ويرايش دهم كتاب رابرتز رولز آو اوردر [2] (دستورنامه رابرت) كه در سال ۲۰۰۰ و در ۸۰۰ صفحه در ايالات متحد آمريكا منتشر شده است، تمام قواعد و رويههاي پيشگزيدهي ادارهي انواع مجامع تصميمگيري و سازمانها و انحمنهاي دموكراتيك را به صورت جامع و كامل تشريح كرده است. ريشهي اين قواعد، به دولتشهرهاي يونان باستان ميرسد. سنتهاي دموكراسي يونان به روم منتقل شد و برخي از آنها در دوران چهار صد سالهي حكومت امپراتوري رم بر بريتانيا، با سنتهاي قبيلهاي آنگلوساكسونها در آميخت. اما بخش اصلي قانون عرفي پارلماني طي حدود هشتصد سال در پارلمانهاي انگلستان ساخته و پرداخته شد و از آنجا به مهاجر نشينهاي قارهي جديد انتقال يافت.
به دليل حضور مهاجر نشينان غيرانگليسي تبار در ايالات متحد آمريكا و شكلگيري سنتهاي متفاوت پارلماني در ايالات مختلف آن كشور، مكتوب كردن و نشر اين قواعد در آمريكا ضرورت پيدا كرد. توماس جفرسو نخستين رئيس مجلس سنا و معاون رئيس جمهور ايالات متحد آمريكا نخستين نگارش اين قواعد را با عنوان راهنمای پراکتیس پارلمانی برای استفاده در سنای ایالات متحده براي استفاده در مجلس سناي آمريكا مكتوب كرد. بعدها، هنري مارتين رابرت براي نخستين بار روايتي از اين قواعد را براي استفاده در انواع جامعه/انجمنها و مجامع تصميمگيري گردآوري و در سال ۱۸۷۶ منتشر ساخت. اين كتاب به همت همسر، عروس، پسر و نوهي هنري مارتين رابرت به صورت مرتب مورد بازنگري قرار گرفته و ویرایشهای جدید آن منتشر شده است و به همین خاطر، از سوي بيش از هشتاد درصدانجمنها و سازمانهاي دموكراتيك در كشورهاي توسعهيافته، به عنوان «مرجع پارلماني» مورد استناد قرار ميگيرد و طبق قواعد آن اداره ميشوند. براي مطالعه بيشتر در اين زمينهها به پيشگفتار اين كتاب دراينجا مراجعه فرماييد.
ويرايش دهم اين كتاب كه زير نظر هنري مارتين رابرت سوم و با همكاري گروهي از وكلاي پارلماني، تهیه و منتشر شده است، سالها پيش (۱۳۸۵) به فارسي ترجمه شد و از طريق وبسايتهاي مختلف در اختيار علاقمندان قرار گرفت. قرار است متن کاغذی آن نیز به همت نشر اختران در آیندهی نزدیک منتشر شود.
گفتنی است که ویرایشهای یازدهم و دوازدهم این کتاب نیز منتشر شده است که با ویرایش دهم آن تفاوتهای بسیار جزئی دارد.
علاقمندان به متن کامل این کتاب میتوانند با دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (دفتر کادرها) در تهران، با شماره تلفن۸۸۹۱۱۰۱۷ - ۰۲۱ تماس بگیرند. برگزاری انواع کارگاههای آموزشی نحوهی اداره مجامع و جلسات تصمیمگیری بر اساس قواعد منطقی و عادلانهای که در این کتاب تشریح شده است، و نیز، ارایه مشاوره در خصوص تدوین انواع اساسنامهها و آئیننامههای جامعه/انجمن/سازمانها نیز بخشی از خدماتی است که دفتر کادرها ارایه میدهد.
لازم به یادآوری است که از سوی مؤسسه رابرتز رولز آو اوردر، خلاصهی ویرایش دهم کتاب دستورنامه، به صورت رسمی تهیه و منتشر شده است. ترجمه فارسی این کتاب خلاصه نیز اینجا دردسترس علاقمدان است.
فهرست مطالب ترجمه غيرنهايي ويرايش دهم دستورنامه رابرت در ادامه تقديم ميشود:
«خاطرات زیرخاکی» عنوان خاطرات مترجم کتاب دستورنامه رابرت است که بخشهایی از آن بنا به دلایلی در این وب سایت منتشر میشود.
مترجم دستورنامه رابرت، شب چلهی سال کودتا در داودآباد به دنیا آمد؛ دهی پائینتر از همان پلی که ده سال بعد ورامینیهای چوب به دست را - که لابد قصد فتح پایتخت را داشتند - از روی آن به رگبار بستند. پدر او هم جزو همان چوب به دستها بود. خودش هم خیلی دلش میخواست با کفنپوشان همراه شود اما نتوانست.
سال کوروش کبیر از دبیرستان محمدرضا پهلوی در ورامین دیپلم ریاضی گرفت. به عنوان گروهبان وظیفه به پادگان پسوه تبعید شد و بعدها در پایتخت، مربی پرورشگاه و بعد کتابدار کتابخانه عمومی پارک شهر شد تا بعد از پیروزی انقلاب، که از دانشگاه اوین سردرآورد و از قتل عام ۶۷ قسر در رفت.
سرسوزن ذوقی در قصه و فیلمنامه نویسی داشت. به همین دلیل، با کمک و تشویق دوست عزیزی - که یادش همیشه گرامی باد - سازمان سینمایی «دیگر» را تأسیس کرد اما - ناخواسته! - از مطبوعات سردرآورد و تا زمان آشنایی با دستورنامه رابرت در سال ۱۳۸۵، ناشر و سردبیر نشریات انجمنها و سازمانهای مختلف بود: بولتن داخلی شهرداری تهران (در زمان مدیریت آقای غلامحسین کرباسچی و زیر نظر آقای مهدی جمالی بحری)، گلنامه، چاووش (خبرنامه فرهنگسرای بهمن، زیر نظر آقای بهروز غریبپور- با سردبیری یک روزنامه نگار کاربلد)، شهر سالم، تولیدگرایان ایران (نشریه جمعیت تولیدگرایان ایران)، قطعهسازان خودرو (نشریه انجمن قطعهسازان خودرو)، پیام کارفرمایان (نشریه کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایان ایران)، فصلنامه و خبرنامه انجمن داروسازان ایران، مجله «دارو و درمان» و «رسانه داروپخش» (نشریات شرکت داروپخش)، پیام جراح (نشریه انجمن جراحان عمومی) و «اتیکز» نشریه مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان. اینترنت، آشنایی نسبی با زبان و ضرورت تولید مستمر مطالب با کیفیت برای اعضای انجمنهای گوناگون، از جمله پیششرطهای درک ضرورت آشنایی با دستورنامه رابرت بودند.
در طول مدتی که به عنوان ناشر و سردبیر، نشریات انواع انجمنها و سازمانهای غیردولتی را تهیه و منتشر میکرد دغدغه اصلیاش این شده بود که چرا این انجمنها در تصمیمگیری گروهی این قدر بد عمل میکنند؟ در جریان جستجوی مدام برای یافتن پاسخ همن پرسش بود که سرانجام چراغ جادو را یافت: دستورنامه رابرت.
به محض آشنایی با این کتاب در سال ۱۳۸۵، ترجمهی ویرایش دهم آن را به دست گرفت و از همان سالها، دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (دفتر کادرها) را بنیاد گذاشت تا این قواعد را به فعالان اجتماعی علاقمند آموزش دهد.
از همان نخستین روزهای آشنایی با دستورنامه رابرت میتوانست بفهمد توقع اینکه ایرانیان بتوانند در چارچوب این قواعد هماندیشی کنند و به تصمیم مشترک برسند و به آن پایبند بمانند، تقریباً غیرممکن است. در طول بیش از ۱۵ سال گذشته با همین غیرممکنها دسته و پنجه نرم کرده است و در تنهاییهای خود از این همه ناتوانی عظیم غصه خورده است. اما هنوز از این رؤیای دستنیافتنی دست نکشیده است. چرا؟ دلیل آن روشن است: جنون یا عشق! خاطرات زیرخاکی او نیز هیچ ارزشی ندارد جز مستندسازی همین عشق برای روشن نگه داشتن شعله لرزان یک شمع کوچک تا جلوی پای معدود فعال اجتماعی علاقمند را روشن نگاه دارد، شاید اتفاقی بیافتد.
نخستین بخش خاطراتی که منتشر میشود مربوط به تجربههای سال ۱۳۹۱ است. در همین سال بود که با همکاری تعدادی از شخصیتهای ملی، نخستین کارگاه هماندیشی عرف پارلمانی تشکیل شد و نشستهای آن تا ۶۰ جلسه ادامه یافت. همان گروه این روزها در تدارک تأسیس انجمن اصلی است که قرار است با دعوت از حدود ۱۰۰ نفر از کارورزان کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (کادرها) برگزار شود. در همان سال، تلاشهای وسیعی برای معرفی این قواعد به بسیاری از اشخاص حقوقی و حقیقی صورت گرفت که تمام آن تلاشها در این خاطرات تشریح شده است.
متن خاطرات سال ۱۳۹۱ در ۴۰۰ صفحه آ۴ به صورت پیدیافی به همین صفحه ضمیمه شده است. فقط یکی از روزنوشتهای آن به صورت جداگانه، و به عنوان نمونه، در ادامه تقدیم میشود. در این روزنوشت، ماجرای معرفی کتاب دستورنامه رابرت به آقای احمد مسجدجامعی که آن زمان عضو شورای شهر تهران بود، روایت شده است. با هم بخوانیم:
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۱
خاطرات زیرخاکی: یسال ۱۳۹۲
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۳
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۴
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۵
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۶
حتی در عنوان این نوشته مفاهیم جالب توجهی گنجانده شده است: «حقوق پارلمانی» چیست؟ «علمِ» حقوق پارلمانی چه علمی است و در «پرتوِ» این علم جدید، چه چیزهای قبلاً نامرئیای به چشم خواهد آمد؟ وقتی از «اصلاحات ساختاری» صحبت میشود، منظور ساختارِ کدام سازمانهاست؟ و اگر قرار است این ساختارها «اصلاح» شود، در آن صورت، چرا «انقلابی»؟ و منظور از «انقلاب» چیست؟ به علاوه، «انجمن اصلی» چیست و چرا این انجمن معادل «تلاش ملی» برای اجرای این اصلاحات دانسته شده است؟ و از همه اینها مهمتر، در حالیکه خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی با سرعت فزاینده به پیش میتازد، این پرسشها محلی از اِعراب دارد؟
در چهل و چهارمین نشست گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی که عصر روز سهشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ به صورت حضوری/مجازی در دفتر کادرها برگزار شد تا متن پیشنویس بیانیه تأسیس این انجمن را بررسی و تصویب کند، بعضی از همین پرسشها مورد بررسی قرار گرفت.
از آنجا که قرار است به زودی نخستین نشست اجلاس تأسیسی «انجمن اصلی» فراخوان شود، و فقط آن گروه از فعالان اجتماعی پروفشنال به این نشست دعوت خواهند شد که قانون عام پارلمانی را - آنطور که در کتاب دستورنامه رابرت تشریح و تبین شده است - به عنوان مرجع انتخاب کرده باشند، در این نوشته، این پرسشها به صورت اجمالی بررسی میشود:
در نوزدهمین نشست انجمن توسعه ایران (اتا) که عصر روز دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ دردفتر کادرها برگزار شد، خیزش انقلابی ایرانیان که پس از قتل ژینا امینی، دختر ایران، و با پرچم زن، زندگی، آزادی در داخل و در سراسر جهان به راه افتاده است، مورد بررسی قرار گرفت و با تأکید بر اینکه دستاوردهای این خیزش عظیم برگشتناپذیر است و در عین حال، مردم ایران راهی چز به سرانجام رساندن این خیزش انقلابی نخواهند یافت و قشرهای به اصطلاح خاکستری نیز دیر یا زود ناگزیر خواهند شد پا به میدان بگذارند و کار را تمام کنند، این پرسش مطرح شد که انجمن اتا در این وضعیت تاریخی چه میتواند و چه باید بکند؟
سرتاسر فعالیتِ - به اصطلاح - حزبی در حکومت دهاتیان چیزی جز یک مسخرهبازی تهوعآور نبود. دهاتیان گریخته از دهات بیآب و علف، فقط یک حزب میشناختند که آخوندها یادشان داده بودند: «حزبالله»، که از قضا رهبر آن هم «روحالله» بود که تصویر صورت ماهش را در ماه میدیدند! هر کس با حزب آنان مخالف بود کافر بود و تکلیفش روشن: اَشًِداءُ عَلیَ الکُفار. تمام.
با همان نخستین نعرههای «حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله»، که در فضای انقلاب بهمن ۵۷ طنین انداز شد، شهروندانی که در رؤیای انقلابهای دموکراتیک یا سوسیالیستی بودند دریافتند که عجب انقلاب سورئالیستیای رقم خورده است: حزب دهاتیانی که بسیج شده تا دامن شهر را از آلودگیهای «لهو و لعب» پاک کند!
در چشمانداز تاریخی، چهار دهه زمان نسبتاً کوتاهی بود تا گروههای هرچه بیشتری از همان دهاتیان شهری شده، با الزامات زندگی در شهرهای بزرگ خو بگیرند و فرهنگ شهرنشینی جدیدی خلق شود. جنبش دوم خرداد و جنبش سبز - از این منظر - تبلور گسترش سریع فرهنگ شهرنشینی بود و در تداوم آن، حنبش زن، زندگی، آزادی، میرود تا به هژمونی فرهنگی دهاتیان در سراسر کشور خاتمه دهد.
در قلمروی فعالیتهای حزبی نیز، - که موضوع اصلی این سلسله یادداشتهاست - دستاوردها کم نبوده است و جا دارد که در نخستین بخش این یادداشتها مهمترین درسهایی که از چهل سال ندانمکاری میتوان آموخت، فهرست شود تا همه با هم متعهد شویم هرگز آنها را تکرار نکنیم. در بخشهای بعدی تلاش خواهد شد تا، از یک سو، با تکیه به این تجربهها، و از سوی دیگر، با درس آموزی از تجربههای بشری - از جمله، آنچه که در دستورنامه رابرت تشریح شده است - جزوهی راهنمایی برای آن گروه از فعالان اجتماعی که تمایل دارند به عنوان یک فضلیت شهروندی، به فعالیتهای سیاسی شرافتمندانه بپردازند، فراهم آید.
خاطر نشان میشود ایده تدوین راهنمای تأسیس حوزههای حزبی مستقل، مدتها پیش از آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی، در گروه حامیان تأسیس انجمن اصلاح ساختاری احزاب سیاسی (اساس) مطرح شد و کمیتهای هم به منظور تدوین پیشنویس این راهنما شکل گرفت و جلسات متعددی نیز برگزار کرد. ولی با فوران این جنبش، تاریخ ورق خورد و حکومت دهاتیان به تاریخ پیوست. در نتیجه، این جزوهی راهنما، دیگر نه یک سند پیشاانقلابی، بلکه یک راهنمای پساانقلابی خواهد بود که میکوشد به شکلگیری یک نظام حزبی استاندارد و متناسب با دنیای فردا مدد برساند. با امید به فردای بهتر، نخستین بخش این سلسله یادداشتها در ادامه تقدیم میشود. با هم بخوانیم:
۱. «دموکراسی آتنی» عنوان کتابی است که سازوکار نخستین حکومت مردم را در دولتشهر آتن تشریح کرده است. آن حکومت که گفته میشود نخستین حکومت مردم در تاریخ است به مدت ۲۰۰ سال، از قرن پنجم تا سوم پیش از میلاد در آتن برقرار بوده است. یکی از اعضای انجمن نویسندگان و مترجمان ادبیات پارلمانی (نماپ) این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است تا در اختیار آن عده از کارورزان کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (کادرها) قرار بگیرد که به سوابق تاریخی قواعد دموکراسی علاقمند هستند. نوشتهای که در ادامه میآید، به برخی از نکات مهم در این زمینه اشاره میکند. این نوشته پیش از این در گروه مجازی حامیان تأسیس انجمن اصلی منتشر شده بود و با کمی تغییر در اینجا بازنشر میشود:
تجربههای بیش از ۲۰ سال نوشتن مطالب متنوع و فراوان در مورد پروفشن [3] و پروفشنالیسم [4] تردیدی باقی نمیگذارد که طبع ایرانی ، هرچند کلماتی مثل تاکسی و اتوبوس و تلویزیون را چون نقل و نبات تکرار میکند، تمایلی به استقبال از این اصطلاح نشان نمیدهد. اما معادل جاافتادهی «حرفه» که برای این مفهوم در زبان فارسی جعل شده است چنان نارساست، و مخاطبان فارسیزبان را از درک معانی متعالیای که در مفهوم پروفشنالیسم مندرج است، چنان محروم میسازد، که به هر نوع تلاش برای در هم شکستن این مقاومت مشروعیت میبخشد. در این سلسله یادداشتها - اگر بخت یار باشد - تاریخچهی تلاشهای بسیار وسیع برای ترویج مفهوم متعالی پروفشن و پروفشن گرایی طی بیش از دو دههی اخیر گزارش خواهد شد. اما جرقهی نوشتن این یادداشتها را تعبیر به یادماندنی دکتر محسن رنانی زد که طی یادداشتی کوتاه، تلاش متوهمان برای سرکوب جوانان را «شلیک به سیل» نامید و عُصیان آنان را غَثیان خواند و استفراغ مزخرفاتی را که مغزهای پوسیده به خوردشان داده بودند «عمیق و مبارک» دانست.
اگر عصیان جوانان غَثیان فرهنگ دهاتیانی باشد که فرهنگ اهل مدینه را «لهو و لعب» میدانند و از اعمال هیچ خشونتی برای زدودن دامن شهرها از این آلودگی کوتاهی نکردند و نخواهند کرد، در آن صورت، نسل جوان هم، پس از این «استفراغ عمیق و مبارک» اشتهای عظیمی برای جذب مدنیت، خواهد داشت. در چارچوب چنین تحلیلی است که «پروفشنگرایی» به مثابه تبلور بهترین جلوههای مدنیت، باب طبع جوانان عصیان و غثیان کرده خواهد بود. آیا دلیلی بهتر از این برای از سر نوشتن در باره «پروفشنگرایی» در این ماههای سرنوشتساز میتوان یافت؟
پس با این امید که این تحفه مقبول طبع نسل جوانِ عصیان و غثیان کرده قرار بگیرد، این سلسله یادداشتها با عنوان «زن، زندگی، آزادی؛ با پروفشنگرایی» تقدیم کسانی میشود که جان عزیزشان را در راه تحقق این شعار زیبا، به میهن هدیه دادند و نامشان جاودان شد. در این نوشتهها نشان داده خواهد شد که چطور «پروفشنگرایی» میتواند به تئوری تحولات ساختاری و انقلابیای تبدیل شود که جامعهی پا به ماه ایران در انتظار ولادتش لحظه شماری میکند.
بعد از این مقدمه کوتاه، فهرست مطالبی که طی این سلسله یادداشتها تقدیم خوانندگان خواهد شد، ارایه میشود. با تقه زدن بر آنها، مطلب مورد نظر در دسترس شما خواهد بود:
در چارچوب تحلیلی که در مقدمه این سلسله یادداشتها مطرح شد، و در شرایط حاضر که گرمای جنبش زن، زندگی و آزادی، به تدریج اما به صورت فزاینده، یخهای ترس، بیاعتمادی و انزوا را ذوب میکند، تعداد هرچه بیشتری از معلمان آرمانخواه و متعهد عزم خود را برای ورود به میدان مبارزه جزم میکنند. این تحول در میان تمام گروههای اجتماعی محسوس است و همه میکوشند تا با توجه به موقعیتی که در آن هستند، سهم خود را در پیشبرد این خیزش رهایی بخش ادا کنند.
تجربه مشارکت در انقلاب ۵۷ نشان میدهد به مرور که گرمای انقلاب جانها را از خواب زمستانی بیدار میکند، دلهای دلیرتر در هر حلقه و محفلی قدم به پیش میگذارند تا یاران را گردهم جمع کنند و دست به اقدام جمعی بزنند. در این مرحله از مبارزه، هدف روشن است و کسانی که با این هدف موافق باشند حرکت جمعی را آغاز میکنند. و از آنجا که «علم حقوق پارلمانی» - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح شده است - حقوق اعضای یک مجمع تصمیمگیری را بر اساس اصول بدیهی ناشی از عمل تصمیمگیری گروهی استدلال میکند، چه بسا در این مرحله از مبارزه چندان کاربردی نداشته باشد. با این همه، و در حالیکه روند مبارزه به پیش میرود، تعداد اعضای گروه افزایش مییابد، و گروه در جریان عمل با مسائل و مشکلات متنوعی مواجه میشود که مستلزم همفکری و تصمیمگیری گروهی است، ضرورت استفاده از قواعد استاندارد تصمیمگیری گروهی بیشتر خواهد شد، به نحوی که اگر مورد توجه قرار نگیرد، میتواند سبب تخریبی شدن اختلافنظرها، و تبدیل دوستیها به دشمنی و سرانجام فروپاشی گروه شود. به همین خاطر، کاملاَ ضروری است، دلیرانی که در این شرایط پا به میدان میگذارند، با حد اقلی ازقانون عام پارلمانی آشنا باشند و هدف اعلام شدهی این سلسله یادداشتها نیز همین است. این بخش میکوشد، به صورت اجمالی، علم حقوق پارلمانی را توضیح دهد و اهمیت تاریخی آشنایی معلمان با علم حقوق پارلمانی را در ساختن جامعه/انجمنهای [6] مبتنی برقانون، کارآمد، اثربخش، و فسادناپذیر تشریح کند. با هم میخوانیم:
در نخستین نشست کمیته تدوین اسناد مورد نیاز برای تقدیم به نخستین نشست مجمع مؤسس انجمن اصلی که روز دوشنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۱ تشکیل شد، پیشنویس اسناد مورد نیاز ارایه شد و بعد از بررسی و اِعمال اصلاحات به تصویب رسید. قرار است این اسناد برای تصویب نهایی، به گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی تقدیم شود که چهل و چهارمین نشست ماهانهی آن روز سهشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.
خاطر نشان میکند گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی تعدادی از فعالان اجتماعی پروفشنال (حرفهای) هستند که نخستین نشست خود را برای بحث و بررسی قانون عام پارلمانی - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح شده است - روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ در تهران برگزار کردند و این نشستها تا حدود ۶۰ جلسه ادامه یافت. دومین مرحله از فعالیت این گروه از روز سهشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ شروع شد که گروه تصمیم گرفت نخستین انجمن ایرانی را بر اساس تجربههای محلی شدهی قانون عام پارلمانی تأسیس کند.
طی دههی گذشته و به موازات فعالیتهای گروه حامیانِ تأسیس انجمن اصلی، کارگاههای متعددی برای آموزش قانون عام پارلمانی و علم حقوق پارلمانی در دفترکادرها برگزار شد و قرار است نخستین مجمع مؤسس انجمن اصلی با دعوت از حدود صد نفر از فعالان اجتماعی حرفهای که طی این مدت با قانون عام پارلمانی آشنا شدهاند دعوت شود تا به عنوان اعضای مجمع مؤسس، نسبت به تأسیس این انجمن، طبق قانون عام پارلمان، اقدام کنند.
طبق تصمیم گروه حامیان قرار است نخستین نشست مجمع مؤسس انجمن اصلی پیش از پایان اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار شود. به منظور تدارک برگزاری این نشست، کمیتهای سه نفره برای تدوین پیشنویس اسنادی که باید به این مجمع ارایه شود، تشکیل شد و این کمیته پیشنویس این اسناد را آماده کرده است که در ادامه برخی از آنها برای آگاهی اعضایی که قرار است به این نشست دعوت شوند، تقدیم میشود. خاطر نشان میکند این اسناد متن نهایی نیست و ممکن است در مجمع گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی اصلاح شود. اما متن این اسناد:
در مقدمه این سلسله یادداشتها، با تحلیل شرایط جامعه در پی تحولات اخیر، ضرورت تأسیس انجمنهای محلی معلمان مورد بررسی قرار گرفت. نخستین قسمت از این سلسله یادداشتها به این پرسسش میپردازد: انجمن محلی معلمان برای چی؟ با هم این قسمت را میخوانیم: