همزمان با برگزاری نخستین نشست نسل اول بنیانگذاران «انجمن اصلی» که عصر روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ در دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (دفتر کادرها) برگزار شد، نشر «اختران» ترجمه فارسی ویرایش دوازدهم کتاب دستورنامه رابرت را با عنوان فرعی «قواعد اداره انواع مجامع تصمیمگیری»، در ۷۰۵ صفحه و با جلد گالینگور منتشر کرد.
هنری مارتین رابرت نخستین ویرایش این کتاب را در سال ۱۸۷۶ در ایالات متحد آمریکا منتشر کرد و به همین خاطر، این کتاب به «دستورنامه رابرت» معروف شد.
بعدها، بازماندگان هنری مارتین رابرت، این کتاب را به صورت پیدرپی ویرایش کردند و این کتاب، به مرور، از یک کتاب ساده حاوی قواعد ناظر بر انواع مجامع تصمیمگیری دموکراتیک، به یک کتاب حقوق تبدیل شد که از منظر علم حقوق پارلمانی، درستی این قواعد را نیز تبیین و استدلال کرده است.
قواعد ناظر بر انواع مجامع تصمیمگیری دموکراتیک، طی قرنها و از طریق آزمون و خطا و بدون طرح قبلی، در پارلمان انگلستان ساخته و پرداخته شد و در قرن هفدهم میلادی از طریق مهاجران انگلیسی به قاره جدید انتقال یافت.
مؤلفان متعددی مجموعه این قواعد را در کتابهای گوناگون گردآوری و تبیین کردهاند،اما دستورنامه رابرت، جامعترین و کاملترین مرجعی است که این قواعد را که قواعد دموکراسی است، گردآوری و تبیین کرده است.
در تدوین دوازدهمین ویرایش کتاب دستورنامه رابرت ۶ متخصص با تخصصهای مختلف نقش داشتهاند. در پیشگفتار این مؤلفان، تاریخچه قواعد دموکراسی و نیز تاریخچه کتاب دستورنامه رابرت به صورت مختصر اما جامع تشریح شده است و خوانندگان فارسیزبان برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه لازم است به پیشگفتار مؤلفان مراجعه کنند.
آنچه در ادامه میآید، به صورت مختصر، تاریخچه ترجمه و انتشار این کتاب را در زبان فارسی روایت میکند:
دفتر «کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت» (دفتر کادرها) از نخستین روز فعالیت خود در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۶ به این اصل متعهد شد که ترویج این قواعد در ایران باید حتماُ خارج از قلمرو دولت و بدون اتکا به رانتهای فسادآور و فقط با حمایت مردمی که به ترویج این قواعد باور دارند فعالیت خود را ادامه دهد.
البته، تجربههای دفتر کادرها نشان داده است که دستگاههای دولتی بسیار فشلتر از آن هستند که بتوانند حتی از ارایه خدمات رایگان دفتر کادرها نیز بهره ببرند.
طی ۱۳ سال گذشته که دفتر کادرها، از طریق آزمون و خطا و در جریان برگزاری انواع کارگاههای آموزشی میکوشید تا بهترین روشهای ترویج این قواعد را در فرهنگ ایران خلق کند، بسیاری از فعالان سیاسی اجتماعی، با صرف وقت و حضور خود در این کارگاهها، امکان چنین تجربههایی را فراهم آوردند. دفتر کادرها وظیفه خود میداند از تمام این فعالان اجتماعی که بخشی از عمر عزیز خود را صرف تجربه این جهش فرهنگی کردند، قدردانی کند.
خوشبختانه، «جهش فرهنگی» به مرور از حرکت زیرخاکی خود سربیرون میآورد و میرود تا در سطح ملی شاخ و برگ بگستراند.
در چنین شرایطی است که تجهیز دفتر کادرها به نیروهای کارآمد به یک امر حیاتی تبدیل میشود و برای تحقق این هدف، فعالان اجتماعی، علاوه بر اهدا وقت عزیز خود، لازم است از نظر مالی نیز ـ هر اندازه که میتوانند ـ کمک کنند.
این صفحه الکترونیکی، ساعت ۵ بامداد امروز، چهارشنبه، ۲۶ فروردین ماه سال ۱۴۰۴ راهاندازی میشود تا نام کسانی را که به دفتر کادرها کمک مالی میکنند، در جریده عالم برای همیشه ثبت کند.
نام این افراد، در صورتی که موافقت کنند، در اسناد «چهش فرهنگی» و دفتر کادرها برای همیشه باقی خواهد ماند.
به تمام فعالان اجتماعی سیاسی که دغدغه ترویج حاکمیت مردم در چارچوب قانون عام دموکراسی را دارند، یادآوری میشود که کمک آنان، هرچقدر که ناچیز باشد، وقتی جمع شود دریا خواهد شد.
در ادامه نام و مشخصات کسانی که به دفتر کادرها به صورت ماهانه، کمک مالی میکنند، ذکر میشود. این فهرست با افزوده شدن نام هر بک از چراغ افروزان، ویرایش خواهد شد.
دفتر کادرها:
۰۲۱-۸۸۹۱۱۰۱۷
تجربه حدود ۱۵ سال تلاش مستمر برای آموزش و ترویج علم حقوق پارلمانی و قانون عام پارلمان - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح و تبیین شده است - نشان میدهد که بهترین روش محلیسازی این تجربههای بشری برای ساختن جامعههای دموکراتیک این است که روند تأسیس و مدیریت یک جامعه/انجمن جدید، در چارچوب همین قواعد و با مشورت یک مشاور پارلمانی که با این قانون پیچیده آشنا باشد، جریان یابد.
اکنون که سراپای جامعه تشنه اصلاحات ساختاری انقلابی است، روند تأسیس شورای عالی نهادهای مدنی (نام موقت) برای تحقق همین هدف و مدیریت دوران گذار، بهترین وسیله نیز خواهد بود. چرا که نمایندگان نهادهای مدنیِ علاقمند به مشارکت در این فرایند، در جریان تأسیس این نهاد تازه پا، با قواعد عقلی و عادلانه دموکراسی هم آشنا خواهند شد و به مرور تجربههای خود را به انجمنها و سازمانهای متبوع خود منتقل خواهند کرد و خواهند توانست به مرور سازمانهای متبوع خود را در پرتو این علم نوین، بازآفرینی کنند و به این ترتیب، با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی آماده، ره چند صدساله میتواند - گوش شیطان کر - در مدت کوتاهی طی شود.
خاطر نشان میکند تا کنون با بسیاری از فعالان اجتماعی پروفشنال (حرفهای) در این باره گفتگو شده است و تمام آنان - به خصوص با توجه به شرایط خطیری که کشور در آن قرار دارد - از این پیشنهاد اولیه استقبال کردهاند و قرار است به زودی نخستین نشست گروه حامیان تأسیس شورای عالی نهادهای مدنی(نام موقت) فراخوان شود.
از نقطه نظر «دفتر کادرها»، که هدف اصلیاش از ابتدا آموزش علم حقوق پارلمانی به علاقمندان بوده است، هدف اصلی از این اقدام نیز، تلاش برای ترویج قانون عمومی و عقلی ناظر بر فرایند تصمیمگیری گروهی به شیوه دموکراتیک است. اما با توجه به تحولاتی که با سرعت در کشور بروز مییابد، این شورا میتواند در مورد مسائل و مشکلات کشور، تصمیمهای مبتنی بر خرد جمعی اتخاذ کند و هدف اصلی نیز همین خواهد بود.
نوشتهای که در ادامه تقدیم میشود و بر اساس گفتگوهای اولیه با کسانی تهیه شده که کم و بیش با علم حقوق پارلمانی آشنا شدهاند و قرار است گروه حامیان تأسیس این شورا را تشکیل دهند، به عنوان پیشنویس بیانیه تأسیس «شورای عالی نهادهای مدنی» (نام موقت) در نخستین نشست گروه حامیان مورد بررسی قرار خواهد گرفت و - در صورت موافقت آن گروه- متن نهایی بیانیه تأسیس، به نهادهای مدنی علاقمند تقدیم خواهد شد تا با مشارکت نمایندگان آنها، روند تأسیس «شورای عالی نهادهای مدنی» در دوران گذار - در پرتو علم حقوق پارلمانی - آغاز شود.
بااحترام
دفتر کادرها
چهارشنبه؛ ۲ آذر ۱۴۰۱
پیشنویس بیانیه تأسیس:
شورای عالی نهادهای مدنی (نام موقت)
برای اصطلاح «کانستیتیوشن» [2] در عرف پارلمانی ایرانی، که سابقه آن به انقلاب مشروطه میرسد، دو معادل فارسی جعل شده است: قانون اساسی و اساسنامه. در حالیکه این دو سند، از نظر حقوقی خیلی شبیه به هم هستند: هر دو سند، آن دسته از قواعد ناظر بر یک «جامعه» را در بر میگیرند که اعضای همان جامعه آنها را آنقدر مهم میدانند که برای اصلاح آنها شرایط ویژهای قائل میشوند. البته، همانطور که اساسنامهی هیچ دو جامعه/انجمن/سازمانی نمیتواند شبیه هم باشد و هر جامعه/انجمن/سازمانی، قواعد اختصاصی خودش را باید تدوین و تصویب کند، قانون اساسی هر روستا، شهر و کشور هم تبلور اراده مردم همان جامعه است که تصمیم میگیرند چطور مسؤلان خودشان را انتخاب کنند، چقدر به آنان اختثار بدهند و طی چه شرایطی آنان را عزل یا حتی مجاکمه کنند و از این قبیل. . .
با این که طی بیش از یک سده تجربه، آگاهی ملی ایرانیان نسبت به اساسنامه/قانون اساسی به نحو بسیار چشمگیری ارتقا یافته است، اما تأمل در تجربههایی که کتاب دستورنامه رابرت برای تدوین، تصویب و اصلاح اساسنامه در اختیار فعالان اجتماعی قرار میدهد، میتواند کمک کند تا فرهنگ اساسنامه/قانون اساسی هم در میان فعالان اجتماعی/سیاسی به مراتب ارتقا یابد و به مرور درک مشترکی از مفاهیم و رویهها و قواعد مرتبط با قانون اساسی/اساسنامه در میان فعالان اجتماعی/سیاسی رواج یابد.
ضمن تأکید بر این که «قانون اساسی» یا «اساسنامه» بیش از آن که یک سند حقوقی مکتوب باشد، تبلور یک فرهنگ است و ضرورت دارد که فرهنگ قانون اساسی در کشور رواج یابد، با این همه، به نظر میرسد توضیح مفاهیم کلیدی و تبیین اصول و قواعد ناظر بر قانون اساسی/اساسنامه، و نیز تشریح رویههای تدوین، تصویب و اصلاح آنها - در پرتو علم حقوق پارلمانی - به ترویج این فرهنگ مدد میرساند. از همین رو، در این نوشته که به مرور تکمیل میشود، به برخی نکات مهم در این زمینه اشاره خواهد شد:
یکی از بهترین گروههای اجتماعی برای ترویج قانون عام پارلمانی، آموزگاران کشور هستند که میتوانند این قواعد را به روشهای بسیار کارآمد و ساده، به دانشآموزان سراسر کشور آموزش بدهند. نسلی که به این ترتیب با قانون عام پارلمانی آشنا شود قادر خواهد بود در آیندهای نه چندان دور، حاکمیت قانون را که آرزوی دیرینهی مردم ایران در دوران معاصر است، مستقر سازد.
تجربههای حدود ۱۵ سال تلاش برای معرفی، آموزش، تمرین و ترویج این قواعد در میان فعالان اجتماعی علاقمند نشان داده است که بهترین روش فراگیری این قواعد، مشارکت در روند تأسیس و اداره یک انجمن محلی بر اساس همین قواعد و با مدیریت کسی است که به خوبی با این قواعد آشنا باشد و بتواند همزمان با مدیریت جلسه طبق این قواعد، زبان فرهنگی ایرانیان را به زبان این قواعد ترجمه کند.
به همین منظور، قرار است انجمنهای محلی آموزگاران (اتا) در سراسر ایران سازماندهی شود. آموزگارانی که برای تحقق این هدف متعالی آستین همت بالا میزنند میتوانند با مطالعه مطالب این وبسایت و به ویژه با مرور سلسله یادداشتهای راهنمای تأسیس انجمنهای محلی معلمان در پرتو علم حقوق پارلمانی، به مرور مهارتهای لازم برای تأسیس انجمن بر اساس این قواعد را فرابگیرند.
مرور شرح درسهایی که در کارگاههای آموزش خلاصه دستورنامه رابرت به بعضی از اعضای سازمان معلمان ایران ارایه شده است، برای آشنایی مقدماتی با این قواعد مفید است و علاقمندان میتوانند آنها را در اینجا ملاحظه فرمایند.
توجه دارید، وقتی مردم یک شهر یا روستا دور هم جمع بشوند تا در مورد مشاعات شهر و روستای خود تصمیم بگیرند، در واقع یک انجمن تشکیل دادهاند که میتوانند از همین قواعد دستورنامه استفاده کنند. و حکومت بر اساس قانون چیزی جز این نیست که مردم یک شهر طبق همین قواعد در مورد حکومت خود تصمیم بگیرند.
خاطر نشان میشود، به منظور مبادله اطلاعات و اخبار فعالیت بنیانگذاران انجمنهای محلی آموزگاران (اما)، گروههایی نیز با مشارکت آنان تأسیس شده و خواهد شد. علاقمندان به عضویت در این گروهها میتوانند از طریق تماس با همین وبسایت و گفتگو با مشاور پارلمانی اقدام کنند.
در ادامه، متن توصیف گروه بنیانگذاران انجمنهای محلی آموزگاران (اما) تقدیم میشود:
در مقدمه این سلسله یادداشتها توضیح داده شد، برای نسل جوانی که ارزشهای تحمیلی حکومت دهاتیان را غثیان کرده است، معنای متعالی «پروفشنگرایی» شاید بتواند به بخشی از علاقهها و تمنیات آنان برای آیندهای انسانیتر و متعالیتر پاسخ بدهد. این سلسله یادداشتها میکوشد، به صورت مختصر، معنای «پروفشن» و «پروفشنگرایی» را به مخاطبان جوان این وبسایت توضیح دهد.
بازدیدکنندگان این وبسایت میدانند که هدف اصلی آن معرفی کتاب دستورنامه رابرت است که قواعد عام و عمومی تأسیس و اداره انواع چامعه/انجمن/سازمانهای دموکراتیک را گردآوری و تشریح کرده است. در نتیجه حق دارند بپرسند: این وبسایت به پروفشن و پروفشنگرایی چه ربطی دارد؟
در پاسخ به این پرسش مناسب لازم است توضیح داده شود که پیششرط شکلگیری «پروفشن»ها این است که اعضای آناها بتوانند طبق قواعد بسیار عادلانه و بسیار دقیقی تأسیس شوند و رفتار کنند که بتوانند هر عضوی را که کد اتیکز آن پروفشن را نقض کرد، شناسایی کنند، به روش منصفانه به محاکمه بکشانند و طبق قواعد مورد توافق و منصفانه او را تنبیه و سر انجام از پروفشن اخرج کنند. بدیهی است که در فقدان چنان قواعد و رویهایی، روابط درونی پروفشنها به کلاف سردرگمی بدل خواهد شد که هیچ کس نخواهد توانست سره را از ناسره باز شناسد و اوضاع همین میشود که میبینید: هیچ چیز سرجای خودش نیست.
گفتنی است که از نقطه نظر تاریخی، مفهوم «پروفشن» بسیار زودتر از مفهوم «حقوق پارلمانی» مورد توجه قرار گرفت و حتی در سال ۱۳۸۶ شورای ملی برای بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی تأسیس شد. اما عدم آشنایی با حقوق پارلمانی سبب میشد که حتی چند نفر از اعضای یک پروفشن هم نتوانند با هم یک گفتگو و مذاکره با معنا داشته باشند و به صورت عادلانه و مورد توافق در مورد یک اقدام مشخص به نتیجه برسند. به همین دلایل است که تازه بعد از کسب مهارت ساختن جامعههای پروفشنال در پرتو علم حقوق پارلمانی است که باید نسبت به بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی اقدام کرد.
خاطر نشان میشود یکی از برنامههای شورای عالی نهادهای مدنی در دوران گذار نیز که در پرتو علم حقوق پارلمانی در دست تأسیس است، حذف مداخله دولت سیاسی در امور پروفشنال پروفشنهاست. اما دولت سیاسی فقط هنگامی درامور پروفشنال پروفشنها مداخله نخواهد کرد که پروفشنها به ملت اطمینان داده باشند که در جهت تأمین منافع مردم، از دولت سیاسی کارآمدتر و اثربخشتر علم خواهند کرد.
میبینید برای رفع مشکلاتی که علیه آنها اعتراض میکنیم مهارتهای اجتماعی بسیار زیادی لازم است که باید کسب کنیم. قرار است این سلسله یادداشتها به همین مسائل بپردازد.
نخستین قسمت این سلسله یادداشتها در ادامه تقدیم شده است:
این روزها گروههای هرچه بیشتری از مردم ضرورت «انجمنسازی» برای تحقق هدفهای گوناگون را بیش از پیش درک میکنند و کارآفرینهای هر چه بیشتری دنبال گردهمآوردن افراد علاقنمد هستند تا با هم انجمنی درست کنند تا مشکلی از مشکلات اجتماعی کشور را برطرف سازند.
اخبار دریافتی حاکی از این است که در هر شهر و روستا کسانی در پی تأسیس انجمنهای شهر و روستا، متشکل از انجمن محلی زنان، انجمن محلی معلمان،انجمن محلی کسبه، انجمن محلی کارگران، انجمن محلی داشنآموزان، و سایر انجمنهای محلی هستند. نمایندگان همین انجمنهای محلی، در سطح بالاتر، دور هم جمع میشوند و انجمن زنان، معلمان، کسبه، کارگران،دانشآموزانِ شهر را تشکیل میدهند. به همین ترتیب، نمایندگان همین انجمنهای سطح بالاتر هستند که در آینده دور هم جمع میشوند و انجمنهایی در سطح استان و در سطح کشور را تشکیل خواهند داد.
در حال حاضر بنیانگذاران این انجمنها با تشکیل گروههایی در سطح ملی تلاش میکنند تا تجربههای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و در سطح ملی به تصمیمهای خردمندانه برسند.
عرف جاری برای تأسیس انجمن در ایران، روشهای ریش سفیدی و هیأتی است. این روشهای سنتی برای محافل و گروههای پنح شش نفری و برای مدیریت کارهای ساده و کوچک بسیار کارآمد است. اما اگر قرار باشد انجمنهای بزرگ و دائمی برای انجام کارهای پیچیده و درازمدت تأسیس شود، روشهای تصمیمگیری گروهی سنتی و مدیریت هیأتی جواب نمیدهد و کلافی از سردرگمی و ندانم کاری ایجاد میکند که به مرور دوستیها را به دشمنی تبدیل خواهد کرد.
دنیای متمدن برای حل این مشکلات، مجموعهی قواعدی آفریده است که به آن «رویه پارلمانی» گفته میشود. این قواعد در کتابهای متعدد و متنوعی تشریح و تبیین شده است. یکی از جامعترین و کاملترین آنها کتابی است به نام دستورنامه رابرت. این وبسایت هم فقط برای معرفی و آموزش قواعد همین کتاب راهاندازی شده است.
کسانی که با قواعد مندرج در این کتاب آشنا شده باشند میدانند که این قواعد در واقع آئیننامه جامع و کاملی است که بر اساس آن میتوان انواع جامعه/انجمن/سازمانها را- در هر اندازه و برای تحقق هر هدفی - تأسیس و اداره کرد.
توجه داشته باشید که هیچ گروهی ملزم نیست طبق قواعد این کتاب رفتار کند. اما، همانطور که پختن غذا یا شنا کردن قواعدی دارد که همه میتوانند از آنها استفاده کنند، انواع انجمنها و مجامع تصمیمگیری هم کارهای مشخص و مشابهی انجام میدهند که در تمام دنیا - کم یا بیش - شبیه به هم است. در نتیجه میتوانند - اگر خواستند - از تجربههای دیگران استفاده کنند.
به علاوه، هر گروهی آزاد است، طبق نظر خودش، هر بخش از قواعد مندرج در دستورنامه را حذف یا اصلاح کند.
با این توضیحات مقدماتی، خاطر نشان میشود، این سلسله یادداشتها تلاش میکند مبرمترین و مهمترین قواعد دستورنامه رابرت را که برای تأسیس و اداره یک جامعه/انجمن/سازمان کوچک و معمولی لازم است، به زبانی که برای خواننده ایرانی قابل فهم باشد، توضیح دهد.
همانطور که گفته شد، بنیانگذاران انواع انجمنهای محلی در گروههایی متشکل میشوند تا تجربههای خودشان را با هم به اشتراک بگذارند. به همین خاطر از بنیانگذاران انواع انجمنهای محلی دعوت میشود در این گروهها عضو شوند و از تجربههای هم بهره ببرند. بدیهی است مشاور پارلمانی هم تمام تجربههای خودش را در اختیار بنیانگذران انجمنهای محلی خواهد گذاشت و آمادگی دارد تا ضمن مدیریت نشستهای این انجمنها، قانون عام پارلمانی را - در جریان عمل - به آنان آموزش بدهد.
توجه دارید که ماهیت قواعد دستورنامه بیشتر حقوقی است. چون این قواعد حقوق اعضای یک انجمن را - اعم از حقوق هر عضو، حقوق اقلیت، حقوق اکثریت، حقوق کل اعضا - را در ارتباط همه جانبه با هم، و بر اساس آرای با وزن مساوی اعضا، و به شکل متوازن، در تمام مراحل فعالیت یک انجمن، تبیین و تشریح کرده است. اما بنیانگذاران یک انجمن، باید با حداقلی از مهارتهای مدیریتی نیز آشنا باشند. این سلسله یادداشتها، هنگام ضرروت، به صورت مختصر، به مباحث مدیریتی هم اشاره خواهد کرد.
در ادامه، فهرست مطالب این سلسله یادداشتها - به مرور که نوشته میشود، تقدیم خواهد شد تا با کلیک کردن هر کدام از آنها به صفحه مربوطه دسترسی داشته باشید:
چقدر خوب بود اگر میشد این سلسله یادداشتها را با عنوانی مثل «راهنمای اداره مجامع تصمیمگیری ایرانیان» نوشت. اما نویسندهی این یادداشتها هنوز این مهارت را کسب نکرده است که بتواند تجربههای خودش را به صورت یک جزوه راهنما در اختیار علاقمندان قرار دهد. به علاوه، فرض کنید کسی شنا کردن یا ساز نواختن را یاد گرفته باشد. آیا میتواند با نوشتن یک جزوهی راهنما، مهارت خودش را در اختیار دیگران قرار دهد؟ نه. حداکثر این که چنین فردی میتواند به کسی که واقعاَ میخواهد شنا کند یا ساز بنوازد کمک کند تا کارش را بهتر انجام دهد. ادارهی مجامع تصمیمگیری طبق قانون عام پارلمانی هم یک مهارت است. به همین خاطر، در انجمن ملی پارلمانتارینهای آمریکا ، حتی به پارلمانتارینهایی که تمام قواعد کتاب ۸۰۰ صفحهای دستورنامه رابرت را به خوبی فراگرفته باشند، و در امتحان مربوطه قبول شوند، فقط مجوز آموزش این قواعد داده میشود و نه ادارهی مجامع تصمیمگیری. یک پارلمانتارین برای رسیدن به اجتهاد در این پروفشن و کسب پروانه فعالیت برای اداره مجامع تصمیمگیری، باید مهارت خودش را، در عمل، به بورد پروفشنال انجمن ملی پارلمانتارینها اثبات کند.
اما آیا یک پارلمانتارین پروفشنال که از بورد پروفشنال انجمن ملی پارلمانتارینها پروانه فعالیت هم کسب کرده باشد، قادر خواهد بود مجامع تصمیمگیری ایرانیان را اداره کند؟ سؤال مهمی است.
شاید به این اعتبار که یک خارجی است، و از یک مؤسسه آموزشی آمریکایی درجه یک مدرک گرفته، اعضای یک مجمع تصمیمگیریِ فرضیِ متشکل از ایرانیان، سمعاَ و طاعتاَ، به دستوراتش گوش کنند و کارش به این اعتبار جلو برود. اما حدود ۱۵ سال تجربه مترجم کتاب دستورنامه رابرت نشان داده است که اساساَ «طرز فکر کردن» ایرانیان، یا به بیان کامپیوتریستها، اپلیکیشنهای نصب شده در ذهن و زبان ایرانیان، یا به بیان ارسطویی، استعداد ذهنی ایرانیان، با «طرز کار» نظام حقوقیِ «قانون عام پارلمانی» به کلی بیگانه است. در نتیجه، اگر کسی بخواهد مجامع تصمیمگیری گروهیِ ایرانیان را طبق این قواعد اداره کند، پروانه فعالیت انجمن ملی پارلمانتارینهای آمریکا کافی نیست، بلکه باید با «طرز فکر کردن» ذهن ایرانیان، از یک سو، و با «طرز کار» قانون عام پارلمانی، از سوی دیگر، به خوبی آشنا باشد تا بتواند، در حالیکه جلسه را مدیریت میکند، همزمان این دو زبان کاملاً بیگانه با یکدیگر را به نحوی ترجمه کند تا حاضران در نشست علیه نظمی که اصلاً مطلوب آنان نیست، دست به شورش نزنند و مدیر جلسه را از پنجره به بیرون نیاندازند!
این توصیف، البته که بسیار مأیوس کننده است. آیا ایرانیان ذاتاَ نظمناپذیر و قانونگریزند؟ یقیناً نه. به این دلیل بسیار ساده که هرکلمهای از هر جملهای که ایرانیان - مثل سایر مردم جهان - تلفظ میکنند، دقیقاً طبق قواعدی است که مجموعه آنها گرامر یک زبان را تشکیل میدهد. به علاوه، ایرانیان، مثل سایر مردم جهان، در هر جمعی طبق قواعد و مراسمی رفتار میکنند که به آن جمع ساختار و سازمان داده و میدهد. وقتی وارد مسجد میشوند (یا میشدند!) تا نماز جماعت بخوانند، طبق «مراسم» نماز جماعت رفتار میکردند، و قس علی هذا. و البته، هرگاه وارد یک مجمع تصمیمگیری بشوند هم طبق مراسم آن عمل میکنند: روش هیأتی و ریشسفیدی اداره جلسه، سنتی که سابقه آن به جامعههای ماقبل مدرن میرسد. مشکل این است که در دوره معاصر، «مجامعی» تشکیل میشود که «مراسم» مناسب آنها هنوز خلق نشده است و تازه بعد از بروز انواع مشکلات ناشی از تکرار برگزاری چنین مجامعی است که ضرورت یافتن راه حل این مشکلات هم مطرح شد، و راه حل آن هم - که طبق معمول ممالک راقیه قبلاً خلق کرده بودند - یافت شد: قانون عام پارلمانی.
در انتقال این دانش فنی، آنچه که شاید بشود آن را محلیسازی نامید، در واقع چیزی نیست جز ترجمه «طرز فکر ایرانیان» به نحوی که با «نظام قانون عام پارلمانی» چفت و جور شود. و انتظار میرود این سلسله یادداشتها، بتواند تجربههای ۱۵ ساله مترجم کتاب دستورنامه رابرت در این زمینهی منحصر به فرد را در اختیار معدود فعالان اجتماعیای قرار دهد که با قواعد دستورنامه رابرت آشنا هستند، اما بدون کسب این مهارتها قادر به مدیریت مجامع تصمیمگیری ایرانیان نخواهند شد.
بازدیدکنندگان این وبسایت ملاحظه میکنند که راهنماهای متنوعی برای تأسیس و ادارهی انواع جامعه/انجمن/سازمانها در این وبسایت بارگذاری شده و خواهد شد. باید توجه کرد که وقتی صحبت از مدیریت یک مجمع تصمیمگیری میشود، صرف از نظر از بزرگی و کوچکی، یا کارکرد ویژه هر مجمع تصمیمگیری خاص، تمام آنها میتوانند کم یا بیش در چارچوب قواعد انتزاعی مشخصی رفتار کنند که در کتاب دستورنامه رابرت تشریح و توصیف شده است. این سلسله یادداشتها میکوشد، همان قواعد را - البته، با توجه به نیازها و ویژگیهای مخاطب ایرانی - و به خصوص با توجه به تجربههای ناشی از محلیسازی روش به کارگیری این قواعد در فرهنگ ایرانیان، در اختیار فعالان اجتماع علاقمند به فعالیتهای اجتماعی قرار دهد. توجه دارید که این نوشتهها هرگز جای اصل کتاب دستورنامه را نخواهد گرفت و به خوانندگان اکیداً توصیه میشود که همیشه مرجع اصلی را متن آن کتاب قرار دهند و نه این نوشتهها.
این مختصر را به عنوان مقدمه تلقی فرمایید. در ادامه، فهرست مطالب این سلسله یادداشتها تقدیم میشود تا با کلیک کردن آنها، به صفحهی دلخواه بروید:
بخش نخست این نوشته را اینجا بخوانید.
فرض میشود مخاطبان این سلسله یادداشتها شخصیتهایی هستند با برخی ویژگیها، که در دانش مدیریت، معمولاً به آنان «کارآفرین» گفته میشود.
به طور خلاصه، «کارآفرینها»، معمولاً خطرپذیرتراند. به افقهای دوردست چشم میدوزند، خودانگیخهاند و منتظر نمیمانند کسی به آنان بگوید چه باید بکنند. استراتژیک میاندیشند. نیازهای بالقوه را در جوامع انسانی تشخیص میدهند، و پیشاپیش دنبال یافتن راه حلی برای این مشکلات میافتند و راه حل را مییابند یا میآفرینند. به نظر میرسد اگر کسی آستین همت بالا بزند تا یک حوزه حزبی مستقل تأسیس کند با این هدف که مشکلات نظام سیاسی کشور حل شود، پیشاپیش میتوان حدس زد که به احتمال زیاد باید یک کارآفرین باشد.
البته، کارآفرینها، معمولاً سوءمدیریتهای خاص خودشان را دارند و در این سلسله یادداشتها، هرچا که لازم شود، در مورد انواع سوءمدیریتهای کارآفرینان هشدارهای لازم داده خواهد شد. اما از همین ب بسمالله، باید خاطر نشان کرد که بنیانگذار هر حوزه حزبی مستقل باید بین نقش خودش به عنوان بنیانگذار و مدیرجلسه تمایز قائل شود و اگر این دو نقش را با هم خلط کند، احتمال شکست او در رسیدن به هدفی که دارد بسیار بسیار بالا خواهد رفت. این نوشته، به تمایز بین دو مفهوم بنیانگذار و مدیرجلسه میپردازد.
لازم است خاطر نشان شود به زودی و با شرکت بنیانگذاران حوزههای حزبی مستقل در سراسر کشور یک گروه مجازی سازماندهی خواهد شد تا نشستهایی برای همفکری و همکاری برگزار کنند. آن نشستها، طبق قواعد دستورنامه رابرت اداره خواهد شد و تمام بنیانگذارن حوزههای حزبی مستقل از طریق شرکت در نشستهای آن گروه خواهند توانست به مرور با قواعد دستورنامه رابرت در عمل آشنا شوند. از همین رو، به تمام بنیانگذاران حوزههای حزبی مستقل پیشنهاد و توصیه میشود که از همان ابتدا و به محض آنکه تصمیم گرفتند یک حوزه حزبی مستقل تأسیس کنند، از طریق همین وبسایت تماس بگیرند و عضو این گروه شوند.
بعد از این توضیح مقدماتی، نخستین بخش این سلسله یادداشتها را با هم بخوانیم:
بخشهای دیگری از «خاطرات زیرخاکی» مترجم کتاب دستورنامه رابرت، به صورت یک فایل پیدیافی، در انتهای این صفحه بارگذاری شده است. در این روزنوشتها، بعضی از تجربههای پائیز سال ۱۳۹۶ برای ترویج، آموزش و تمرین قانون عام پارلمانی - آنطور که در کتاب دستورنامه رابرت تشریح و تبیین شده - مستندسازی شده است.
یکی از مهمترین تجربههای این دوره، اداره نشستهای مجمع تأسیسی انجمن دانشآموختگان دانشکده سینما و تأتر دانشگاه هنر تهران بر اساس این قواعد و با مدیریت مشاور پارلمانی بود که یک نقطه عطف تاریخی در تاریخچه «جهش تمدنی نامرئی» در ایران امروز محسوب میشود. این تجربه، از یک سو، تبلور به ثمر نشستن بیش از یک دهه تلاش برای فهم و مسلط شدن بر این قواعد بود و. از سوی دیگر، که بسیار مهمتر است، تبلور به نتیجه رسیدن بیش از یک دهه تلاش برای به کارگیری این قواعد در مجامع تصمیمگیری ایرانیان بود که وقتی دور هم جمع میشوند، به قول یک روشنفکر معاص ایرانی - شبیه یه یک گله گربه رفتار میکنند: هر کس هر کاری را که خودش درست میداند انجام میدهد: تداوم چرخه آشوب/استبداد! این تجربه نشان داد کافی است مدیر جلسه با قواعد دستورنامه رابرت کاملا آشنا و به آنها مسلط باشد، و مهمتر، مهارت به کارگیری این قواعد برای اداره گله گربهها را نیز - بعد از یک دهه خون دل خوردن مستمر - کسب کرده باشد!
همینجا باید تأکید کرد آن تجربه منحصر به فرد که نقطه عطفی در تاریخچه «چهش تمدنی نامرئی» بود، جز با تلاشهای صمیمانه آقای شهریار رشید علیپور و جز با سعهصدر و بررگواری دکتر اسماعیل شفیعی رئیس وقت دانشکده سینما و تأتر، و جز با بربادری هنرمندانی که در آن نشستها شرکت میکردند، ممکن نمیشد. هرچند آن انجمن به دلایلی بی ارتباط با قواعد عرف پارلمانی، به کودکمرگی مبتلا شد و آن همه سرمایه اجتماعی به هدر رفت، اما فرصت منحصر به فردی برای یک جهش فرهنگی را فراهم ساخت. پس باید از تمام آنان تشکر کرد.
با این امید که انتشار «خاطرات زیرخاکی»، تمام کسانی را که طی بیش از یک دههی اخیر با قواعد پیشگزیده اداره مجامع تصمیمگیری آشنا شدهاند، به صرافت اندازد تا هر کجای ایران که هستند، یکدیگر را بازیابند و دست در دست هم، کتشی را از غرق شدن در گردابها نجات دهند.
در ادامه یکی از روزنوشتهای پائیز ۱۳۹۶ به عنون نمونه، تقدیم میشود:
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۱
خاطرات زیرخاکی: یسال ۱۳۹۲
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۳
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۴
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۵
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۶
پا به پای رشد بذری که در پی آشنایی با کتاب دستورنامه رابرت در فرهنگ ایرانیان کاشته شد، وزنِ بارِ نوشتن «خاطرات زیرخاکی» بر دوش مترجم این کتاب نیز کاهش مییافت. چرا؟ دلیلش روشن است: تعداد هرچه بیشتری از ایرانیان خوش ذوق و دست به قلم شاهد سر به در آوردن این نهال از زیر خاک بودند و هستند و میتوانستند و میتوانند داستان رشد این نهال را از زوایای گوناگون روایت کنند.
با تأسیس هر کارگاه آموزش دستورنامه رابرت و یا تأسیس هر انجمن جدید بر اساس این قواعد، دست کم از یک عضو آن کارگاه یا انجمن خواسته میشد که به عنوان «مورخ»، بکوشد تا تاریخ آن کارگاه یا انجمن را، حتی اگر طبق معمول مضحمل شد و فروپاشید، جایی ثبت کند تا آیندگان، دست کم بتوانند از این همه شکستهای تلخ ما درس بگیرند. آیا آن «مورخان» انتصابی به وعهد خود وفا خواهند کرد؟ و آیا آیندگان از این شکستها درس خواهند گرفت؟
اگر قرار بود تمام آن تجربهها منجر به محلیسازی روش استفاده از این قواعد در فرهنگ ایرانیان شده باشد، با اطمینان میتوان گفت که این هدف محقق شده است و نتیجه آن را هم آیندگان تأیید خواهند کرد. جزوه راهماهای متعددی در دست تهیه است که این تجربهها را به صورت مکتوب تقدیم علاقمندان خواهند کرد. بعضی از آنها در همین وب سایت در دست انتشار هستند و علاقمندان میتوانند به آنها مراجعه کنند.
بعد از این مقدمه، خاطر نشان میشود که «خاطرات زیرخاکی» مربوط به تجربههای سال ۱۳۹۵ مترحم کتاب دستورنامه رابرت، به صورت یک فایل پیدیافی در انتهای این صفحه بارگذاری شده است و به عنوان مشت نمونه خروار، روزنوشت جمعه ۲۵ تیر ۱۳۹۵ به صورت متن در ادامه تقدیم میشود. این روزنوشت به دستاوردهای معرفی دستورنامه رابرت به اعضای «مجمع رابطان تشکلهای فرهنگی کشور» اختصاص دارد. اگر وقت و حوصله دارید، با هم بخوانیم:
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۱
خاطرات زیرخاکی: یسال ۱۳۹۲
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۳
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۴
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۵
خاطرات زیرخاکی: سال ۱۳۹۶
در پی اعمال محدودیت بر شبکههای اجتماعی و اختلال در اطلاعرسانی به اعضای گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی و مهمانان آن، این پیشنهاد در گروه حامیان به تصویب رسید که اسناد این انجمن در وب سایت کادرها دات کام - همین سایت - بارگذاری شود و از طریق پیامک به اعضای گروه اطلاع داده شود تا به این اسناد مراجعه کنند. این صفحه به همین منظور گشوده شده است و فقط اسناد درونی گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی در آن بارگذاری خواهد شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انجمن اصلی میتوانید به اینجا مراجعه فرمایید.
در انتهای این صفحه، اسناد انجمن اصلی ضمیمه شده است.