در دفتر کادرها، به طور همزمان روی چندین پروژهی تحقیقاتی کار میشود که خروجی آنها برای علاقمندان به دستورنامه رابرت احتمالاً جالب خواهد بود و چه بسا باشند کسانی که بخواهند در روند این تحقیقات با دفتر کادرها همکاری کنند و در جریان تولید مقالات قرار بگیرند. این مقالات احتمالاً طولانی خواهند بود و هر کدام در حد یک جزوه یا یک کتابچه کوچک و در چند قسمت تدوین خواهند شد. به خاطر همین ملاحظات بود که بخش «مقالات در دست تولید» در وب سایت کادرها دات کام راه اندازی شد تا این قبیل مقالات در دست تحقیق و نگارش نیز - تا آنجا که تولید میشوند - در آن منتشر شوند و علاقمندان بتوانند مطالب آنها را - مثل پاورقیهای سابق - دنبال کنند. در ادامه به چند مقاله در دست تولید اشاره میشود:
۱. آیا روسها وحشی نیستند؟
این مقاله که با تأمل در یک جمله که از سخنرانی آقای آلگ خارخوردین رئیس دانشگاه اروپايی سن پیترزبورگ نقل شده است آغاز میشود، تاریخ معاصر روسیه را - قبل و بعد از انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ - از این زاویه بررسی میکند تا این ادعا را که روسها وحشی هستند، و برای متمدنسازی آنان نیاز به دستورنامه رابرت خواهد بود، روشن سازد.
۲. سنجش تئوری منحنی عمر سازمان در ترازوی دستورنامه رابرت
این مقاله، در سطح تئوریک، نظریه مدیریتی ایزاک آدیزیس را نقد میکند که معتقد است سازمانها نیز مانند هر موجود زنده دیگری منحنی عمر دارند و در یک زمانی متولد میشوند، دوره کودکی خود را طی میکنند، به مرحله رشد سریع میرسند و بعد از مواجهه با چالشهای دوره بلوغ تا مرحله تکامل اوج میگیرند، اما سرانجام از نقطه اوج با طی مراحل دوران پیری مسیر مرگ را طی خواهند کرد. در این مقاله استدلال خواهد شد که اگر بنیانگذاران یک سازمان با قانون عرفی پارلمان - که بخشهای مهم آن در دستورنامه رابرت تشریح شده است - آشنا باشند، از همان ابتدا خشت اول را درست خواهند گذاشت و سازمان آنان تا ثریا صاف و استوار بالا خواهد رفت. این مقاله همچنین نشان خواهد داد که ایزاک آدیزیس، هرچند در ایالات متحده آمریکا زندگی میکند، اما یک یهودی روستبار است که با قانون پارلمان آشنا نیست و در نتیجه سازمانهای بیماری را مورد معاینه و درمان قرار داده است که علت اصلی بیماری آنان ناآشنایی بینانگذاران و کارکنان آنها با قانون پیچیدهی پارلمان بوده است. این مقاله در سطح کاربردی نیز برای تمام مدیران تمام سازمانهای ایرانی بسیار راهگشا خواهند بود، چرا که تمام سازمانهای ایرانی نیز در گرداب آشوب ناشی از این ناآشنایی عوطه میخورند. و به خصوص ناتوانی سازمانهای دولتی در حل مشکلات روزمره مردم - که به رغم تغییرات حکومتها و دولتها، روز به روز بدتر خواهد شد - به چرخه آشوب/استبداد تداوم خواهد بخشید.
۳. دستورنامه رابرت به مثابه دستور شرف
در این مقاله تفاوتهای کد اتیکز با دستور شرف بررسی خواهد شد و در ادامه استدلال میشود که چرا دستورنامه رابرت را باید به مثابه دستور شرف در حق و حقوق مربوط به تعیین سرنوشت گروهی تلقی کرد. در این مقاله، تاریخچه شکلگیری گفتمان کد اتیکز در ایران ، از اردیبهشت سال ۱۳۸۰ تا امروز، ردگیری و تحلیل خواهد شد و این ایده مورد بررسی قرار خواهد گرفت که چرا بدون دستورنامه رابرت رفتار اتیکال در «جامعه» ممتنع باقی خواهد ماند.
۴. امتناع پروفشن در جامعه بیقانون
مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان (ماپا) در یک اقدام ابتکاری و در مراسم جشنی که به مناسبت نخستین سالروز تأسیس خود، شب اول خرداد ماه ۱۳۸۶ در خانه هنرمندان برگزار کرد، متن بیانیهای را در اختیار مدعوان قرار داد که عنوانی فراموش نشدنی داشت: «بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی». در آن بیانیه، ضمن تشریح مفاهیم کلیدی یک پروفشن استدلال شده بود که چرا پروفشنهای ایرانی - در واقع - شبهپروفشن هستند و برای بازافرینی پروفشنهای واقعی از این شبه پروفشنها چه باید کرد. سالها زمان لازم بود تا نویسنده پیشنویس آن بیانیه با دستورنامه رابرت آشنا شود و به مرور دریابد که در جامعه فاقد قانون، ساخت پروفشن هم ممتنع باقی خواهد ماند. این مقاله تمام آن تجربههای منحصر به قرد را از زاویهی جدید مورد بازنگری قرار خواهد داد و سعی میکند در پرتو این نگرش جدید توضیح دهد که احتمالاً چگونه ممکن است شبهپروفشنهای موجود را ارتقا بخشید.
۵. چالش بیفرجام شریعت با شبهقانون
ماهنامه «سخن ما» در هفتمین شماره خود (مهر و آبان ۱۳۹۴) در پروندهی ویژهای با عنوان «چالش شریعت با قانون» کوشیده است تا رابطهی شریعت و قانون را بررسی کند. در این پرونده، تقریباَ مهمترین کلیدواژهها و مفاهیم اصلی مورد نیاز برای این بحث مطرح شده است و شخصیتهای صاحب نظر در این زمینه اظهار نظر کردهاند. این مقاله خواهد کوشید تا با بررسی و کالبدشکافی معناهایی که از سوی حاضران در آن گفتگوها برای مفهوم قانون ارایه شده است نشان دهد که تمام آن مفاهیم در واقع «شبهقانون» هستند و در طول بیش از یک صد سال گذشته نیز چالش در جریان چالش شریعت با شبهقانون بوده است و نه با قانون. این مقاله نشان خواهد داد که تازه بعد از آشنایی واقعی با مفهوم قانون است که چاش حقیقی آغاز خواهد شد و فرجام کار را این چالش است که تعیین خواهد کرد.
۶. حقالناس در ترازوی عدل
مدتی است که حق تعیین سرنوشت گروهی و ملی ذیل مفهوم حقالناس قرار گرفته است و از این حق به مثابه حقالناس نام برده میشود. از سوی دیگر، اصل عدل، یکی از اصول اختصاصی تشیع است. پایبندی واقعی به این اصل پیامدهای بسیار مهمی برای یک شیعهی واقعی خواهد داشت. در این مقاله استدلال خواهد شد که چطور مجموعه قواعد بسیار پیچیدهی مندرج در دستورنامه رابرت، فقط و فقط برای تعیین مصادیق اصل عدل در قلمرو حق تعیین سرنوشت گروهی به مثابه حقالناس تدوین شده است. در نتیجه، استدلال خواهد شد که چطور شیعیان واقعی باید برای رعایت اصل عدل در قلمرو حق الناس طابق النعل به النعل، طبق دستورنامه رابرت عمل کنند.
۷.در جستجوی کلید قفلهای نظام حمل و نقل داخلی کالای کشور
مدتی است که مترجم و مربی دستورنامه رابرت به عنوان سردبیر شبکه اطلاع رسانی کانون انجمنهای صنفی کارفرمایان مؤسسات و شرکتهای حمل و نقل داخلی کالای کشور فعالیت خود را شروع کرده است. حدود ۱۴۰ انجمن حمل و نقلی عضو این کانون سراسری هستند و ریاست هیأت مدیره این کانون با آقای حسین احمدیزاده است که گزارش مفصل سوابق روابط مربی دستورنامه رابرت با وی در مطلبی که با عنوان «انقلاب بیفرجام اعضا علیه هیأت مدیرهها» در وب سایت کادرها دات کام منتشر شد، آمده است. این مسؤلیت که حاصل یک دهه شناخت و اعتماد آقای احمدیزاده و سایر اعضای هیأت مدیره کانون سراسری به مربی دستورنامه رابرت است یک فرصت عالی در اختیار دفتر کادرها قرار میدهد تا از یک سو شناخت از مشکلات فعالیتهای انجمنی در ایران معاصر را ارتقا بخشد و از سوی دیگر در پی کشف راههای ابتکاری برای محلی سازی دانش فنی صنعت انجمنسازی در میان ایرانیان، عربها و روسها باشد.
خوشبختانه، اعضای محترم هیأت مدیره کانون سراسری یک حرکت بسیار با ارزش برای شناسایی تمام مشکلات نظام حمل و نقل داخلی کالای کشور و نبرد با آنها را آغاز کردهاند که گزارشهای مربوط به آن را میتوانید در شبکه اطلاع رسانی کانون سراسری دنبال کنید. «در جستجوی کلید قفلهای نظام حمل و نقل داخلی کالای کشور» عنوان سلسله یادداشتهایی است که مربی دستورنامه رابرت تصمیم دارد برای انتشار در وب سایت شبکه اطلاع رسانی کانون سراسری انجمنهای حمل و نقلی به رشته تحریر درآورد.
همانطور که از اسم این یادداشتها میشود حدس زد، کلید این قفلها چیزی جز مهارت خلق تصمیمها و قوانین عادلانه در انجمنها و جامعههای گوناگونی که باید برای حل مشکلات اجتماعی خود بسازیم نیست. اما کسب این مهارت مستلزم ایجاد تغییرات بنیادین در نظام عامل استبداد/آشوبی است که از طریق فرهنگ چند هزار ساله موروثی به طور خود به خودی به درون ذهن هر ایرانی آپلود و نصب میشود و تغییر دادن آن در بزرگسالی تقریباَ غیرممکن به نظر میرسد.
به محض انتشار این سلسله یادداشتها، خبر آن از طریق کانال کادرها در اختیار کسانی که تحولات کادرها را دنبال میکنند گذاشته خواهد شد.
به پیشنهاد یکی از اعضای انجمن معتادان گمنام (که به خاطر رعایت اصل گمنامی شخصی از ذکر نام وی صرف نظر میشود)، قرار شد در کارگاههایی که روزهای سهشنبه هر هفته در دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (کادرها) برگزار میشود، نمونه دستورنامه این انجمن که در بخش پایانی کتاب راهنمای سرویسها محلی معتادان گمنام به چاپ رسیده است، بازخوانی و تحلیل شود. آنچه که در ادامه میآید، نکاتی است که در نشست روز سهشنبه ۱۱ اسفند ماه ۱۳۹۴ از سوی مربی دستورنامه رابرت در مورد نمونه دستورنامه انجمن معتادان گمنام مطرح شد. اما چرا این نکات برای تمام کادرها نیز میتواند مفید باشد؟
همانطور که در فهم اهمیت تاریخی یک عکس یادگاری در مورد نقش تاریخی انجمن معتادان گمنام (یا جنبش پاکان) خاطر نشان شده است، این جنبش، «پنهان از چشم رسانهها، بيرون از قلمرو نفوذ احزاب سياسي، دور از دسترس متوليان مذاهب، و بدون يك شاهي تحميل هزينه به دولت، دست به معجزهاي زده است كه تمام مصلحان تاريخ رؤياي آن را در سر داشتند: ساختن يك جامعه انساني مبتني بر فضائل اخلاقي».
در این صورت، باید پرسید: اصلیترین عامل موفقیت این جنبش در سطح جهان، و به ویژه در ایران که عارضه فساد تک تک سلولهایش را عفونی کرده، در چیست؟ بدیهی است که یکی از موضوعهای مورد علاقه دفتر کادرها تأمل در همین مسأله است. چرا که تجربههای انجمن معتادان گمنام در ساختن جامعههای مبتنی بر فضائل اخلاقی، برای تمام انجمنها و سازمانهایی که نمیخواهند به باند قدرت تبدیل شوند بلکه میکوشند کانون انسانیت باقی بماند، آموختنی است.
با توجه به همین نکات است که مباحث مطرح شده در جریان تحلیل نمونه دستورنامه انجمن معتادان گمنام - جنبش پاکان - برای تمام کادرهایی که در پی ساختن سازمانهای پاک و فسادناپذیر هستند، قابل توجه خواهد بود. به همین دلیل، نکات مطرح شده در تحلیل نمونه دستورنامه انجمن معتادان گمنام ایران در اختیار تمام علاقمندان قرار میگیرد. با هم بخش اول این سلسله نوشتار را در ادامه میخوانیم:
تکاندهندهترین نکتهای که گزارشگر مرکز جردن دانشگاه نیویورک برای تحقیق پیشرفته در باره روسیه از قول آقای آلگ خارخوردین [4] ، رئیس دانشگاه اروپايی سن پیترزبورگ نقل کرده این تکه از صحبت اوست که گفته است: «آمریکاییها در جریان پرسترویکا دو ترجمه از این متن را برای «متمدن کردن وحشیها» با خود (به روسیه) آوردند». منظور رئیس دانشگاه اروپایی سن پیترزبورگ از «این متن»، کتاب دستورنامه رابرت است و عنوان سخنرانی او هم: «سفرهای دشوار دستورنامه رابرت از آمریکا به روسیه» است. و برای مترجم فارسی این کتاب که در جهان اینترنتی دنبال ترجمه روسی آن میگشته است، و ناخواسته از وب سایت مرکز جردن دانشگاه نیویورک سر درمیآورد و به این جمله بر میخورد، اسباب حیرت است: پس، آمریکاییهایی که در جریان پرسترویکا [5] وارد روسیه میشدهاند بر این باور بودهاند که روسها وحشی هستند و راه متمدن کردن آنان هم دستورنامه رابرت است؟
اگر این حرف را شخصی در قد و قواره رئیس دانشگاه اروپایی سن پیترزبورگ نزده بود، و اگر این حرف در وب سایت رسمی «مرکز جردنٍ دانشگاه نیویورک برای تحقیق پیشرفته در باره روسیه» منتشر نشده بود، میشد آن را نادیده گرفت. اما حالا، مترجم فارسی و مربی دستورنامه رابرت تا از ته و توی این قضیه سر در نیاورد، طبیعی است که آرام و قرار نگیرد.
متأسفانه، ازگزارش مختصری که خانم آناستازیا کاستاریوکوا [6] از سخنرانی آقای الگ خارخوردین ارایه داده است نمیتوان فهمید که آقای خارخوردین از کجا متوجه شده است آمریکاییهایی که دو ترجمه از دستورنامه رابرت را با خود به روسیه برده بودند، روسها را وحشی میدانستهاند و قصد داشتهاند که روسها را با همان کتاب متمدن کنند؟ باور کردنش ساده نیست. آیا آناستازیا کاستاریوکوا در نقل این قسمت از سخنان آلگ خارخوردین دچار لغزش نشده است؟ آیا آلگ خارخوردین هم واقعاَ عین همین مطلب را در سخنرانی خود بیان کرده است؟ تلاشهای مترجم فارسی دستورنامه رابرت برای بر قراری ارتباط با آلگ خارخوردین و آناستازیا کاستاریوکوا و گرفتن پاسخ این پرسشها از آنان تا کنون به جایی نرسیده است. بنا بر این مجبور است با کنکاش در همان گزارش کوتاهی که از نطق آلگ خارخوردین به زبان انگلیسی در اینجا و به زبان فارسی در اینجا منتشر شده است، دریابد که کل ماجرا از چه قرار است و آیا روسها در چشم آمریکاییها وحشی هستند یا واقعاَ وحشی هستند؟ و اساساَ چنین چیزی چطور ممکن است؟