بخش 19: طرح تقاضاي فوري
طرح تقاضاي فوري وسيلهاي است كه اجازه ميدهد يك تقاضا يا پيشنهاد اصلي مربوط به حقوق و امتيازهاي مجمع يا يكي از اعضاء آن، به خاطر فوريت مسأله، حتي المقدور به صورت فوري مورد بررسي قرار بگيرد، در حاليكه كاري در دست بررسي است و اين تقاضا يا پيشنهاد به نحو ديگر خارج از دستور ميبود. (براي انواع و نمونههاي تقاضاهاي فوري نگا ك: ص. 222 - 219).
اين وسيله به اين شرح عمل ميكند: عضوي برميخيزد و با بيان اين عبارت كه او «طرح تقاضاي فوري . . .ميكند» (به نحوي كه در صفحه 220 توضيح داده شده است) رئيس را مخاطب قرار ميدهد، و رئيس بيدرنگ از اين عضو ميخواهد تقاضاي فورياش را مطرح كند؛ رئيس بعداً بايد حكمِ (در معرض فرجامخواهي، 24) بدهد كه آيا اين تقاضا يا پيشنهاد در واقع يك تقاصاي فوري هست يا نه، و اگر هست به آن اندازه فوريت داردكه كار در دست بررسي را قطع كند.
درك تمايز بين «طرح تقاضاي فوري» به عنوان يك وسيله و خود تقاضاي فوري اهميت دارد. نكتهاي كه در مورد اولي بايد روشن شود اين است كه آيا تقاضاي مشخصي با وضعيت و اولويت دومي بايد براي بررسي پذيرفته شود يا نه. «مطرح كردن» تقاضاي فوري تحت حاكميت قواعدي است كه با رتبهي بالاي اين وسيله در رتبهبندي اولويت پيشنهاها متناسب هستند. به هر حال، وقتي يك تقاضاي فوري، پس از آنكه مطرح و از سوي رئيس پذيرفته شد، به دست گرفته ميشود، با توجه به شكلي كه ارايه شده است، با آن به مثابه يك تقاضا (33) با خورد ميشود، يا مانند يك پيشنهاد اصلي كه قابلاصلاح و قابلمذاكره است، با آن رفتار خواهد شد و، صرفنظر از هرچه كه تقاضا كرده باشد، تمام پيشنهادهاي فرعي در مورد آن كاربرد دارند- بدون توجه به اينكه موضوع در دست بررسي را قطع كرده يا منتظر مانده تا موضوع تعيين تكليف شود. تقاضاهاي فوري همچنين ميتوانند هنگامي كه هيچ پيشنهادي در دست بررسي نيست، چه به عنوان تقاضا و چه با پيشنهاد و حمايت شدن درست مانند پيشنهاد اصلي ديگر، ارايه شوند؛ در آن صورت، وسيلهي «مطرح كردن» يك تقاضاي فوري ديگر موردي ندارد.
تقاضاهاي فوري يا پيشنهادهاي ناشي از آنها نبايد با «پيشنهادهاي فوريتي» (يا «تقاضاهاي فوريتي») خلط شوند. پيشنهادهاي فوريتي پنج پيشنهاد هستند كه در نظام اولويتبندي پيشنهادها بالاترين رتبه را دارند و به طرح تقاضاي فوري در ميان آنها جايگاهي تخصيص مييابد.
هشت خصوصيت زير فقط در مورد وسيله مطرح كردن يك تقاضاي فوري به كار ميرود؛ يعني، در مورد كسب تأييد عضو جهت بيان تقاضا يا پيشنهاد اضطراري خودش در حاليكه كاري در دست بررسي است، و در مورد صدور حكم رئيس در خصوص پذيرش اين تقاضا همانطور كه در فوق ذكر شد ( و در ص. 220 آمده است).
توصيف خصوصيات استاندارد
وسيله فوريتي طرح تقاضاي فوري:
1. از تمام پيشنهادهاي ديگر به جز سه پيشنهاد فوريتي بالارتبهترِ تنفس، ختم جلسه، و تعيين زمان نشست تعويقي جلو ميافتد. از اين سه پينشهاد فوريتي، و از تمام پيشنهادهاي ضمني به كاربردني عقب ميافتد كه ممكن است مطرح شوند و بايد تكليفشان پيش از تعيين تكليف اين پيشنهاد روشن شود.
2. نميتواند در مورد هيچ پيشنهاد ديگري به كار رود، و هيچ پيشنهاد فرعي نيز در مورد اين پيشنهاد كاربرد ندارد.
3. وقتي كس ديگري صحن داشته باشد، اگر به خاطر وضعيت اضطراري مجاز شود، طبق دستور خواهد بود. (در چنين موردي، مطرح كردن تقاضاي فوري بعد از آنكه صحن به كس ديگري تخصيص داده شده اما هنوز نطق خود را شروع نكرده باشد طبق دستور است؛ صحبت يك عضو را كه عملاً نطقش را شروع كرده باشد، نبايد قطع كرد مگر آنكه موضوع تقاضاي فوري به نحو ديگر تباه شود، مانند آنچه كه در هر دو نمونهي انتهايي اين بخش، صفحهها 22 - 221 آمده است. مطرح كردن يك تقاضاي فوري نميتوند رأيگيري يا تأييد آن را قطع كند).
4. چنانچه به مطرح كردن تقاضاي فوري ارتباط داشته باشد، به حمايت نياز ندارد؛ يعني، در هيچ مرحله فرايند نياز نيست مورد حمايت قرار بگيرد مگر آنكه عضو (پس صدور دستور رئيس مبني بر بيان تقاضاي فوري) تقاضاي خود را در شكل يك پيشنهاد مطرح كند؛ چنين پيشنهادي بايد حمايت شود.
5. قابلمذاكره نيست، يعني، نميتوان در مورد پذيرش تقاضا يا پيشنهادي كه به عنوان تقاضاي فوري مطرح شده است، مذاكره كرد. (اما اگر پيشنهاد در دست بررسي به عنوان يك تقاضاي فوري پذيرفته شده باشد، قابلمذاكره است).
6. قابلاصلاح نيست؛ يعني، پيشنهاد اصلاح در مورد روند طرح تقاضاي فوريتي كاربرد ندارد. (اما، پيشنهادي كه در دست بررسي است پس از آنكه به عنوان يك تقاضاي فوري پذيرفته شده باشد، ميتواند اصلاح شود).
7. رئيس در مورد آن حكم ميدهد. در مورد قابليت پذيرش تقاضا رأيگيري نميشود مگر آنكه نسبت به حكم رئيس فرجامخواهي كنند (24).
8. حكم رئيس در مورد اينكه آيا تقاضا يا پيشنهادي كه به عنوان يك تقاضاي فوري مطرح شده است پذيرفتني هست يا نه نميتواند تجديد نظر شود.
قواعد و توضيح بيشتر
انوع درخواستهاي فوريتي. تقاضاهاي فوري دو نوع هستند: (1) آنها كه به امتيازهاي مجمع به عنوان يك كل مربوط ميشوند؛ (2) تقاضاهاي مرتبط با امتيازهاي شخصي. اگر اين دو در رقابت با هم قرار بگيرند، اولي نسبت به دومي اولويت مييابد.
تقاضاهاي فوري مربوط به مجمع ممكن است به سازمان مجمع يا وحود آن مربوط باشد: راحتي اعضاء نسبت به گرما، روشنايي، تهويه، صدا يا بينظميهاي ديگر؛ به رفتار مسؤلان و كاركنان مجمع ارتباط پيدا كند؛ يا به بازديدكنندگان، تنبيه اعضاء؛ نحوهي چاپ گزارشهاي جاري؛ و از اين قبيل مرتبط باشد. پيشنهاد مبني بر رفتن به اجلاس غيرعلني (9) يك تقاضاي فوري مربوط به مجمع است. تقاضاهاي فوري شخصي- كه در مجمع معمولي به ندرت مطرح ميشوند، و در موارد نادرتري به عنوان يك امر فوري سبب قطع روند رسيدگي به موضوع در دست بررسي خواهند شد- به عنوان نمونه، ممكن است به ثبت نادرست حضور يك عضو در نشستي مربوط شود كه در صورتجلسه آن وي را غائب ذكر كردهاند، يا به اتهامهاي شايع عليه شخصيت يك عضو مربوط شود.
مراحل طرح و تعيين تكليف يك تقاضاي فوري. براي طرح يك تقاضاي فوري، يك عضو برميخيزد، و خطاب به رئيس و بدون آنكه كسب صحن كند ميگويد: «براي يك تقاضاي فوري مرتبط با مجمع بلند شدهام»، يا «. . . مرتبط با شخص بلند شدهام».
رئيس، حتي اگر صحن را به كس ديگري تخصيص داده باشد، به اين عضو ميگويد تقاضاي فوري خود را بيان كند. بسته به مورد، عضو ميتواند هم (الف) وضعيت را به اجمال توضيح دهد و درخواست كند تا ترميم شود، يا (ب) اگر اعتقاد داشت كه موضوع مستلزم اقدام رسمي از سوي مجمع است، پيشنهادي ارايه دهد كه شامل تقاضاي فوري باشد، و عضو ديگري آن را حمايت كند. رئيس به تشخيص خود ميتواند از يك عضو بخواهد تا درخواستي را كه به شكل تقاضا مطرح شده است درشكل يك پيشنهاد يك تقاضاي فوري مطرح كند. به جز نكتهاي كه به اندازهي كافي ساده باشد كه بيدرنگ حل و فصل شود (مانند نمونهي اول در زير)، يا به جز موردي كه به شكل پيبشنهادي ارايه ميشود و مورد حمايت قرار نميگيرد، رئيس حكم ميكند كه آيا تقاضا يك تقاضاي فوري هست يا نه، و اگر هست، به اندازهي كافي اضطراري هست كه قطع وضعيت پارلماني جاري را توجيه كند يا نه. در مورد اين حكم ميتوان تقاضاي فرجام غيرقابلمذاكره داد.
اگر پيشنهاد مطرح شده به عنوان يك تقاضاي فوري مورد حمايت قرار بگيرد، و اگر رئيس آن را به اين عنوان بپذيرد و تصميم بگيرد كه بيدرنگ بايد بررسي شود، آن را به رأي ميگذارد و با آن مانند يك پيشنهاد اصلي رفتار خواهد كرد. وقتي تكليف تقاضاي فوري روشن شد، كار، درست از همان جا كه متوقف شده بود از سرگرفته ميشود. اگر هنگام طرح تقاضاي فوري عضوي صحن داشته است، رئيس دوباره براي او تخصيص صحن ميكند.
شكل و نمونه
شكلهاي مورد استفاده براي طرح يك تقاضاي فوري عبارتند از: «ميخواهم يك تقاضاي فوري مربوط به مجمع مطرح كنم»، يا «ميخواهم يك تقاضاي فوري شخصي مطرح كنم». شكلهاي مزبور هميشه بايد به مواردي مربوط شوند كه قطع صحبت سخنران ضروي باشد. وقتي يك تقاضاي فوري مربوط به مجمع در يك نشست كوچك بدون قطع سخنراني مطرح شود، شكل ديگري مانند: «يك تقاضاي فوري،آقاي رئيس!» پذيرفتني است.
در ادامه نمونهاي از يك تقاضاي مرتبط با مجمع كه ميتواند به عنوان يك تقاضاي كسب اطلاعات نيز مطرح شود كه به صورت معمول از سوي رئيس مورد داوري قرار ميگيرد، ارايه ميشود:
فرض كنيد وقتي يك سخنراني مهم در يك سالن بزرگ با پنجرههاي زيرسقفي در جريان است، كارگران در خيابان كنار سالن با متهچكشي شروع به كار ميكنند. عضو الف برميخيزد، كلام را قطع ميكند و خطاب به رئيس ميگويد:
عضو الف: آقاي رئيس، ميخواهم تقاضاي فوري مرتبط با مجمع مطرح كنم.
رئيس: آقاي محترم تقاضايشان را را مطرح كنند.
عضو الف: آقاي رئيس، فكر نميكنم بدون بستن پنجرهها بتوانيم بتونيم بشنويم.
رئيس: يكي از راهنمايان سالن از مسؤل ساختمان درخواست كند تا پنجرههاي سمت چپ را ببندند. تا پنجرهها بسته شوند، كمي بلندتر صحبت كنيد.
نمونهي بعدي يك تقاضاي فوري مرتبط با مجمع را توصيف ميكند كه مستلزم يك پيشنهاد رسمي است كه موضوع در دست بررسي را قطع خواهد كرد. در يك سازمان معمولي، اين وضعيتها نادر هستند، اما در يك كنوانسيون يا يك مجمع بزرگ، وضعيتهاي غيرقابلپيشبيني، سبب طرح چنين پيشنهادهايي ميشود.
فرض كنيد براي شنيدن سخنان يك سخنران مشهور، يك انجمن يكي از نشستهاي خودش را به روي عموم باز ميكند. به خاطر تعهدات سخنران در ساعت بعد، سخنراني وي اول، و پيش از كارهاي عادي انجمن، كه انتظار ميرود معمولي و جاري باشند، ايراد ميشود. اما عضو ايكس اين نشست را با طرح يك قطعنامه كه به يك موضوع ظريف و بسيار مهم كه اقدام فوري انجمن را ميطلبد، به حيرت مياندازد.
عضو ايگرك،كه احساس ميكند اين موضوع بايد تحت انجمن بررسي شود، صحبت عضو ايكس در جريان بيان قطعنامه را با طرح «تقاضاي فوري مرتبط با مجمع» قطع ميكند. پس از دستور رئيس تقاضاي فوري را قرائت ميكند:
عضو ايگرگ: آقاي رئيس؛ اعتقاد دارم اين موضوع بايد در يك نشسته غيرعلني بررسي شود. با پوزش از مهمانان گرامي، پيشنهاد ميكنم كه بخش علني اين جلسه خاتمه يافته اعلام شود و مهمانان ما مرخص شوند (حمايت).
رئيس: رئيس حكم ميكند كه اين تقاضا يك تقاضاي فوري است كه بايد فوراً مورد رسيدگي قرار بگيرد. پيشنهاد و حمايت شده است كه [پيشنهاد بازگشت به نشست غيرعلني را قرائت ميكند].
در صورت نياز، مذاكره يا اصلاح صورت ميپذيرد؛ سپس پيشنهاد به رأي گذاشته ميشود. پس از اعلام نتيجه، رئيس از مهمانان سپاسگذاري ميكند. به محض رفتن آنان، قطعنامه را كه با تقاضاي فوري قطع شده بود، قرائت ميكند و به عضو ايكس كه نوبت داشت، اجازهي صحبت ميدهد.
fa دستورنامه رابرت - ويرايش دهم فصل هفتم: پيشنهادهاي فوريتي ?