مستمر سقوط ميكند. در نتيجه، كيفيت خدمات پروفشنال، كه از سوي اين سازمانهاي دولتي به مردم ارايهي ميشود، نيز كاهش مييابد و هزينههاي آنها افزايش پيدا ميكند. اين عوامل به نارضايتي عموم مردم دامن ميزند. تداوم و تعميق اين نارضايتيها، نظام سياسي را با خطر انقلابها و شورشهاي پي در پي مواجه ميسازد و فروريزي حكومتهاي غيرپروفشنال، به اين چرخهي معيوب حيات دوباره ميبخشد.
۱۷- ۵ - بديهي است كه بسياري از اعضاء شبهپروفشنهاي دولتي نيز در برابر اين وضعيت، غيرمسؤلانه عمل نخواهند كرد و ساكت نخواهند نشست. آنان به اشكال مختلف ميكوشند تا در امر ارتقاء پروفشن مسولانه مشاركت كنند. اما با موانع ساختاري و بوروكراتيك دولت مواجه ميشوند و معمولاً اين مشكلات را به حساب مسؤلان وزارتخانه يا سازمان مربوط مينويسند و به اين ترتيب، مشكلات را «سياسي» ميبينند و به دنبال راهكارهاي سياسي ميروند. در نتيجه، به عنوان هوادار اين يا آن حزب، در شبهپروفشن فعاليت ميكنند و به اين ترتيب، و با حسن نيت تمام، به تفرقه در ميان پروفشنها، بيش از پيش دامن ميزنند.
۱۸ - اما اين مشكلات از ذات پديدهي متناقض «پروفشن دولتي» ناشي ميشود: «پروفشن» يك ساختار آريستوكراتيك و اشرافي مبتني بر سلسله مراتب معرفت، مهارت و فضليت است، در حاليكه «دولت»، اگر دولت توراني و ستمگر نباشد، در بهترين حالت يك ساختار دموكراتيك است كه بر اساس رأي اكثريت عامه عمل ميكند. ادغام اين دو ساختار، به معناي حاكم كردن پوپوليسم بر پروفشناليسم خواهد بود، و نتيجهاش، عوارضي است كه در بند ۱۷به اجمال به آنها اشاره شد.
۱۹- تأمل در ساختارهاي موجود در عرصههاي گوناگون نشان ميدهد كه تقريباً هيچ كدام از آن ساختارها، پروفشنال نيستند، به اين دليل ساده كه اين ساختارها محصول كار پروفشنالها نبودهاند. باز هم به اين دليل ساده كه هنگام ساخت آنها در كشور پروفشني وجود نداشته است. حداكثر اينكه اين ساختارها، ساختهي شبهپروفشنهاي دولتي هستند و همان «ناپروفشناليسم» حاكم بر «ناپروفشن»هاي دولتي، مُهر خود را بر اين ساختارها نيز حك كرده است. آيا نيازي به بررسي اين ساختارها در تمام عرصهها وجود دارد؟ آيا هر متخصصي نميتواند فهرست بلند بالايي از مشكلات ريشهاي را در قلمروي فعاليت تخصصي خود ارايه دهد؟
اكنون و با ذكر اين مقدمات ميتوان آن پرسش هميشگي را مطرح ساخت: «چه بايد كرد؟»
- اعضای هیأت مدیره ماپا. مراسم ساگلرد تأسیس این مؤسسه. خانه هنرمندان ایران. اول خرداد ۱۳۸۶
● توليد «پروفشناليسم»
۲۰ - اگر با اين تحليل موافق باشيم كه مشكل در شبهپروفشناليسم دولتي است، در آن صورت چارهاي جز توليد «پروفشناليسم»، كه غيردولتي است، نخواهيم داشت. اما منظور از پروفشناليسم غيردولتي چيست و چگونه ميتوان آن را توليد كرد؟
۲۱ - همانگونه كه پيش از اين گفته شد، تعاريف متعددي از «پروفشناليسم» ارايه ميشود. عامترين تعريف پروفشناليسم عبارت است از: «ابراز ارزشها، باورها، و رويكردهايي كه نيازهاي شخص ديگر را فراتر از نيازهاي شخصي شما قرار ميدهند».
همين تعريف به ظاهر ساده، اگر همانند يك قطبنما عمل كند، ميتواند، در تمام پروفشنها، راه درست را نشان دهد.
به عنوان نمونه، پروفشن پزشكي را در نظر بگيريد: يك پزشك پروفشنال بايد بتواند نيازهاي بيمار را فراتر از نيازهاي شخصي خود قرار دهد. براي تحقق همين اصل ساده، يك پزشك بايد به كدام ارزشها باور داشته باشد؟ به چه عقايدي نيازمند خواهد بود؟ و چه رويكردهايي بايد در وجود وي نهادينه شده باشد؟ فرايند خلق پاسخ درست اين پرسشها، در واقع، فرايند خلق پروفشناليسم پزشكي نيز خواهد بود. همين پرسش و همين فرايند براي تمام پروفشنهاي ديگر نيز مطرح است.
۲۲ - بند ۳ اين سند، عمدهترين ويژگيهاي يك پروفشن را بيان كرده است. نخستين آنها، «احراز صلاحيت در يك تشكل تخصصي مبتني بر سلسله مراتب معرفت، و مهارت» است. چرا وجود چنين تشكلي يكي از شرايط تحقق پروفشن محسوب ميشود؟
هر فردي ميتواند در مورد تواناييهاي خود تصوراتي داشته باشد و خود را يك پروفشنال عالي در خدمت به مشتريان پروفشن بداند. اما مبناي داوري در مورد توانمندي افراد، تصوراتي كه نسبت به خودشان دارند نيست، بلكه داوري ديگران، و در اينجا، داوري يك «تشكل تخصصي مبتني بر سلسله مراتب معرفت و مهارت» است كه ميتواند ملاك قرار بگيرد.
۲۳ - اتفاقاً يكي از نشانههاي فقدان پروفشن در كشور اين است كه تقريباً در هيچ پروفشني، «يك تشكل تخصصي مبتني بر سلسله مراتب معرفت و مهارت» شكل نگرفته است. حتي در پروفشن روحانيت نيز، جز در مقاطعي كه يك «مرجعيت» مورد پذيرش تمام متخصصان علوم ديني قرار گرفته، در اكثر مواقع چندين مرجع مورد احترام و تقليد بودهاند.
ميتوان تصور كرد كه ساختن «يك تشكل تخصصي مبتني بر سلسله مراتب معرفت و مهارت» در جامعهاي كه تمام افراد آن خود را پروفشنال تمام ميدانند چقدر سخت است! به قول ارسطو در كتاب «سياست»، كسي ميتواند «فرمانده» لايقي شود كه پيش از آن «فرمانبر» شايستهاي بوده باشد. اما در ايران، اكثراً خود را يك «فرمانده» ميدانند. اما در عمل، تنها سازمان مبتني بر سلسله مراتب كه ميتواند ايجاد شود، سازمان «نظامي» خواهد بود. و بقيهي سازمانهاي غيردولتي، «هيأتي»هايي هستند بدون سازمان و بدون سلسله مراتب.
در هر صورت، پيش شرط ساختن پروفشناليسم، ساختن «سازمان»هاي پروفشنال است كه هدفشان توليد پروفشناليسم در پروفشن مورد نظر خواهد بود. اما يك «سازمان» پروفشنال چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟
● تجربهي ماپا
۲۴- «مؤسسه اخلاق پزشكي ايرانيان»(ماپا)، به عنوان يك مؤسسه غيرتجاري و غيردولتي، با هدف «همكاري در تدوين كد اتيكز پزشكي و ترويج و ارتقاء اخلاق حرفهاي پزشكي در ميان پزشكان (عمومي و متخصص) .....» و در ميان ساير متخصصان و مراكز بهداشتي درماني، تأسيس شد. نخستين شمارهي «اتيكز»، ارگان ماپا، كه در 8 صفحه و در فروردين ماه ۱۳۸۶منتشر شد، كوشيده است تا تجربههاي اين مؤسسه را در اختيار علاقمندان قرار دهد. به نظر ميرسد، تأسيس چنين مؤسسهاي از سوي علاقمندان در پروفشنهاي ديگر، و تشكيل شبكهاي ملي و سراسري از اين مؤسسات در چارچوب «شوراي ملي ترويج اخلاق حرفهاي»(يا هر عنوان مناسب ديگر)، ابزار مناسبي براي تأسيس پروفشنهاي غيردولتي در كشور خواهد بود.
بخش پاياني اين سند، ضرورت تأسيس چنين مؤسساتي را، در تمام عرصهها، مورد بررسي قرار داده و بر همكاري اين مؤسسات و ايجاد يك شبكهي سراسري تأكيد كرده است. اما پيش از آن، عمدهترين ويژگيهاي ماپا، تا آنجا كه هيأت مؤسس ماپا براي بازسازي پروفشن پزشكي لازم ميدانستند، اجمالاً بررسي ميشود.
♦ غيردولتي بودن
۲۴ - ۱- ماپا اصرار دارد كه به عنوان يك مؤسسه غيردولتي، هميشه غيردولتي بماند. اين اصرار ناشي از هدفي است كه براي خود تعريف كرده است: مشاركت در امر تأسيس پروفشن پزشكي غيردولتي.
يكي از ويژگيهاي پروفشن پزشكي غيردولتي بايد اين باشد كه از درآمدهاي نفتي استفاده نكند. به چند دليل ساده: اول اينكه، تا وقتي پروفشن پزشكي غيردولتي شكل بگيرد، ديگر از درآمدهاي نفتي خبري نخواهد بود! دوم اينكه، هزينهي ادارهي پروفشن پزشكي را بايد فقط پزشكاني بپردازند كه از اين طريق امرار معاش ميكنند. حتي صرف ماليات در اين عرصه نيز اخلاقي و عادلانه نيست. سوم اينكه، كاركنان دولت، كه به عنوان خدمتسالاران جامعه بايد مورد اعتماد مردم باشند، در نتيجه، يك پروفشن محسوب ميشوند، هنوز كد اتيكز خودشان را تدوين و منتشر نكردهاند. در نتيجه، دريافت هر نوع كمك، يا انعقاد هر نوع قرارداد با دولتي كه كد اتيكز كاركنان خود را تنظيم نكرده، ميتواند پروفشنهاي ديگر را در مسيرهاي غيراخلاقي هدايت كند.
به خاطر همين دلايل است كه ماپا از منابع دولتي استفاده نخواهد كرد و براي تأمين منابع مالي مورد نياز خود، به كمك اعضاء و پشتيبانان و خدماتي كه خود ارايه خواهد داد، تكيه ميكند.
♦ استريل بودن
۲۴- ۲ - ماپا متعهد است كه استريل باقي بماند. رخنهي ويروس هر فسادي به درون ماپا ميتواند تحقق هدفهاي اين مؤسسه را تهديد كند. ماپا از انجام هر عملي كه مستلزم آلودگي باشد امتناع خواهد كرد. با اين حال، خواهد كوشيد كه براي حل مشكلات خود، از روشهاي پاك اما مبتكرانه استفاده كند. تجربه نشان ميدهد كه اگر بنا را بر پاكي بگذاريم راهحلهاي فراواني براي هر مشكل كشف خواهد شد.
♦ اخلاقي بودن
۲۴ - ۳ - دغدغهي اصلي ماپا اين است كه تمام عملكردش اخلاقي باشد. براي اين منظور، از همان روزهاي نخست فعاليت، پيشنويس كد اتيكز خود را تدوين كرد و در آن بر پرهيز از شش رفتار غيراخلاقي رايج تأكيد گذاشت.
با تصويب كد اتيكز ماپا، تمام اعضاء و مسؤلان اين مؤسسه متعهد به رعايت مفاد آن خواهند شد. تمام اعضاء ماپا سندي را امضاء ميكنند و طي آن به ماپا اختيار ميدهند تا بر كوچكترين رفتار غيراخلاقي آنان چشم نبندد و براساس رويههاي عادلانه، آنان را تنبيه و مجازات كند.
تمام اعضاء ماپا صراحتاً متعهد خواهند شد هر نوع رفتار غيراخلاقي ساير اعضاء را به مسؤلاني كه به همين منظور تعيين خواهند شد، گزارش دهند. در ماپا هيچ كس به هيچ كس اجازهي ارتكاب كوچكترين عمل غيراخلاقي را نخواهد داد.
♦ پروفشنال بودن
۲۴- ۴ - همــانـگونه كـه در پيشنويس برنامهي استراتژيك ماپا اعلام شده است، هدف كليدي اول ماپا، شناخت هر چه بهتر پروفشناليسم است و دومين هدف كليدي آن، استقرار پروفشناليسم در درون ماپا است.
بديهي اسـت كه پروفشـناليسـم ماپا نمــيتـواند به پروفشــناليســم پزشكي منحصر شود. در حال حاضر، حرفههايي مانند مديريت، امور مالي، روابط عمومي، سازماندهي، آموزش قوانين پارلماني، و فعاليتهاي ديگري از اين دست، هر كدام به يك پروفشن تبديل شدهاند. در نتيجه، استقرار پروفشناليسم در ماپا به اين معناست كه ماپا در تمام عرصههاي مديريتي نيز پروفشنال عمل كند.
● ضرورت تشكيل نهاد ملي بازسازي پروفشنها
۲۵- هدف اعلام شدهي ماپا اين است كه به عنوان يك مؤسسهي غيردولتي در روند «بازسازي پزشكي به مثابه پروفشن» مشاركت كند. اما اين شعار، بدون خواست و همكاري همه جانبهي احزاب سياسي، نمايندگان آنها در پارلمان و دولت، حقوقدانان، وكلا، قضات و به طور كلي قوهي قضائيه، روزنامهنگاران و خبرنگاران، روشنفكران، و در يك كلام، بدون يك عزم ملي محقق نخواهد شد. چرا كه تحقق اين شعار به معناي انجام تحولات ساختاري در تمام ساختارهاي موجود خواهد بود.
در حال حاضر، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، علاوه بر ايفاي نقش خدمتسالار نظام سلامتي، بخش اصلي مسؤليتهاي تمام پروفشنهاي سلامتي را نيز بر عهده دارد. واگذاري تدريجي اين مسؤليتها بر عهدهي پروفشنهايي كه در حال حاضر وجود خارجي ندارند، مستلزم مديريت همزمان دو فرايند ملي است:
۲۵- ۱ - فـــراينـد تـأســيـس سازمانهاي غيردولتي عمومي به عنوان متولي پروفشنهاي سلامتي مثل پزشكي، داروسازي، دندانپزشكي، چشمپزشكي، پرستاري و مامايي، و ديگر پروفشنهاي سلامتي.
۲۵ -۲ - فرايند واگذاري اختيارات، امكانات، اسناد ومدارك موجود در سازمانهاي دولتي به سازمانهاي غيردولتي پروفشنال كه بايد تأسيس شوند.
۲۶ - فقط مقايسهي قانون تشكيل سازمان نظام پزشكي جمهوري اسلامي ايران، حتي آخرين نگارش آن، با، مثلاً، «قانون پزشكي» مصوب پارلمان انگليس كافي است تا نشان دهد تا چه اندازه به آموزش پروفشناليسم در امر قانون نويسي نيازمند هستيم.
سازماني كه بر اساس قانون موجود نظام پزشكي شكل گرفته باشد، صلاحيت آن را نخواهد يافت كه به عنوان يك سازمان غيردولتي عمومي، مسؤليت امور پروفشنال پزشكان كشور را بر عهده بگيرد. به همين ترتيب، انجمنهاي علمي تخصصي پزشكي و پيراپزشكي موجود نيز، با اين اساسنامهها، با اين آئيننامهها و با اين شيوهي مديريتي كه بر آنها ِاعمال ميشود، صلاحيت برعهده گرفتن امور علمي و تخصصي پزشكي را ندارند. بنا بر اين، هر توقعي از دولت، كه مسؤليتهاي حساس خود را برعهدهي اين سازمان نظام پزشكي و اين انجمنهاي علمي تخصصي بگذارد، توقعي است نادرست و نا به جا.
۲۷- با توجه به همين واقعيتهاست كه در مؤسسهي اخلاق پزشكي ايرانيان، متناظر با هر سازمان فعال در عرصهي سلامتي ملي، يك «بخش» پيشبيني شده است. به عنوان نمونه، بخش سازمان نظام پزشكي در ماپا وظيفه دارد، از طريق همكاري نزديك با ساير بخشهاي ماپا، و پس از چند سال تحقيق و بررسي، برنامهي استراتژيك پيشنهادي خود را براي اصلاح قانون سازمان نظام پزشكي تدوين كند و براي تصويب، در اختيار مجمع عمومي ماپا قرار دهد. علاوه بر بخش سازمان نظام پزشكي، تأسيس بخشهاي زير نيز در ماپا پيشبيني شده است:
♦ بخش انجمنهاي پزشكي و پيراپزشكي
♦ بخش بيمارستانها و مراكز درماني
♦ بخش دانشكدههاي گروه پزشكي و پيراپزشكي
♦ بخش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي
♦ بخش بيمهها و سازمانهاي خدمات درماني
♦ بخش انجمنها و سازمانهاي حامي بيماران
♦ بخش داروها و تجهيزات پزشكي
هر يك از اين بخشها وظيفه خواهند داشت حوزهي مرتبط با خود را مورد مطالعه قرار داده و برنامهي استراتژيك پيشنهادي براي بازسازي همان حوزه را از طريق هيأت مديره در اختيار مجمع عمومي قرار دهند. ماپا پيشبيني ميكند تا سال ۱۳۹۰، نگارش اول پيشنويس «برنامهي جامع بازسازي پزشكي به مثابه پروفشن» آماده شده و در اختيار افكار عمومي قرار بگيرد.
- مراسم سالگرد تأسیس ماپا. خانه هنرمندان ایران. تهران. اول خرداد ۱۳۸۶
● از پزشكي تا ساير پروفشنها
۲۸ - اين فقط پزشكي نيست كه دولتي است، «شبهپروفشن»هاي ديگر نيز دولتي هستند. در نتيجه، موفقيت هر تلاشي براي بازسازي پزشكي به مثابه پروفشن، مستلزم همكاري و هماهنگي با تمام شبهپروفشنهاي ديگر خواهد بود.
«مؤسسه اخلاق پزشكي ايرانيان»، هر تلاش براي ارتقاء پروفشناليسم در عرصههاي ديگر را با كنجكاوي و علاقمندي دنبال ميكند تا بر تجربههاي خود بيفزايد. در عين حال وظيفهي اخلاقي خود ميداند تا تجربههايش را، اگر ارزشي داشته باشند، در اختيار ساير پروفشنالها قرار دهد.
۲۹ - گردهمآيي سهشنبه اول خرداد ماه ۱۳۸۶ در نوع خود بينظير است. مدعوان به اين مهماني يك وجه مشترك دارند: عاشق خدمت به مردم از طريق پروفشن خود هستند.
۳۰- پيشنهاد مشخص «مؤسسه اخلاق پزشكي ايرانيان» به مدعوان محترم اين است كه اگر با محورهاي كلي تحليلهاي ارايه شده در اين سند موافق هستيد، نسبت به تأسيس «مؤسسه اخلاق» در پروفشن خود اقدام كنيد تا شبكهي به هم پيوستهي اين مؤسسات غيردولتي، روند تاريخي تبديل ساختارهاي شبهپروفشنال دولتي را به ساختارهاي پروفشنال مديريت كند.■
به اميد آن روز
مؤسسه اخلاق پزشكي ايرانيان(ماپا)
۲۳ ارديبهشت ماه ۱۳۸۶
titre documents joints
نشریه شماره دو مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان
نشریه شماره دو مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان
اتیکز، نشریه شماره یک مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان
نشریه شماره یک مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان
گروه نويسندگان
مقالههاى اين نويسنده
fa اخبار ساخت جامعههای طراز نوین طرح بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی ?